1. remiss discipline
انضباط شل و ول
2. remiss in the performance of duties
سهل انگار در انجام وظایف
3. he is remiss in paying his debts
او در پرداخت بدهی های خود اهمال می کند.
4. in his remiss hours
در اوقات تنبلی
5. you have been very remiss
شما خیلی قصور کرده اید.
6. You have been very remiss in fulfilling your obligations.
[ترجمه پوریا] شما در برآورده کردن تعهدات خود سهل انگاری کرده اید .
[ترجمه ترگمان]شما در برآورده کردن تعهدات خود اهمال کرده اید
[ترجمه گوگل]شما در انجام تعهدات خود بسیار ناراحت هستید
7. It was remiss of the social services not to notify the police.
[ترجمه پوریا] این بی مسئولیتی سرویس اجتماعی بود که پلیس را آگاه نکرد .
[ترجمه ترگمان]از خدمات اجتماعی غافل بود که به پلیس اطلاع ندهد
[ترجمه گوگل]این ادعا بود که خدمات اجتماعی به پلیس اطلاع ندادند
8. It was remiss of her to forget to pay the bill.
[ترجمه ترگمان]بی توجهی به او بود که فراموش کند صورتحساب را بپردازد
[ترجمه گوگل]فرار از پرداخت این لایحه بود
9. It was remiss of them not to inform us of these changes sooner.
[ترجمه ترگمان]غفلت آن ها از این بود که زودتر این تغییرات را به ما اطلاع دهند
[ترجمه گوگل]آنها از آنها خواسته بودند تا این تغییرات را به زودی به ما اطلاع دهند
10. It was remiss of him to forget her birthday.
[ترجمه ترگمان]بی دقت بود که تولدش را فراموش کند
[ترجمه گوگل]او از روز تولدش فریب خورد
11. The point was that he had been remiss and that he was sorry and wanted to make it right.
[ترجمه ترگمان]نکته این بود که او غفلت کرده بود و متاسف بود و می خواست آن را درست انجام دهد
[ترجمه گوگل]نکته این بود که او مرتکب اشتباه شده بود و متاسف بود و می خواست آن را درست انجام دهد
12. The Home Office has also been remiss about security devices, an important subject that has been debated at length today.
[ترجمه ترگمان]وزارت کشور همچنین در مورد دستگاه های امنیتی، یک موضوع مهم که امروزه مورد بحث قرار گرفته است، بی توجه بوده است
[ترجمه گوگل]دفتر منزل نیز در مورد دستگاه های امنیتی، موضوع مهمی است که امروز مورد بحث قرار گرفته است، رد شده است
13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
14. The editor would be remiss in her duties if the information were not reported.
[ترجمه ترگمان]اگر اطلاعات گزارش نشده بود سردبیر در وظایف خود قصور می کرد
[ترجمه گوگل]در صورتی که اطلاعات گزارش نشده باشد، سردبیر مجاز به انجام وظایف خود نخواهد بود
15. Malaysian authorities also failed to detect anything remiss when the cargo passed through Port Klang.
[ترجمه ترگمان]مقامات مالزی نیز هنگامی که محموله از بندر Klang عبور می کرد، هیچ وقت بی توجه نبوده اند
[ترجمه گوگل]مقامات مالزی نیز وقتی که محموله از طریق بندر کلنگ عبور می کرد، نتوانستند هر چیزی را رد کنند
16. Last but not least, it would be remiss not to mention Rockets assistant coach Tom Thibodeau.
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که با مربی تیم \"تام Thibodeau\" صحبت می کردیم غفلت می کرد
[ترجمه گوگل]آخرین، اما نه کم کم، تام Thidodeau مربی دستیار مربی راکد می گوید
17. It was remiss of me not to answer your letter.
[ترجمه پوریا] سهل انگاری من بود که نامه ات رو بعدا جواب ندادم
[ترجمه ترگمان]غفلت کردم که به نامه ات جواب ندم
[ترجمه گوگل]این متهم بود که من به نامه شما پاسخ نخواهم داد