کلمه جو
صفحه اصلی

inflammatory


معنی : اتش افروز، فتنه جو، فساد امیز، اشتعالی
معانی دیگر : تحریک آمیز، بر انگیز، بر انگیزگر، آتشین، فتنه انگیز، آغازگر، آشوب انگیز

انگلیسی به فارسی

اشتعالی، فتنه انگیز، فساد آمیز، اتش افروز، فتنه جو


التهاب، اشتعالی، فساد امیز، اتش افروز، فتنه جو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: inflammatorily (adv.)
(1) تعریف: tending to arouse and excite the emotions, or call forth an emotional response.
مترادف: fiery, incendiary, provocative
مشابه: burning, combustible, demagogic, explosive, fervent, fervid, flaming, passionate, rabid, red-hot, spirited

- The speaker's inflammatory statements turned the audience into an angry mob.
[ترجمه ترگمان] اظهارات فتنه انگیز سخنگو، حضار را به یک گروه عصبانی تبدیل کرد
[ترجمه گوگل] اظهارات التهابی بلندگو مخاطب را به یک توده عصبانی تبدیل کرد
- His treatise criticizing the priesthood was an inflammatory piece of writing.
[ترجمه ترگمان] رساله او با انتقاد از کشیش شدن، اثر inflammatory بود
[ترجمه گوگل] رسالۀ او از نقد کشیشان، یک قطعه التهابی نوشتن بود

(2) تعریف: characterized by, caused by, or causing inflammation.

- Rheumatoid arthritis is an inflammatory disease.
[ترجمه ترگمان] آرتروز Rheumatoid یک بیماری التهابی است
[ترجمه گوگل] آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی است

• tending to excite or arouse passion or anger, provocative; seditious; causing or caused by inflammation; of or characterized by swelling or redness
an inflammatory speech or action is likely to make people very angry or hostile.

مترادف و متضاد

اتش افروز (صفت)
inflammatory, incentive, incendiary, tindery

فتنه جو (صفت)
bellicose, militant, inflammatory, seditious

فساد امیز (صفت)
inflammatory, corruptive

اشتعالی (صفت)
inflammatory

instigative, angering


Synonyms: anarchic, demagogic, exciting, explosive, fiery, incendiary, incitive, inflaming, insurgent, intemperate, provocative, rabble-rousing, rabid, rebellious, revolutionary, riotous, seditionary, seditious


Antonyms: calming, mitigating, placating, pleasing, tranquilizing


جملات نمونه

1. inflammatory words that inclined the workers to go on strike
کلمات آتشینی که کارگران را به اعتصاب راغب کرد

2. He gave a inflammatory address to the audience.
[ترجمه ترگمان]او آدرس inflammatory برای حضار داد
[ترجمه گوگل]او یک مخاطب التهابی را به مخاطب فرستاد

3. The men were using inflammatory language/making inflammatory remarks about the other team's supporters.
[ترجمه ترگمان]این مردان از زبان فتنه انگیز سخن می گفتند و سخنان فتنه انگیز خود را در مورد حامیان تیم دیگر بیان می کردند
[ترجمه گوگل]مردان با استفاده از زبان التهابی / اظهارات التهابی در مورد طرفداران تیم دیگر صحبت می کردند

4. The Prime Minister was extremely cautious, saying nothing inflammatory and giving no hostages to fortune.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر شدیدا محتاط بود و هیچ چیز فتنه انگیز ایراد نمی کرد و هیچ hostages به ثروت نمی داد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر به شدت محتاط بود، چیزی نپسندیده و چیزی برای جبران گروگانها نیافت

5. The doctor put me on anti - inflammatory drugs.
[ترجمه ترگمان]دکتر مرا روی داروهای ضد التهاب قرار داد
[ترجمه گوگل]دکتر من را در داروهای ضد التهابی قرار داد

6. The inflammatory response influenced intestinal fluid transport partly via activation of the enteric nervous system.
[ترجمه ترگمان]این واکنش التهابی تاثیر زیادی بر حمل و نقل مایعات روده ای و از طریق فعال سازی the enteric دارد
[ترجمه گوگل]واکنش التهابی به طور ناگهانی از طریق فعال شدن سیستم عصبی عضلانی بر روی انتقال مایعات روده تأثیر می گذارد

7. The prevalence and clinical significance of inflammatory cells in diseased tissue is controversial.
[ترجمه ترگمان]شیوع و اهمیت بالینی سلول های التهابی در بافت بیمار، بحث برانگیز است
[ترجمه گوگل]شیوع و اهمیت بالینی سلول های التهابی در بافت های بیمار بحث انگیز است

8. These three are involved in the inflammatory response.
[ترجمه ترگمان]این سه نفر در واکنش التهابی نقش دارند
[ترجمه گوگل]این سه نفر در پاسخ التهابی دخالت دارند

9. These results confirm increased macrophage activation in inflammatory bowel disease and suggest functional heterogeneity within the intestinal macrophage population.
[ترجمه ترگمان]این نتایج فعالیت macrophage افزایش یافته در بیماری روده ملتهب را تایید می کنند و ناهمگونی کارکردی درون جمعیت macrophage روده را پیشنهاد می کنند
[ترجمه گوگل]این نتایج باعث افزایش فعال شدن ماکروفاژ در بیماری التهابی روده می شود و نشان دهنده ناهمگونی عملکردی در جمعیت ماکروفاژ روده است

10. This is not surprising considering that most inflammatory mediators have been shown to be able to stimulate enteric nerves.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه بسیاری از واسطه ها قادر به تحریک enteric هستند، تعجب آور نیست
[ترجمه گوگل]این به این معنی نیست که بیشترین واسطه های التهابی قادر به تحریک اعصاب روده هستند

11. Yassinepromptly preached an inflammatory sermon at the local mosque.
[ترجمه ترگمان]Yassinepromptly در مسجد محل سخنرانی فتنه انگیز ایراد کرد
[ترجمه گوگل]یاسین به طور موثری یک خطبه التهابی را در مسجد محلی بیان کرد

12. The inflammatory cells were absent in the colonic mucosa of Crohn's disease patients examined in remission.
[ترجمه ترگمان]سلول های التهابی در مخاط colonic مخاط disease Crohn بیمار در بهبود یافت شدند
[ترجمه گوگل]سلول های التهابی در مخاط مخاطب کولون در بیماران مبتلا به سرگیجه مورد بررسی قرار نگرفتند

13. Ketotifen may prevent the release of the inflammatory mediators from mast cells as well as from other inflammatory cells.
[ترجمه ترگمان]Ketotifen ممکن است مانع از آزاد شدن واسطه ها و همچنین دیگر سلول های التهابی شوند
[ترجمه گوگل]Ketotifen ممکن است از انتشار واسطه های التهابی از سلول های مشت و همچنین از دیگر سلول های التهابی جلوگیری کند

14. Activated macrophages are prominent in the inflammatory infiltrate in both ulcerative colitis and Crohn's disease.
[ترجمه ترگمان]macrophages فعال شده در نفوذ ملتهب هر دو بیماری ulcerative و Crohn فعال هستند
[ترجمه گوگل]ماکروفاژهای فعال در نفوذ التهابی در هر دو نوع کولیت اولسراتیو و بیماری کرون برجسته هستند

15. For inflammatory bowel disease the morbid risk varies with age.
[ترجمه ترگمان]برای بیماری روده ملتهب، ریسک بیمارگونه با گذشت زمان فرق می کند
[ترجمه گوگل]برای بیماری التهابی روده، خطری مورب با سن متفاوت است

inflammatory words that inclined the workers to go on strike

کلمات آتشینی که کارگران را به اعتصاب راغب کرد


پیشنهاد کاربران

التهابی

التهاب

التهاب زا ، ملتهب کننده

تنش آفرین

در زبان تخصصی مدیریت
این لغات به معنی "تحریک آمیز" نیز استفاده میشود
Inflammatory Slogan
عنوان تحریک آمیز
Inflammatory Slogan
نام تحریک کننده /یا / نام خیلی توی دید ( تابلو ) - میتواند اینجا مترادف Distinguished باشد: ( تابلو )

تحریک کننده، التهابی


کلمات دیگر: