کلمه جو
صفحه اصلی

erudite


معنی : دانشمند، فرجاد، متبحر، عالم، اموزنده، دانشمندانه
معانی دیگر : فاضل، بحرالعلوم، گسترده دانش، علامه

انگلیسی به فارسی

فرجاد، آموزنده، عالم، دانشمند، متبحر، دانشمندانه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: eruditely (adv.), eruditeness (n.)
• : تعریف: having or showing a high level of scholarly knowledge; learned.
مترادف: learned, wise
متضاد: ignorant, illiterate, unlearned
مشابه: academic, deep, educated, intellectual, knowledgeable, literate, profound, sage, sapient, scholarly, well-informed, well-versed

- She was an erudite woman with an extraordinary knowledge of art, music, and literature.
[ترجمه ترگمان] او زنی فاضل بود و معلومات فوق العاده ای از هنر، موسیقی، و ادبیات داشت
[ترجمه گوگل] او یک زن متاهل با دانش فوق العاده ای از هنر، موسیقی و ادبیات بود

• learned, scholarly, knowledgeable, educated
erudite is the quality of showing great academic knowledge, and is used to refer to people and the things that they produce; a formal word.

مترادف و متضاد

دانشمند (اسم)
scholar, oracle, litterateur, erudite, scientist, savant, pundit, sapient

فرجاد (اسم)
erudite

متبحر (صفت)
conversant, erudite

عالم (صفت)
learned, lettered, erudite

اموزنده (صفت)
erudite, instructive, informative, instructor's

دانشمندانه (صفت)
scholarly, erudite

well-educated, cultured


Synonyms: brainy, cultivated, educated, highbrow, in the know, into, knowledgeable, learned, lettered, literate, savvy, scholarly, scholastic, studious, well-read, wise up


Antonyms: common, ignorant, uncultured, uneducated


جملات نمونه

1. she is truly erudite
او واقعا دانشمند است.

2. She could turn any conversation into an erudite discussion.
[ترجمه ترگمان]او می توانست هر بحثی را به بحث و بحث erudite ادامه دهد
[ترجمه گوگل]او می تواند هر مکالمه را به یک بحث برانگیز تبدیل کند

3. He was never dull, always erudite and well informed.
[ترجمه ترگمان]او هرگز کسل نمی شد، همیشه دانشمند و دانشمند بود
[ترجمه گوگل]او هرگز کسل کننده، همیشه متمایل به نظر نمی رسید

4. He's the author of an erudite book on Scottish history.
[ترجمه ترگمان]او نویسنده یک کتاب آموزنده در تاریخ اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]او نویسنده کتاب فریبنده در تاریخ اسکاتلندی است

5. His guttural utterances are accompanied by erudite subtitles.
[ترجمه ترگمان]صداش با زیرنویس erudite - - ه
[ترجمه گوگل]سخنان بوسه او با زیرنویس های متمایز همراه است

6. Amoda was an erudite man who insisted on fine distinctions.
[ترجمه ترگمان]Amoda مردی بود دانشمند و دانشمند بود که او را on و distinctions می کرد
[ترجمه گوگل]Amoda یک مرد محترم بود که اصرار داشت بر تمایز خوب

7. Privately, Diamandopoulos, as mercurial as he is erudite, is said to have blown up at critics.
[ترجمه ترگمان]به طور خصوصی، Diamandopoulos، به همان اندازه که او erudite است، گفته می شود که منتقدان را به باد انتقاد گرفته است
[ترجمه گوگل]به طور خصوصی، Diamandopoulos، به عنوان Mercurial به عنوان او erudite، گفته شده است که در منتقدان منفجر شد

8. "The Cunning Man" is an intricate and erudite work.
[ترجمه ترگمان]\"مرد Cunning\" یک کار پیچیده و عالمانه است
[ترجمه گوگل]'مرد حیله گر' یک کار پیچیده و متکبرانه است

9. A very scholarly and erudite work, widely acclaimed at the time but since much maligned.
[ترجمه ترگمان]یک اثر علمی و عالمانه، که در آن زمان به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفت، اما از آن زمان تا کنون مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]کار بسیار علمی و متکبرانه است که در آن زمان به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفته است، اما از آنجایی که خیلی بدخیم شده است

10. Women and men sharing the service and much erudite discussion of the Torah text.
[ترجمه ترگمان]زنان و مردان به اشتراک گذاردن خدمات و بحث عالمانه متن تورات می پردازند
[ترجمه گوگل]زنان و مردانی که خدمات را به اشتراک می گذارند و بحث بسیار متناقض از متن تورات است

11. A very scholarly and erudite work, widely acclaimed at the time but since much maligned. Professional jealousy?
[ترجمه ترگمان]یک اثر علمی و عالمانه، که در آن زمان به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفت، اما از آن زمان تا کنون مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است حسادت حرفه ای؟
[ترجمه گوگل]کار بسیار علمی و متکبرانه است که در آن زمان به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفته است، اما از آنجایی که خیلی بدخیم شده است حسادت حرفه ای؟

12. These are biographers who are imposingly erudite but never pedantic.
[ترجمه ترگمان]این ها شرح حال نویسان هستند که imposingly، اما هرگز فضل فروشی نمی کنند
[ترجمه گوگل]اینها بیوگرافی هایی هستند که تحسین برانگیز اما متواضع هستند اما هرگز نشنیدنی نیستند

13. Gregarious, erudite and energetic, Brezzo could never be accused of thinking in small, ordinary ways.
[ترجمه ترگمان]Gregarious، دانشمند و پر انرژی، هرگز متهم به فکر کردن به روش های کوچک و معمولی نمی شود
[ترجمه گوگل]Brezzo، متکبر و پر انرژی، Brezzo هرگز نمی تواند به تفکر در راه های کوچک و معمول متهم شود

14. Among themselves, ecclesiastics have become eminently sophisticated and erudite.
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها، روحانیان به طور برجسته ای پیچیده و آموزنده شده اند
[ترجمه گوگل]در میان خود، کلیساها به شدت پیشرفته و متکبر شده اند

15. Erudite Park ( area ) of about 33000 square meters.
[ترجمه ترگمان]پارک Erudite (مساحت)حدود ۳۳۰۰۰ متر مربع است
[ترجمه گوگل]پارک Erudite (منطقه) در حدود 33000 متر مربع است

She is truly erudite.

او واقعاً دانشمند است.


پیشنهاد کاربران

فاضل، دانا، اندیشمند، آموخته و فرهیخته
Scholary
Learned
A person who has or shows a wide and
profound knowledge gained from reading and studying

But it’s depressing that an erudite and reasonable scholar is seen by a lot of intelligent people as an undercover monster


تحصیل کرده


کلمات دیگر: