کلمه جو
صفحه اصلی

flautist


معنی : نی زن، فلوت زن
معانی دیگر : (نادر) با خودنمایی، با ژست و افاده، flutist نی زن

انگلیسی به فارسی

( flutist ) نی‌زن، فلوت‌زن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who plays the flute; flutist.

• one who plays the flute
a flautist is someone who plays the flute, especially as their job.

مترادف و متضاد

نی زن (اسم)
fifer, flautist, flutist

فلوت زن (اسم)
fifer, flautist, flutist, piper, oboist, whistler

جملات نمونه

1. She turned smiling to the flautist.
[ترجمه ترگمان]او برگشت و به فلوت زن لبخند زد
[ترجمه گوگل]او تبدیل به لبخند به flautiist

2. He also met a flautist whom he married after they both graduated.
[ترجمه ترگمان]او همچنین flautist را ملاقات کرد که بعد از فارغ التحصیلی از آن ها ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او همچنین یک فلوئیست را دید که پس از فارغ التحصیلی ازدواج کرد

3. The music is divine, and the flautist has the most impressive I-hate-tourists sneer I have ever seen.
[ترجمه ترگمان]موسیقی آسمانی است، و the the impressive است که من تا به حال دیده ام
[ترجمه گوگل]این موسیقی الهی است، و افلاطین دارای تاثیر گذارترین و منفی ترین گردشگرانی است که تا به حال دیده ام

4. I was especially impressed by the bright, forthright sound of the flautist.
[ترجمه ترگمان]من مخصوصا از صدای واضح و صریح فلوت، تحت تاثیر قرار گرفتم
[ترجمه گوگل]من به شدت تحت تأثیر صدا روشن و واضح فلاوتیست قرار گرفتم

5. Hampered by illness and poverty, he devoted himself to poetry and to music, becoming a flautist in a Baltimore orchestra.
[ترجمه ترگمان]او که براثر بیماری و فقر Hampered شده بود، خود را وقف شعر و موسیقی کرد، و در ارکستر بالتیمور flautist شد
[ترجمه گوگل]او تحت تأثیر بیماری و فقر قرار گرفت و خود را به شعر و موسیقی اختصاص داد، و در یک ارکستر بالتیمور احساس خوشبختی می کرد

6. She also took part in plays, learned ballet and tap, and was a skilled flautist and singer.
[ترجمه ترگمان]او همچنین در نمایش ها شرکت کرد، باله و تپ گیری آموخت، و یک خواننده و خواننده ماهر بود
[ترجمه گوگل]او همچنین در نمایشنامه ها شرکت کرد، باله و شیر را آموخت، و یک کارآفرین و خواننده ماهر بود

7. He had also worked with clarinettist Julian Farrell and flautist Glen Martin and in 2006 completed his Master's degree under a school scholarship.
[ترجمه ترگمان]او همچنین با clarinettist Julian و flautist گلن مارتین کار کرده بود و در سال ۲۰۰۶ مدرک کارشناسی ارشد خود را در دوره تحصیلی مدرسه به پایان رساند
[ترجمه گوگل]او همچنین با جولین فارل و فلوئیست گولن مارتین کارلینتیتین کار کرده است و در سال 2006 مدرک کارشناسی ارشد خود را تحت یک بورس تحصیلی تکمیل کرد

8. Do I give a crap about a ceremony with a dress and a flautist?
[ترجمه ترگمان]مگه من یه مراسم مذهبی با یه لباس و یه فلوت زن دارم؟
[ترجمه گوگل]آیا در مورد یک مراسم با یک لباس و فلوئورکتیو چرت می زنم؟

9. She also took part in plays, learned ballet and and was a skilled flautist and singer.
[ترجمه ترگمان]او همچنین در نمایش ها شرکت کرد، باله یاد گرفت و یک خواننده و خواننده ماهر بود
[ترجمه گوگل]او همچنین در نمایشنامه ها شرکت کرد، باله را یاد گرفته بود و یک کارآفرین و خواننده ماهر بود


کلمات دیگر: