1. Give or take a touch of infanticide.
[ترجمه ترگمان] یا یه دست بچه کش دار بزنم یا نه
[ترجمه گوگل]تماس با نوزاد را لمس کنید
2. Sarah Hrdy proposed that silent ovulation helps prevent infanticide because neither the husband nor the lover knows if he has been cuckolded.
[ترجمه ترگمان]سارا Hrdy پیشنهاد کرد که تخمک گذاری خاموش به جلوگیری از کشتن نوزاد کمک می کند، زیرا نه شوهر و نه عاشقی می داند که همسر او همسر او نیست
[ترجمه گوگل]سارا هری پیشنهاد کرده است که تخمک گذاری خاموش به جلوگیری از مرگ نوزاد کمک می کند؛ چرا که نه شوهر و نه عاشق نمی دانند که آیا او زخمی شده است
3. Infanticide, Herpes, tuberculosis, lameness, infertility, and stereotypic behavior are prevalent, and zoo elephant populations are not self-sustaining without importation.
[ترجمه ترگمان]بیماری تب خال، بیماری تب خال، لنگی،، ناباروری، و رفتار stereotypic رایج هستند و جمعیت های فیل در باغ وحش بدون واردات، خودکفا نیستند
[ترجمه گوگل]نوزادان، هرپس، سل، لنگش، ناباروری و رفتارهای کلیشه ای شایع هستند و جمعیت های فیلد زوپلین بدون وارد شدن به خودی خود پایدار نیستند
4. Infanticide matrix, as a social phenomenon, has its particular social root.
[ترجمه ترگمان]ماتریس Infanticide به عنوان یک پدیده اجتماعی ریشه اجتماعی خاص خود را دارد
[ترجمه گوگل]ماتریس اطفال، به عنوان یک پدیده اجتماعی، ریشه خاص اجتماعی دارد
5. At places where infanticide occurred, the age distribution is more uniform, corresponding to full-term infancy.
[ترجمه ترگمان]در مکان هایی که کودک کشی رخ می دهد توزیع سن بیشتر یکنواخت است و مطابق با دوران کودکی کامل است
[ترجمه گوگل]در مناطقی که نوزادان به وقوع پیوسته اند، توزیع سن یکنواخت تر است، که مربوط به دوران کودکی است
6. The imbalance of and women arising from female infanticide was the social reason of remarriage.
[ترجمه ترگمان]عدم تعادل زنان و زنان ناشی از نوزاد زن دلیل اجتماعی ازدواج مجدد بود
[ترجمه گوگل]عدم تعادل و زنان ناشی از تبعید زن، علت اجتماعی مجدد ازدواج بود
7. Homicide cover the crime of murder, manslaughter and infanticide.
[ترجمه ترگمان]قتل، قتل قتل، قتل و بچه کش
[ترجمه گوگل]قتل عمد جنایت قتل، قتل عام و مرگ و میر را پوشش می دهد
8. The Committee's solution was to persist with a separate offence of infanticide.
[ترجمه ترگمان]راه حل این کمیته عبارت بود از سختگیری نسبت به کشتن نوزاد
[ترجمه گوگل]راه حل کمیته این بود که با مجازات مجرمانه در قبال مرگ و میر ادامه یابد
9. Female promiscuity in monkeys and apes can be explained by the need to share paternity among many males to prevent infanticide.
[ترجمه ترگمان]هرزگی زنان در میمون ها و میمون ها را می توان با نیاز به به اشتراک گذاشتن پدر در میان بسیاری از مردان برای جلوگیری از کشتن نوزاد توضیح داد
[ترجمه گوگل]جنس مخالف زن در میمون ها و میمون ها می تواند به دلیل نیاز به توزیع پدر و مادر در بین بسیاری از مردان برای جلوگیری از مرگ نوزادان توضیح داده شود
10. It is obviously a premise that underpins the definition of infanticide.
[ترجمه ترگمان]این یک فرضیه است که از تعریف of حمایت می کند
[ترجمه گوگل]بدیهی است که فرضیه ای است که تعریف نوزاد را زیر پا می گذارد
11. Infanticide is a defence to murder, but it is more usual to charge infanticide in the first place.
[ترجمه ترگمان]Infanticide یک نوع دفاع از قتل است، اما در وهله اول مسئول کشتن نوزاد در وهله اول است
[ترجمه گوگل]جانبازان دفاع از قتل است، اما معمولا شبیه نوزادان در ابتدا است
12. In some places, it meant maternal mortality and female infanticide.
[ترجمه ترگمان]در برخی مکان ها مرگ و میر مادران و نوزادان زن به معنی مرگ و میر مادران بود
[ترجمه گوگل]در بعضی از نقاط، این امر به معنای مرگ و میر مادران و نوزادان کودک بود
13. In severe depression apathy can lead to neglect, irritability to physical harm, and depressive delusions to infanticide.
[ترجمه ترگمان]در افسردگی شدید افسردگی می تواند منجر به بی توجهی، زود رنجی به آسیب فیزیکی، و توهم افسردگی برای نوزاد شود
[ترجمه گوگل]در بی حسی شدید افسردگی می تواند منجر به غفلت، تحریک پذیری به آسیب فیزیکی و توهمات افسردگی به نوزادان شود
14. Was this a massive bribe to save Will from a charge of infanticide and possibly the gallows?
[ترجمه ترگمان]آیا این رشوه بزرگی بود که ویل را از یک بچه کش دار و شاید چوبه دار نجات دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا این رشوه عظیم برای نجات ویل از اتهام خشونت علیه و احتمالا قاچاق بود؟
15. On 20 June Jane was indicted on a coroner's warrant on a charge of infanticide.
[ترجمه ترگمان]در بیست ماه ژوئن، جین به حکم قانونی پزشکی قانونی متهم شده بود
[ترجمه گوگل]ژان ژوئن در ژوئن 20 به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر شد