کلمه جو
صفحه اصلی

holler


معنی : فریاد خوشحالی، صدای مخصوص هر حیوان، فریاد کردن، سروصدا راه انداختن
معانی دیگر : فریاد، داد، گلبانگ، نوف، جار، دهاز، هوار، نعره، فریاد کشیدن، هوار کشیدن، داد زدن، (عامیانه)، (محلی) رجوع شود به: hollow، صدای مخصوص هر حیوان مثل صدای قورباغه

انگلیسی به فارسی

فریاد خوشحالی، صدای مخصوص هر حیوان (مثل صدای قورباغه)، فریاد کردن، سروصداراه انداختن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: hollers, hollering, hollered
(1) تعریف: (informal) to cry out, yell, or shout.
متضاد: whisper
مشابه: bellow, call, cry, hail, shout

(2) تعریف: to object strongly; complain.
مشابه: complain
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: (informal) to cry out, yell, or shout (something).
مشابه: bawl, call, cry, shout

- They hollered "no".
[ترجمه ترگمان] آن ها فریاد زدند \"نه\"
[ترجمه گوگل] آنها 'نه' را خفه کردند
اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a loud cry, yell, or shout, as for help.
متضاد: whisper
مشابه: cry, hail, shout

(2) تعریف: a work song formerly sung by black American farm hands, esp. during the period of slavery.

• shout, yell
if you holler, you shout or weep loudly; used in informal american english.

مترادف و متضاد

فریاد خوشحالی (اسم)
holler, whoopee, hoop-la

صدای مخصوص هر حیوان (اسم)
holler

فریاد کردن (فعل)
shout, screech, whoop, holler

سروصدا راه انداختن (فعل)
noise, holler

shout, yell


Synonyms: bawl, bellow, call, cheer, complain, cry, hoot, howl, roar, scream, screech, shriek, shrill, squawk, squeal, ululate, vociferate, wail, whoop, yap, yelp


جملات نمونه

1. if you need anything, holler
(امریکایی - خودمانی) اگر چیزی لازم داشتی داد بزن

2. Do you hear someone holler?
[ترجمه ترگمان]صدای کسی رو می شنوی؟
[ترجمه گوگل]صدای کسی را می شنوید؟

3. Housewives often holler about high cost of living.
[ترجمه ترگمان]زنان خانه دار اغلب در مورد هزینه بالای زندگی صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]زنان خانه دار اغلب در مورد هزینه های بالا زندگی می کنند

4. He let out a holler as he fell.
[ترجمه ترگمان]وقتی افتاد فریادی کشید
[ترجمه گوگل]او وقتی از سقوط خارج شد، یک خندونده را بیرون کشید

5. I used to scream and holler.
[ترجمه ترگمان]من عادت داشتم جیغ بزنم و فریاد بزنم
[ترجمه گوگل]من فریاد زدم و فریاد زدم

6. Don't holler at me!
[ترجمه ترگمان]به من تشر نزن!
[ترجمه گوگل]به من دلسرد نشو!

7. His thick-set holler lifts what might otherwise have been a cool but minor diversion into a work of real significance.
[ترجمه ترگمان]holler که به شدت جار می زدند، چیزی را که در غیر این صورت ممکن بود به عنوان یک سرگرمی جالب اما کم اهمیت در یک اثر از اهمیت واقعی باشد، بالا می برد
[ترجمه گوگل]ضرب و شتم او ضعیف است که در غیر اینصورت یک انحراف خنثی اما جزئی به یک کار واقعی اهمیت پیدا می کند

8. Demonstrators whoop and holler as colleagues receive gifts . . . a Tupperware colander . . . an Oriental rug.
[ترجمه ترگمان]در حالی که همکاران خود هدایایی را دریافت می کنند، فریاد می زنند و فریاد می زنند
[ترجمه گوگل]اعضای تظاهرکنندگان به عنوان همکاران کتک می زنند و هدیه می گیرند یک تانکر Tupperware یک فرش شرقی

9. If you need anything, just holler.
[ترجمه ترگمان] اگه چیزی لازم داشتی، صدام کن
[ترجمه گوگل]اگر به چیزی احتیاج دارید، فقط عصبانی می شوید

10. Give me a holler when you've had enough.
[ترجمه ترگمان]وقتی به اندازه کافی خوردی صدام کن
[ترجمه گوگل]زمانی که شما به اندازه کافی داشته اید، به من عصبانی می شوید

11. Just holler If you need me.
[ترجمه ترگمان] اگه بهم احتیاج داشتی، صدام کن
[ترجمه گوگل]فقط عصبانی هستم اگر به من نیاز دارید

12. If you need anything(Sentence dictionary), just give me holler.
[ترجمه ترگمان]اگر به هر چیزی (فرهنگ لغت نامه)نیاز دارید، فقط به من فریاد بزنید
[ترجمه گوگل]اگر به چیزی نیاز دارید (دیکشنری حکم)، فقط به من عصبانی شوید

13. Holler ~ I just want to cry! The distressing scene really make me sore!
[ترجمه ترگمان]هورا، فقط دلم می خواهد گریه کنم! این صحنه ناراحت کننده واقعا حالم را به هم می زند!
[ترجمه گوگل]هولر ~ من فقط می خواهم گریه کنم! صحنه های ناراحت کننده واقعا باعث درد من می شوند!

14. Give me holler if you need me.
[ترجمه ترگمان] اگه بهم نیاز داشتی، صدام کن
[ترجمه گوگل]اگر شما به من نیاز دارید به من عصبانی می شوید

15. We didn't expect anybody to stand up and holler that they had an epiphany.
[ترجمه ترگمان]انتظار نداشتیم کسی بلند شود و فریاد بزند که آن ها تجلی پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]ما انتظار نداشتیم که کسی صعود کند و دلهره آور باشد که یک لحظه از آنها داشته باشد

We heard the hollers of the tortured prisoners.

ما نعره‌های زندانیان شکنجه‌دیده را شنیدیم.


The children wanted to see who hollers the loudest.

بچه‌ها می‌خواستند ببینند کی بلندتر داد می‌زند.


if you need anything, holler

(امریکایی - عامیانه) اگر چیزی لازم داشتی داد بزن


پیشنهاد کاربران

داد و فریاد کردن
I heard someone hollering at me

سر وصدا راه انداختن


۱ - داد/نعره کشیدن،
to yell loudly and abruptly
The lunatic hollered and tried to pull the knife back

۲ - تماس گرفتن ( NAm )

۳ - غریو شادی



give someone a holler :contact someone
به معنی تماس گرفتن هم هست مثلا:
if i hear anything, I'll be sure to give you a holler


کلمات دیگر: