1. Peter has a happy nature. He is a good-natured boy.
[ترجمه پِتر] ایستاده چون صخره
[ترجمه ترگمان]پیتر \"یه سرشت شاد داره\" پسر خوبی است
[ترجمه گوگل]پیتر طبیعت خوشحال است او یک پسر خوب است
2. I have a rendezvous with Peter at a restaurant on the harbour.
[ترجمه ترگمان]من قرار ملاقات با پیتر تو یه رستوران توی لنگرگاه دارم
[ترجمه گوگل]من با پیتر در یک رستوران در بندر ملاقات دارم
3. Peter waters the garden in the morning.
[ترجمه مهتا] پیتر صبح ها باغچه را آبیاری می کند |:
[ترجمه h.asgari] پیتر هنگام صبح باغ را آبیاری میکند.
[ترجمه ترگمان] پیتر \"صبح ها توی باغ بود\"
[ترجمه گوگل]پیتر آب در باغ صبح است
4. Rob Peter to pay Paul.
[ترجمه ترگمان]راب پیتر را وادار به پرداخت پول کرد
[ترجمه گوگل]راب پیتر برای پرداخت پولس
5. Peter has fainted;this bucket of water should fetch him round.
[ترجمه نسیم] پیتر از حال رفته ، این سطل آب میتونه حال اونو سرجاش بیاره
[ترجمه ترگمان]پیتر غش کرده است؛ این سطل آب باید او را به گردش ببرد
[ترجمه گوگل]پیتر از بین رفته است؛ این سطل آب باید او را جمع کند
6. Peter has fainted; try to bring him to.
[ترجمه ترگمان]پیتر غش کرده، سعی کن او را به اینجا بیاوری
[ترجمه گوگل]پیتر از بین رفته است سعی کنید او را بیابید
7. Peter never buys anything - he just scrounges .
[ترجمه ترگمان]پیتر هیچ وقت چیزی میخره
[ترجمه گوگل]پیتر هرگز چیزی را نمی بخشد - او فقط می میرد
8. Peter was a very average golfer.
[ترجمه ترگمان]پیتر یک گلف باز معمولی بود
[ترجمه گوگل]پیتر یک گلف باز بسیار متوسط بود
9. He's been asked to make a sequel to "Peter Pan".
[ترجمه ترگمان]از او خواسته شده است که فیلمی را به \"پیتر پن\" تبدیل کند
[ترجمه گوگل]از او خواسته شده است تا پیتر پان را دنبال کند
10. Peter is laying in with good red wine for his wedding party.
[ترجمه ترگمان]پیتر \"داره با یه شراب قرمز خوب برای جشن عروسیش میاد\"
[ترجمه گوگل]پیتر با شراب قرمز خوب برای حزب عروسی خود قرار می دهد
11. Peter dipped his whole head under, hat and all.
[ترجمه ترگمان]پیتر سر خود را به زیر کلاهش برد و گفت:
[ترجمه گوگل]پیتر تمام سر خود را زیر، کلاه و همه چیز فرو برد
12. Peter has/gives/throws really wild parties.
[ترجمه ترگمان]پیتر دارد مهمانی می دهد \/ پخش می کند \/ پخش می کند
[ترجمه گوگل]پیتر تا به حال / به ارمغان می آورد / می اندازد
13. Peter blurted out the news before he considered the consequence.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که به نتیجه برسد، پیتر اخبار را از دهانش خارج کرد
[ترجمه گوگل]پیتر این اخبار را قبل از این که نتیجه را در نظر بگیرد، از بین برد
14. Peter fainted away with the shock of the news.
[ترجمه ترگمان]پیتر با شوک شنیدن خبر از هوش رفت
[ترجمه گوگل]پیتر از شوک خبرش دور شد