کلمه جو
صفحه اصلی

owlish


معنی : جغدی، جغد مانند
معانی دیگر : بوف سان

انگلیسی به فارسی

جغد مانند، جغدی


owlish، جغدی، جغد مانند


انگلیسی به انگلیسی

• having a face which resembles an owl; having a serious expression; serious
someone who is owlish looks rather like an owl and seems to be very serious and clever.

مترادف و متضاد

جغدی (صفت)
owlish

جغد مانند (صفت)
owlish

جملات نمونه

1. He was an owlish figure, sitting in the corner of the library.
[ترجمه ترگمان]جغدی بود که در گوشه کتابخانه نشسته بود
[ترجمه گوگل]او یک مرد جوانی بود که در گوشه ای از کتابخانه نشسته بود

2. Her new glasses make her look rather owlish.
[ترجمه ترگمان]عینکش تا حدی پر از جغدی بود
[ترجمه گوگل]عینک های جدید او را نگاه می کنند و نه owlish

3. With his owlish face, it is easy to understand why he was called "The Professor".
[ترجمه ترگمان]با چهره owlish، درک این که چرا او را \"پروفسور\" می نامند، آسان است
[ترجمه گوگل]با چهره اوویل، آسان است که بدانیم که چرا �پروفسور� نامیده می شود

4. He was an owlish man, with little round glasses.
[ترجمه ترگمان]جغدی بود با عینک گرد کوچک
[ترجمه گوگل]او یک مرد جوانی بود، با عینک های گرد کوچک

5. He opened an owlish eye and barked unconvincingly at us before yawning and going back to sleep.
[ترجمه ترگمان]یک چشم جغدی باز کرد و قبل از اینکه به خواب برود به ما نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او چشم چشمکشی را باز کرد و قبل از فریاد زدن و رفتن به خواب به ما غلبه کرد

6. He looks grey, owlish, bespectacled, and glum.
[ترجمه ترگمان]او به نظر خاکستری، جغد، عینکی و عبوس به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]او به رنگ خاکستری، روسری، نقاشی و نقاشی ظاهر می شود

7. He's short and slight, with owlish glasses, and he seems as comfortable talking to women as to men.
[ترجمه ترگمان]او کوتاه و مختصر است، با عینک owlish، و به نظر می رسد که با زن ها مثل مردها حرف می زند
[ترجمه گوگل]او کوتاه و کوچک است، با عینک آفتابی، و او به نظر می رسد راحت صحبت با زنان به عنوان مردان است

8. Instead the duty fell to Gao, an owlish bureaucrat with a wry sense of humor.
[ترجمه ترگمان]در عوض این وظیفه به Gao، یک کارمند اداره دولتی با شوخ طبعی زیرکانه، افتاد
[ترجمه گوگل]در عوض وظیفه به گائو، یک بوروکرات اویلیک با حس شوخ طبعی تبدیل شد

9. Thomas is five or six years younger than his brother, knocking seventy; he's tall, lean and a bit owlish.
[ترجمه ترگمان]توماس پنج یا شش سال از برادرش کوچک تر است، و هفتاد و پنج سال از برادرش کوچک تر است، قد بلند، لاغر و جغدی است
[ترجمه گوگل]توماس پنج یا شش سال جوانتر از برادرش است، هفتاد ضربه زدن او قد بلند، لاغر و خردمند است

10. "Everyone gets a piece of the action, " says DiBello, who has deep-set owlish eyes and a Philadelphia-accented baritone.
[ترجمه ترگمان]DiBello که چشمان گود owlish و صدای baritone Philadelphia را دارد می گوید: \" هر کسی تکه ای از این عمل را دریافت می کند \"
[ترجمه گوگل]DiBello می گوید: 'هر کس یک تکه از عمل را می گیرد، که عمیق چشم و چشم یک باریتون با شعاع فیلادلفیا است

11. Tall and severely thin, with bent shoulders, receding gray hair, and owlish glasses, he looked like a seminarian, which he had studied to be before turning to politics.
[ترجمه ترگمان]بلند قد بلند و لاغر، با شانه های خمیده، موهای خاکستری و عینکش که شبیه به seminarian بود که قبل از تبدیل به سیاست به آن مطالعه کرده بود
[ترجمه گوگل]بلند و شدید نازک، با شانه های خم، ریزش موهای خاکستری و عینک اویلیک، به نظر می رسید مانند یک سمینار، که او قبل از تبدیل شدن به سیاست مطالعه کرده بود

12. But it's not: it's oval, with a vulnerable wide forehead and owlish eyes.
[ترجمه ترگمان]اما این نه: بیضی شکل با پیشانی فراخ و owlish
[ترجمه گوگل]اما این بیضی نیست، با پیشانی وسیع آسیب پذیر و چشمان بسته است

13. Scan a photo of the inauguration and you can just make him out, standing a few rows back from the new president. He looks grey, owlish, bespectacled and glum.
[ترجمه ترگمان]یک عکس از مراسم تحلیف را پویش کنید و شما می توانید او را بیرون بکشید و چند ردیف پشت سر رئیس جمهور جدید قرار بگیرید او خاکستری، چاق، عینکی و عبوس به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]اسکن یک عکس از افتتاحیه و شما فقط می توانید او را خاموش، ایستاده چند ردیف از رئیس جمهور جدید او به نظر می رسد خاکستری، روسری، نقاشی های سیاه و سفید و پرتقال است


کلمات دیگر: