1. Perquisites include the use of the company car.
[ترجمه ترگمان]perquisites شامل استفاده از خودروی شرکت است
[ترجمه گوگل]مجوزها شامل استفاده از ماشین شرکت می باشد
2. They are rewarded in pay,power and perquisites.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حقوق، قدرت و درآمده ای اتفاقی پاداش می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها در پرداخت، قدرت و حق امتیاز پاداش می گیرند
3. Politics in Britain used to be the perquisite of the property - owning classes .
[ترجمه ترگمان]سیاست در بریتانیا عبارت بود از perquisite طبقه مالکیت
[ترجمه گوگل]سیاست در بریتانیا به نفع مالکیت کلاسها بود
4. She gets various perquisites in addition to her wages.
[ترجمه ترگمان]او علاوه بر حقوقش، درآمده ای متفاوتی دریافت می کند
[ترجمه گوگل]او علاوه بر دستمزدها، مزایا و معایب مختلفی نیز دارد
5. Politics used to be the perquisite of the property-owning classes.
[ترجمه ترگمان]سیاست عادت داشت که در طبقه مالکیت اموال شرکت کند
[ترجمه گوگل]سیاست به نفع کلاس های مالکیت بود
6. Similarly for the United States: incomes, perquisites and public reputation are not dependent on bureau size.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه برای ایالات متحده: درآمد، درآمده ای اتفاقی و شهرت عمومی وابسته به اندازه اداره نیستند
[ترجمه گوگل]به طور مشابه درآمد، مزایا و اعتبار عمومی ایالات متحده وابسته به اندازه دفتر نیستند
7. But the perquisites and the influence which court office brought with it were probably, for most men, adequate compensation.
[ترجمه ترگمان]اما درآمده ای اتفاقی و تاثیری که دفتر دادگاه باخود آورده بود احتمالا برای بسیاری از مردان جبران کافی بود
[ترجمه گوگل]اما مزایا و نفوذ که دادگاه با آن دست به گریبان بود، احتمالا برای اکثر مردان جبران مناسب بود
8. The revenues collected and the perquisites enjoyed by the wardens of the various royal forests show a general similarity.
[ترجمه ترگمان]درآمده ای جمع آوری شده و the که از روسای جنگل های انبوه سلطنتی برخوردار بودند، شباهت کلی به آن داشتند
[ترجمه گوگل]درآمدها جمع آوری شده و مزایائی که از طرفداران جنگل های سلطنتی مختلف برخوردار می شوند، شباهت های عمومی را نشان می دهند
9. Name-giving is one of the perquisites of leading exploratory dives to vent sites.
[ترجمه ترگمان]نام - بخشش یکی از the of اکتشافی است که به سایت های تخلیه منتقل می شود
[ترجمه گوگل]نام دادن یکی از مزایای پیشروی اکتشافی پیشرو در سایتهای تخلیه است
10. In addition to a salary, most governors received perquisites such as transportation and an official residence.
[ترجمه ترگمان]بیشتر فرمانداران، علاوه بر یک حقوق، درآمده ای متفاوتی از قبیل حمل و نقل و اقامت رسمی دریافت کردند
[ترجمه گوگل]اکثریت فرماندار ها علاوه بر حقوق و دستمزد، حق دسترسی به قبیل حمل و نقل و اقامت رسمی را دریافت کردند
11. To him an important embassy was a perquisite of birth rather than the culmination of years of painstaking effort.
[ترجمه ترگمان]یک سفارت مهم، به جای آنکه اوج تلاش of باشد، از لحاظ تولد نشانه تولد بود
[ترجمه گوگل]برای او یک سفارت مهم بود که به جای تولد سالها تلاش سخت و دشواری، تولد نوزاد بود
12. Perquisites are a key part of the White House, and staff members measure their importance by them.
[ترجمه ترگمان]perquisites بخش مهمی از کاخ سفید هستند و اعضای کارکنان اهمیت خود را با آن ها اندازه گیری می کنند
[ترجمه گوگل]مجوزها بخش مهمی از کاخ سفید هستند و اعضای کارکنان اهمیت آنها را اندازه می گیرند
13. Perquisites are probably at a relatively low level, with the exception of the pension.
[ترجمه ترگمان]perquisites احتمالا در سطح نسبتا پایینی هستند، به جز حقوق بازنشستگی
[ترجمه گوگل]مجوزها احتمالا در سطح نسبتا پایین هستند، به استثنای حقوق بازنشستگی
14. Contests over perquisites were not confined to textile manufacture.
[ترجمه ترگمان]درآمده ای حاصله از درآمده ای اتفاقی به تولید نساجی محدود نمی شد
[ترجمه گوگل]مسابقات بیش از پیشزمینه محدود به تولید نساجی نمی شد