کلمه جو
صفحه اصلی

eruct


معنی : اروغ زدن
معانی دیگر : آروغ زدن (aructate هم می گویند)، اروه زدن belch بشدت فوران کردن

انگلیسی به فارسی

آروغ زدن ( belch ) به‌شدت فوران کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: eructs, eructing, eructed
(1) تعریف: to belch forth.
مشابه: belch

- She downed her beer and eructed loudly.
[ترجمه ترگمان] او آبجو را سر کشید و با صدای بلند حرف زد
[ترجمه گوگل] او آبجو را خرد کرد و با صدای بلند گفت:

(2) تعریف: to spew forth violently, as lava from a volcano.
مشابه: belch, vomit

• burp, belch; expel violently

مترادف و متضاد

اروغ زدن (فعل)
belch, burp, eruct, eructate


کلمات دیگر: