1. honey is a good substitute for sugar
عسل معادل خوبی برای شکر است.
2. honey wax
موم عسل
3. a honey of a man
مردی نازنین
4. the honey made the child's fingers sticky
عسل انگشتان کودک را چسبناک کرد.
5. to harvest honey
عسل برداشت کردن
6. the child smeared honey over his face and on the wall
کودک عسل را به صورت خود و به دیوار مالید.
7. water magically transformed into honey
آب که با افسون تبدیل به عسل شده است
8. we have some good honey
ما (مقداری) عسل خوب داریم.
9. flowing with milk and honey
پر از نعمت و وفور
10. hossein sweetens his tea with honey
حسین با عسل چای خود را شیرین می کند.
11. it is a commonplace that honey is sweet
پر واضح است که عسل شیرین است.
12. a land flowing with milk and honey
سرزمینی که در (جوی های) آن شیر و عسل جاری است.
13. the cultivation of new kinds of honey bees
پرورش انواع جدید زنبور عسل
14. fountains of paradise flowing with milk and honey
چشمه های بهشت که از آن شیر و عسل جاری است
15. the perfume of her breath and the honey of her kisses
عطر نفس و عسل بوسه های او
16. they are breeding a new kind of honey bee
آنها دارند نوع جدیدی زنبور عسل به وجود می آورند.
17. the child had besmeared his face with butter and honey
کودک کره و عسل را به صورت خود مالیده بود.
18. this mixture is two parts milk and one part honey
این آمیزه دو پیمانه شیر است و یک پیمانه عسل.
19. each year the colony hives more than 200 pounds of honey
هر ساله این دسته ی زنبور بیش از 200 پوند عسل انباشته می کند.
20. You're just an old-fashioned gal, aren't you, honey!
[ترجمه ترگمان]تو فقط یه دختر old، مگه نه عزیزم؟
[ترجمه گوگل]شما فقط یک مدل قدیمی می باشید، نه شما، عسل!
21. Sweeten to taste with honey or brown sugar.
[ترجمه ترگمان]sweeten با عسل یا شکر قهوه ای
[ترجمه گوگل]شیرین کردن با شکر عسل یا شکر قهوه بخورید
22. Warm the honey until it becomes runny.
[ترجمه Sam] عسل را گرم کنید تا شل شود
[ترجمه ترگمان]عسل را گرم کنید تا it شود
[ترجمه گوگل]عسل را گرم کن تا آبریزش شود
23. Sweeten the mixture with a little honey.
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن مخلوط با یک عسل کوچک
[ترجمه گوگل]شیرین کردن مخلوط با عسل کمی
24. Old bees yield no honey.
[ترجمه ترگمان]زنبوره ای پیر هیچ عسل ندارند
[ترجمه گوگل]زنبورهای قدیمی عسل ندارند
25. This jar of pure honey weighs 350 grams net.
[ترجمه ترگمان]این شیشه عسل خالص ۳۵۰ گرم خالص است
[ترجمه گوگل]این شیشه ای از عسل خالص وزن 350 گرم دارد
26. The stewed apple was sour even with honey.
[ترجمه ترگمان]سیب پخته با عسل ترش شده بود
[ترجمه گوگل]سیب ترشیده حتی با عسل ریخته شد