کلمه جو
صفحه اصلی

homework


معنی : تکلیف خانه
معانی دیگر : (آموزش) تکلیف منزل، مشق شب، مطالعه و پژوهش (پیش از انجام طرح یا فعالیت و غیره)، آماده سازی، آماده گری، کار کنتراتی که بجای کارگاه یا کارخانه در منزل انجام می شود (به ویژه کار دوختنی یا بافتنی)

انگلیسی به فارسی

مشق، تکلیف خانه


مشق شب، تکلیف خانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: schoolwork that is assigned to be done at home rather than at school.

- His mother asked him if he had done his homework yet.
[ترجمه ترگمان] مادرش از او پرسید که آیا هنوز تکالیف مدرسه اش را انجام داده یا نه
[ترجمه گوگل] مادرش از او خواسته بود اگر هنوز تکالیفش را انجام داده باشد

• schoolwork assigned to be completed at home
homework is work that teachers give pupils to do at home.
homework is also research that is done in preparation for a written article or speech.

مترادف و متضاد

تکلیف خانه (اسم)
homework

جملات نمونه

1. to do one's homework
خود را (برای کاری) مهیا کردن

2. each child is also given homework
به هریک از بچه ها تکلیف منزل هم می دهند.

3. pari is up on her homework
پری دارد تکلیف درسی خود را انجام می دهد.

4. we used to write our homework in (black) ink
ما مشق هایمان را با مرکب می نوشتیم.

5. with his homework until his sister helped him.
[ترجمه ترگمان]تکالیف مدرسه اش را انجام داده بود تا خواهرش به او کمک کند
[ترجمه گوگل]با تکالیف خود را تا زمانی که خواهرش به او کمک کرد

6. The teacher tested the children on their homework.
[ترجمه Ali] معلم کودکان را در تکالیفی که میگفت آزمایش کرد .
[ترجمه ترگمان]معلم بچه ها را در تکالیف خود امتحان کرد
[ترجمه گوگل]معلم کودکان را در تکالیف خود آزمایش کرد

7. Anne sharpened her pencil and got out her homework.
[ترجمه ترگمان]آن مدادش را تیز کرد و تکالیف مدرسه اش را درآورد
[ترجمه گوگل]آن تیز مدادش را تیز کرد و مشق شب خود را بیرون آورد

8. Fred stuck with his homework until it was done.
[ترجمه ترگمان]فرد مشغول انجام تکالیفش بود تا آن که کارش تمام شد
[ترجمه گوگل]فرد با تکالیفش باقی ماند تا اینکه انجام شد

9. 'It's time you did your homework. ' 'I don't want to!'
[ترجمه ترگمان]وقتشه که تکالیفت رو انجام بدی من نمی خواهم!
[ترجمه گوگل]'وقت آن است که شما تکالیف خود را انجام داد 'من نمی خواهم!'

10. I got bogged down by the difficult homework.
[ترجمه ترگمان]در کنار تکالیف دشوار فرو رفتم
[ترجمه گوگل]من با تکالیف سخت مشغول به کار شدم

11. Haven't you finished your homework yet?
[ترجمه ترگمان]تکالیفت رو تموم نکردی؟
[ترجمه گوگل]آیا هنوز تکالیف خود را انجام نداده اید؟

12. Fiona was lying on the floor doing her homework.
[ترجمه ترگمان]فیونا کف زمین افتاده بود و تکالیفش را انجام می داد
[ترجمه گوگل]فیونا دروغ گفتن را روی زمین انجام داد

13. Have you done all your homework?
[ترجمه ترگمان]تکالیفت رو انجام دادی؟
[ترجمه گوگل]آیا تمام تکالیف خود را انجام داده اید؟

14. She's supposed to do an hour's homework every evening.
[ترجمه ترگمان]او هر شب تکالیف مدرسه اش را انجام می داد
[ترجمه گوگل]او قرار است هر شب یک ساعت تکالیف انجام دهد

15. Before trying to tackle his homework he read up the notes he had taken at the lecture.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه سعی کند تکالیفش را حل کند، یادداشت ها را که در جلسه درس گرفته بود، خواند
[ترجمه گوگل]قبل از تلاش برای رفع تکالیف خود، یادداشت های او را در سخنرانی خواند

16. It's time you started on your homework.
[ترجمه ترگمان]وقتشه که تکالیفت رو شروع کنی
[ترجمه گوگل]وقت آن است که شما در تکالیف خود شروع کردید

17. Please copy the homework from the blackboard.
[ترجمه ترگمان]لطفا تکالیف تخته سیاه را کپی کنید
[ترجمه گوگل]لطفا تکلیف را از تخته سیاه کپی کنید

Each child is also given homework.

به هر یک از بچه‌ها تکلیف منزل هم می‌دهند.


to do one's homework

خود را (برای کاری) مهیا کردن


پیشنهاد کاربران

تکلیف، امورات محوله، اقدامات لازم

تکالیف شب

کارهای خانه


زحمت کشیدن برای خانه

تکالیف مدرسه

مشق شب

آیا سارا بعد از مدرسه تکالیفش را انجام میدهد؟ ( با جواب )

تکالیف

فعالیت کردن برای خانه


تکلیف شب، تکالیف در خانه

تکلیف خانه . تکلیف شب . مشق شب

تکالیف امروز

if you do your homework, you prepare for an important activity by finding out information you need
پرس و جو

تکلیف. تکلیف مدرسه. این کلمه به معنای کار یا فعالیت خانه نمی باشد بلکه کلمه housework به معنای کار و فعالیت خانه می باشد

تکالیف خانه
تکلیف منزل

واژه homework به معنای تکلیف منزل
واژه homework به معنای تکلیف منزل به فعالیت هایی گفته می شود که معلم برای کار در خانه به دانش آموزان می دهد. مثلا:
math homework ( تکلیف ریاضی )
دقت کنید که این واژه غیرقابل شمارش است و با s جمع به کار نمی رود.

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: