1. She watched her little granddaughter skip down the path.
[ترجمه ترگمان]دختر کوچک او را تماشا می کرد که از جاده رد می شد
[ترجمه گوگل]او نوه کوچکش را تماشا کرد و به مسیر حرکت کرد
2. The residue went to her granddaughter.
[ترجمه ترگمان] باقی مونده به نوه - ش رفت
[ترجمه گوگل]باقی مانده به نوه او رفت
3. My granddaughter is a little doll.
[ترجمه ترگمان] نوه من یه عروسک کوچولوئه
[ترجمه گوگل]نوه من یک عروسک کوچک است
4. My granddaughter does my weekly shopping for me.
[ترجمه ترگمان]نوه ام هفتگی من برای من خرید می کند
[ترجمه گوگل]نوه من برای من خریداری می شود
5. In late December, Jane Cheever brought his first granddaughter, two week old, to visit.
[ترجمه ترگمان]در اواخر دسامبر، جین Cheever اولین نوه خود را که دو هفته سن داشت برای دیدار آورد
[ترجمه گوگل]در اواخر ماه دسامبر، جین چیور نخستین نوه او را، دو هفته ای، برای دیدار آورد
6. One of us is the granddaughter who rescued the paintings from a warehouse room; the other, a young art historian.
[ترجمه ترگمان]یکی از ما نوه دختری است که نقاشی ها را از یک اتاق انبار نجات داد و دیگری یک مورخ جوان
[ترجمه گوگل]یکی از ما نوه است که نقاشی را از یک اتاق انبار نجات داد؛ دیگر، یک مورخ هنری جوان
7. Trent spied the President and his granddaughter on the end of the dock below the President's beach house.
[ترجمه ترگمان]ترنت the رئیس جمهور و نوه اش را در انتهای بارانداز در کنار ساحل شنی رئیس جمهور مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]ترنت رئیس جمهور و نوه او را در انتهای اسکله زیر خانه ساحل رئیس جمهور سوار کردند
8. Not even a plea from his six-year-old granddaughter to let Big Daddy go could free him.
[ترجمه ترگمان]حتی یه دادخواست از نوه شش سالش هم نیست که بذاره بابا بزرگ بره آزادش کنه
[ترجمه گوگل]حتی یک درخواست از نوه شش ساله اش برای اجازه دادن به بزرگ بابا می تواند او را آزاد کند
9. You're the granddaughter of her - lover.
[ترجمه ترگمان] تو نوه معشوق - ش هستی
[ترجمه گوگل]شما نوه او هستید - عاشق
10. Her granddaughter lives abroad.
[ترجمه ترگمان]نوه او در خارج زندگی می کند
[ترجمه گوگل]نوه او در خارج از کشور زندگی می کند
11. Her granddaughter says the old woman was afraid to answer the door, terrified that once again city officials would come knocking.
[ترجمه ترگمان]نوه اش می گه که پیرزن از جواب دادن به در می ترسید و وحشت زده بود که یک بار دیگر مقامات شهر از در وارد می شوند
[ترجمه گوگل]نوه او می گوید که پیرزن می ترسد به پاسخ به درب، وحشت زده که یک بار دیگر مقامات شهرستان می آیند ضربه زدن
12. Her granddaughter the Countess Olenska wishes to sue her husband for divorce.
[ترجمه ترگمان]نوه اش کنتس Olenska می خواهد از شوهرش تقاضای طلاق کند
[ترجمه گوگل]نوه او، شاهزاده اولنسکا، خواستار شوهرش برای طلاق شده است
13. She doted on her granddaughter and had made her the red cape.
[ترجمه ترگمان]به نوه اش علاقه داشت و شنل قرمز را به او داده بود
[ترجمه گوگل]او بر نوه او می نشیند و او را سرپناه قرمز ساخته بود
14. I've a five-year-old granddaughter, and I'd have liked to show her the work.
[ترجمه ترگمان]من یه نوه پنج ساله دارم و دوست دارم روش کار رو بهش نشون بدم
[ترجمه گوگل]من یک نوه پنج ساله دارم، و من دوست دارم او را به این کار نشان دهم
15. Grainne is Dierdriu's granddaughter by an unbroken line.
[ترجمه ترگمان]نوه Grainne با یک خط زنجیر شکسته نوه Dierdriu است
[ترجمه گوگل]Grainne نوه Dierdriu است با خط ناهموار