1. Sometimes, literal rule of interpretation (or literalism ) does not work. The following court transcripts a good example.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات قاعده تفسیر (یا literalism)کار نمی کند متن زیر یک مثال خوب است
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات حاکمیت حقیقی تفسیر (یا لفظی) کار نمی کند دادگاه زیر یک مثال خوب است
2. This way of thinking liberated them from the literalism of the Glossators and led them to search for the rationale and underlying principles of various Roman legal rules.
[ترجمه ترگمان]این روش تفکر آن ها را از literalism of آزاد کرد و آن ها را به جست و جوی منطق و اصول اساسی قوانین مختلف رومی سوق داد
[ترجمه گوگل]این روش تفکر، آنها را از لفظیگرای Glossators آزاد کرد و آنها را به جستجوی منطق و اصول اساسی قوانین مختلف رومی قانونی پرداخت
3. In Fukuyama's opinion, literalism and nationalism originate from the human desire of being accepted and are two ways of realizing acceptance.
[ترجمه ترگمان]به نظر Fukuyama، literalism و ناسیونالیسم از آرزوی انسانی پذیرفته شدن سرچشمه می گیرند و دو روش برای تحقق پذیرش هستند
[ترجمه گوگل]به اعتقاد فوکویام، لفظی و ناسیونالیسم از میل انسان به پذیرش پذیرفته شده و دو راه تحقق پذیرش است
4. Foreignizing translation goes beyond literalism and encourages experiments and innovations.
[ترجمه ترگمان]ترجمه ماشینی فراتر از literalism می رود و تجربیات و نوآوری ها را مورد تشویق قرار می دهد
[ترجمه گوگل]ترجمه خارج از قلمرو فراتر از الگویی است و تجربیات و نوآوری ها را تشویق می کند
5. But it turns out he is an advocate of biblical literalism.
[ترجمه ترگمان]اما معلوم شد که او طرفدار کتاب مقدس انجیل است
[ترجمه گوگل]اما معلوم است که او طرفدار لغوی گرایی کتاب مقدس است
6. This article explores how he achieves translation adequacy in the book and points out the errors resulting from literalism.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی چگونگی دستیابی به کفایت ترجمه در کتاب می پردازد و اشتباه ات ناشی از literalism را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی چگونگی دستیابی به کفایت ترجمه در کتاب می پردازد و خطاهای ناشی از لفظی را نشان می دهد