کلمه جو
صفحه اصلی

hippo


معنی : کرگدن
معانی دیگر : رجوع شود به: hippopotamus، پیشوند: اسب [hippodrome]، hippopotamus کرگدن

انگلیسی به فارسی

(hippopotamus) اسب آبی


اسب آبی، کرگدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: hippos
• : تعریف: (informal) hippopotamus.

• hippopotamus, large african mammal which lives mainly in and near water
a hippo is a hippopotamus.

مترادف و متضاد

کرگدن (اسم)
behemoth, rhino, hippo, hippopotamus

جملات نمونه

1. The pictures of the hippo and the little boy resonate against all the other unseen pictures of harem girls.
[ترجمه ترگمان]تصاویر اسب آبی و پسر کوچک بر ضد همه تصاویر نامرئی دختران حرمسرا موج می زنند
[ترجمه گوگل]تصاویر هیپو و پسر کوچولو در برابر تمام عکس های غیر قابل مشاهده دختران حرم ترویج می شود

2. Like a bird on the back of a hippo, Hotchkis is happily going along for the symbiotic ride.
[ترجمه ترگمان]مانند پرنده ای که در پشت کرگدن است با خوشحالی همراه با ما به گردش می رود
[ترجمه گوگل]Hotchkis مانند یک پرنده در پشت یک هیپو با خوشحالی به دنبال سواری همزیستی است

3. Hippix also runs on OS/2 platforms and Hippo reportedly has an installed base of OS/2 customers.
[ترجمه ترگمان]Hippix هم چنین بر روی سیستم عامل OS \/ ۲ اجرا می شود و کرگدن دارای یک پایگاه نصب شده از مشتریان \/ ۲ مشتری است
[ترجمه گوگل]Hippix همچنین بر روی سیستم عامل OS / 2 عمل می کند و Hippo گزارش می دهد که پایگاه نصب شده بر روی OS / 2 دارد

4. The ugly little hippo is the most beautiful thing in Mama's eyes.
[ترجمه ali] هیپو کوچک زشت ، زیباترین چیز در چشمان مادرش است.
[ترجمه ترگمان]اسب آبی کوچک، زیباترین چیز در چشمان مامانی است
[ترجمه گوگل]هیپو کوچک کمی زشت ترین چیز در چشم مادر است

5. Hippo: (open the big mouth and burst out laughing ) You do fancy yourself as a star. You opine you'd be Yang Shu with a stripe T-shirt!
[ترجمه ترگمان]هیپو هوپ! تو خودت رو مثل یه ستاره می بینی به نظر تو یانگ شو با یه تی شرت راه راه
[ترجمه گوگل]هیپو: (دهان بزرگ را باز کنید و از خنده بیدار شوید) خودتان را به عنوان یک ستاره دلنشین می کنید شما می گویید یانگ شو با یک تی شرت نوار است!

6. Similarly, Augustine of Hippo wrote of the Israelites using Egyptian gold to build the tabernacle of God.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، قدیس آوگوستینوس نیز چنین نوشت که بنی اسرائیل از طلای مصر برای ساخت معبد خدا استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، آگوستین هیپو از اسرائیل با استفاده از طلا مصری برای ساختن محوطه ی خدا نوشت

7. Tom: This is a great picture! It's a hippo.
[ترجمه ترگمان]این یه عکس عالیه اسب آبی است
[ترجمه گوگل]تام: این یک عکس عالی است! این هیپو است

8. Crocodile, elephant and hippo search along the river bank and soon met Monkey.
[ترجمه ترگمان]فیل و فیل و اسب آبی در ساحل رودخانه جستجو می کنند و به زودی میمون را ملاقات می کنند
[ترجمه گوگل]کروکودیل، فیل و جست و خیز کردن حوالی در امتداد رودخانه و به زودی با میمون ملاقات کرد

9. Forex Hippo has made me $358on my live account!
[ترجمه ترگمان]هیپو هوپ! من رو به حساب زنده من انداخت
[ترجمه گوگل]فارکس هیپوپ 358 دلار در حساب زنده من ایجاد کرده است!

10. How can you tell if there's been a hippo in your fridge?
[ترجمه ترگمان]از کجا می تونی بگی یه کرگدن تو یخچال تو بوده؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید بگویید که آیا در یخچال شما وجود دارد؟

11. A hippo cow and her calf approached the young waterbuck on the island.
[ترجمه ترگمان]گاو و گوساله او به جزیره young در جزیره نزدیک شدند
[ترجمه گوگل]یک گاو هیپو و گوساله او به آبجو جوان در جزیره نزدیک شده است

12. I'll build a palace made of stone. Two hippo - headed guards will serve.
[ترجمه ترگمان]یک قصر از سنگ درست می کنم دوتا گارد سلطنتی خدمت می کنن
[ترجمه گوگل]من یک کاخ ساخته شده از سنگ ساختم دو نگهبان هیپ هاپ خدمت می کنند

13. A hippo is in or near the water most of its day.
[ترجمه ترگمان]اسب آبی بیشتر روز در آب است یا نزدیک آب است
[ترجمه گوگل]در بیشتر روزهای خود، حبیبی است یا نزدیک آب است

14. But at least you're not a hippo: their sweat is bright red-orange.
[ترجمه ترگمان]اما حداقل تو اسب آبی نیستی: عرق آن ها سرخ است - نارنجی
[ترجمه گوگل]اما حداقل شما هیپوپ نیستید: عرق آنها قرمز و نارنجی روشن است

پیشنهاد کاربران

اسب ابی


اسب آبی

کرگدن، اسب آبی، هیپو

کلمه hippo و hypomi نیز در یک تجربه واقعی تسخیر شیطانی دیده شد که وقتی زن در خواب عمیق فرو می رفته شیطانی بنام لاماشتو وارد جسم او شده و با صدای نجواگون این دو کلمه را تکرار می کرده تا همزیستی یا تسخیر ایجاد شود و مانند طلسم استفاده شده


کلمات دیگر: