1. Even those Hippocratic treatises which inveigh against Presocratic dogmatism are themselves just as dogmatic where their own pet theories are concerned.
[ترجمه ترگمان]حتی those Hippocratic که در مقابل Presocratic Presocratic (Presocratic dogmatism)وجود دارد، خود به همان اندازه dogmatic هستند که نظریه های حیوانات خانگی خود را در آن مورد توجه قرار می دهند
[ترجمه گوگل]حتی آن دسته از رساله های قبیله ای که بر ضد دگماتیسم دائمی غلبه می کنند، خودشان به همان اندازه دغدغه هایی هستند که نظریه های حیوان خانگی خود را مورد توجه قرار می دهند
2. All in keeping with the Hippocratic oath: first, do no harm.
[ترجمه ترگمان]همه با سوگند Hippocratic سوگند یاد می کنند: اول، هیچ ضرری ندارد
[ترجمه گوگل]همه با سوگندهای قبیله نشین: اول، هیچ آسیبی نیست
3. The Hippocratic oath was not written by Hippocrates.
[ترجمه ترگمان]بقراط قول داده بود که این عهد جدید بقراط نخورده باشد
[ترجمه گوگل]سوگند به قبیله برپاکرات نوشته نشده بود
4. Was Pythagoras the real author of the Hippocratic oath?
[ترجمه ترگمان]آیا فیثاغورس، نویسنده واقعی عهد Hippocratic بود؟
[ترجمه گوگل]آیا فیثاغورس نویسنده واقعی سوگب بختیاری بود؟
5. Medical paternalism comes from the Hippocratic tradition of ancient Greece.
[ترجمه ترگمان]paternalism پزشکی ناشی از سنت Hippocratic یونان باستان است
[ترجمه گوگل]پارتنالیسم پزشکی از سنت یونان باستان است
6. You are aware of the Hippocratic oath, right ?
[ترجمه ترگمان]شما از سوگند Hippocratic خبر دارید، درسته؟
[ترجمه گوگل]شما از سوگند حزبالله آگاه هستید، درست است؟
7. If I hadn't taken the hippocratic oath, I'd kevorkian her with my bare hands.
[ترجمه ترگمان]اگر سوگند یاد نکرده بودم، با دست خالی به او kevorkian
[ترجمه گوگل]اگر من سوگند دموکراسی را نیاوردم، من با دست های ناپاکم او را می کشیدم
8. Foreman : You are aware of the Hippocratic Oath, right?
[ترجمه ترگمان]شما از کتاب Hippocratic اطلاع دارید، درسته؟
[ترجمه گوگل]فرمانده: شما از سوگند بیگ بوک آگاه هستید، درست است؟
9. I am therefore almost inclined to suggest that you require from your laureates an oath of humility, a sort of hippocratic oath, never to exceed in public pronouncements the limits of their competence.
[ترجمه ترگمان]بنابراین من تقریبا مایلم پیشنهاد کنم که شما از برندگان جایزه، یک نوع سوگند وفاداری، یک نوع سوگند وفاداری، که هرگز در اعلامیه های رسمی در حد صلاحیت آن ها تجاوز نمی کند، نیاز دارید
[ترجمه گوگل]بنابراین من تقریبا مایل به پیشنهاد شما از طرفداران شما سوگند از فروتنی، نوعی سوگند دموکراسی است، هرگز در محدودیت های صلاحیت خود را در اعلامیه های عمومی تجاوز نمی کند