کلمه جو
صفحه اصلی

contested

جملات نمونه

1. they contested every inch of land in their retreat
آنها در حین عقب نشینی از هر وجب زمین با سرسختی دفاع کردند.

پیشنهاد کاربران

مورد منازعه

بحث برانگیز

رقابت ( معمولا بر سر جایزه )

سعی و تلاش ( معمولا در مقابل مشکلات، برای بردن انتخابات یا بدست گرفتن قدرت یا کنترل )

رقابتی

رقابت برای دستیابی به پیروزی

چالشی


کلمات دیگر: