کلمه جو
صفحه اصلی

relief map


معنی : نقشه برجسته، نقشه برجسته نما
معانی دیگر : نقشه ی برجسته

انگلیسی به فارسی

نقشه برجسته، نقشه برجسته نما


نقشه تسکین دهنده، نقشه برجسته


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a map on which topography is indicated by using three dimensions, varied or graded colors, or shadings.

• map that shows the various heights of land forms using color shading and lines

مترادف و متضاد

نقشه برجسته (اسم)
contour, relief map, contour map

نقشه برجسته نما (اسم)
relief map

map showing land features


Synonyms: contour map, topographic map, USGS map


جملات نمونه

1. Eight Immortals crossing the sea front relief map, carved Gong fine, realistic image, to preserve integrity.
[ترجمه ترگمان]هشت Immortals که از نقشه رهایی از دریا عبور کرده بودند، یک تصویر زیبا و واقعی برای حفظ تمامیت آن ساختند
[ترجمه گوگل]هشت جاویدان عبور از نقشه یابی جبهه دریایی، حکاکی گونگ خوب، تصویر واقعی، برای حفظ یکپارچگی

2. The method of the digitization of large scale relief map has mainly handwork and scan vector digitization. At present, scan vector digitization is central in practice.
[ترجمه ترگمان]روش دیجیتالی کردن نقشه کمک به مقیاس بزرگ، دیجیتال سازی برداری را عمدتا handwork و اسکن می کند در حال حاضر، دیجیتال سازی برداری در عمل مرکزی است
[ترجمه گوگل]روش دیجیتال سازی نقشه تسکینی در مقیاس بزرگ، عمدتا دستکاری و دیجیتال سازی مدارک اسکن است در حال حاضر، دیجیتال سازی مجدد اسکن در عمل تمرکز دارد

3. Gaining height, he saw Beijing like a relief map on the ground below him.
[ترجمه ترگمان]او با کسب ارتفاع، پکن را مانند یک نقشه امدادی بر روی زمین زیر خود دید
[ترجمه گوگل]او پین را به عنوان یک نقشه تسکینی در زمین زیر او دید

4. Shaded relief map of Costa Rica.
[ترجمه ترگمان]نقشه کمکی Shaded کاستاریکا
[ترجمه گوگل]نقشه تسکین دهنده کاستاریکا

5. Today, enough soundings are available to enable a relief map to be drawn and we know something of the great variety of the sea bed's topography.
[ترجمه ترگمان]امروزه، به اندازه کافی به اندازه کافی موجود هستند که امکان کشیده شدن یک نقشه امدادی را فراهم کنند و ما چیزی از گستره عظیم توپوگرافی بس تر دریا می دانیم
[ترجمه گوگل]امروزه برای رسیدن به یک نقشه امدادرسانی، به اندازه کافی در دسترس است، و ما می دانیم چیزی از تنوع زیادی از توپوگرافی بستر دریا

6. Metal bar "peony flowers back relief map", although riches and honour, luck.
[ترجمه ترگمان]کتاب متال با این که ثروت و افتخار، شانس و اقبال است، نقشه امدادی را باز می گرداند
[ترجمه گوگل]فلزی نوار 'گل ساعتی تا نقشه تسکین'، اگر چه ثروت و افتخار، شانس

7. Today enough soundings are available to enable a relief map of the Atlantic to be drawn and we know something of the great variety of the sea-bed's topography.
[ترجمه ترگمان]امروزه به اندازه کافی برای فراهم کردن یک نقشه امدادی از اقیانوس اطلس موجود است و ما چیزی از گستره عظیم توپوگرافی بس تر دریا می دانیم
[ترجمه گوگل]امروزه برای رسیدن به یک نقشه امداد اقیانوس اطلس، کافی است که صدای زنگ های کافی در اختیار شما قرار بگیرد و چیزی از تنوع زیادی از توپوگرافی تختخواب را بدانیم

8. Objective To discuss the changes of EEG relief map of parotitis patients combined with encephalitis so that to supply the basis of clinical diagnosis and treatment.
[ترجمه ترگمان]هدف برای بحث در مورد تغییرات نقشه رهایی EEG از parotitis بیمار همراه با آنسفالیت، به طوری که برای تامین اساس تشخیص بالینی و درمان
[ترجمه گوگل]هدف بحث و بررسی تغییرات نقشه تسکین دهنده EEG در بیماران مبتلا به پاروتیت همراه با آنسفالیت به منظور ارائه تشخیص بالینی و درمان

9. Today enough soundings are available to enable a relief map of the Atlantic to be drawn.
[ترجمه ترگمان]امروزه به اندازه کافی فضای کافی برای فراهم کردن یک نقشه امدادی از اقیانوس اطلس وجود دارد
[ترجمه گوگل]امروزه برای رسیدن به یک نقشه امداد از اقیانوس اطلس، به اندازه کافی در دسترس است

10. Conclusion The EEG relief map could have important value for the diagnosis of parotitis combined with encephalitis and play a definite action in diagnosis and treatment.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نقشه رهایی EEG ممکن است دارای ارزش مهمی برای تشخیص parotitis ترکیب شده با encephalitis باشد و عمل مشخصی در تشخیص و درمان انجام دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری نقشه تسکین EEG می تواند برای تشخیص پاروتیت همراه با آنسفالیت مهم باشد و در تشخیص و درمان قطعی عمل می کند

11. Finally, we use the EEG relief map to demonstrate the result.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، ما از نقشه رهایی EEG برای نشان دادن نتیجه استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما از نقشه تسکین EEG برای نشان دادن نتیجه استفاده می کنیم

12. I turned on my back and looked at the ceiling, a relief map of cracked, split paint.
[ترجمه ترگمان]به پشت چرخیدم و به سقف نگاه کردم، یک نقشه راحت از ترک خورده و خرد شده بود
[ترجمه گوگل]من برگشتم و به سقف نگاه کردم، یک نقشه امداد از رنگ و لکه های شکسته

13. A 3-D stereogram is given showing the primary topography in AUTOCAD, utilizing the vectorized primary relief map of the slope of a mining junkyard in a certain iron ore stope.
[ترجمه ترگمان]یک - سه بعدی به نمایش توپوگرافی اولیه در autocad، با استفاده از نقشه کمک اولیه vectorized شیب یک محل زباله معدنی در یک سنگ معدن سنگ آهن معین، داده می شود
[ترجمه گوگل]یک استریوگرام 3 بعدی با نشان دادن توپوگرافی اولیه AUTOCAD، با استفاده از نقشه تسلیحات اولیه برش شیب سنگفرش معدن در معدن سنگ معدن آهن مشخص می شود

14. A scanning image vectorization system was developed in combination of characteristic of big scale scanning relief map.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم اسکن تصویر اسکن شده توسط ترکیب ویژگی های نقشه کمک به مقیاس بزرگ توسعه داده شد
[ترجمه گوگل]یک سیستم تصویربرداری تصویر اسکن در ترکیبی از ویژگی های نقشه تسکینی بزرگ مقیاس توسعه یافته است

15. At last, the author prompts a scheme for surveying and mapping department to update relief map database with incremental mode.
[ترجمه ترگمان]سرانجام نویسنده طرحی را برای نقشه برداری و نگاشت به منظور به روز رسانی پایگاه داده نقشه امداد با حالت افزایشی پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، نویسنده یک طرح برای نقشه برداری و نقشه برداری بخش برای به روز رسانی پایگاه داده نقشه امداد رسانی با حالت افزایشی را ارائه می دهد

پیشنهاد کاربران

relief map ( مهندسی نقشه‏برداری )
واژه مصوب: نقشۀ برجسته
تعریف: نقشه ای که پستی و بلندی های یک ناحیه را با برآمدگی و فرورفتگی نسبی سطح نقشه منعکس می کند


کلمات دیگر: