1. Because of this inebriety, he was discharged from his position as a family chauffeur.
[ترجمه ترگمان]به خاطر این مستی، به عنوان یک راننده خانواده از مقامش برکنار شد
[ترجمه گوگل]از آنجا که این بی حرمتی، او از موقعیت خود به عنوان یک راننده خانوادگی رهایی یافت
2. His only opportunities for ineBriety were the visits to town.
[ترجمه ترگمان]تنها فرصت های او برای inebriety، بازدید از شهر بود
[ترجمه گوگل]تنها فرصت های او برای بی رحمی بودن سفر به شهر بود
3. The typical ECG changes in inebriety are disturbances of heart rate having the nature of electric impulse generation disorder or of impulse conduction pathology.
[ترجمه ترگمان]تغییرات ECG معمولی در inebriety، اختلالات ضربان قلب است که ماهیت اختلال تولید پالس الکتریکی یا آسیب شناسی روانی را دارد
[ترجمه گوگل]ECG معمولی در ناخودآگاه، اختلالاتی از ضربان قلب است که دارای طبیعت اختلال تولید انرژی امواج الکتریکی یا آسیب شناسی هدایت پالسی است
4. Give me time for one song. I am inebriety during my song.
[ترجمه ترگمان] یه آهنگ بهم وقت بده تو آهنگ من یه مستی - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]یک وقت برای یک آهنگ به من بده من در طول آهنگ من عصبانی هستم
5. Here is the kibutz of Sani person, legendary hometown of Ashi Ma. vagarious nature landscape and polychrome nationality amorous feelings, make people inebriety in it.
[ترجمه ترگمان]اینجا kibutz فرد اهل Sani، زادگاه افسانه ای مادر Ashi است طبیعت، طبیعت رنگارنگ و احساسات عاشقانه رنگارنگ، مردم را در آن inebriety
[ترجمه گوگل]در اینجا کیبوت شخص Sani، زادگاه افسانه ای Ashi Ma است چشم انداز طبیعت لجوج و احساسات شهوانی ملیت پلچروم، باعث ایجاد بی نظمی در آن می شوند
6. Looking at the business suits which she chose, she felt a little inebriety . She was very confident of her sight!
[ترجمه ترگمان]با نگاه کردن به کت و شلوار کاری که انتخاب کرد، کمی مستی به او دست داد از دیدن او خیلی مطمئن بود!
[ترجمه گوگل]با نگاهی به لباس های تجاری که او انتخاب کرد، احساس ناامیدی کمی داشت او از دید او بسیار اطمینان داشت!
7. Looking at the business suits which IT chose, IT felt a less inebriety . IT were extremeccly confident of IT sight!
[ترجمه ترگمان]با نگاهی به کت و شلوار کاری که آن را انتخاب کرده بود، کمی احساس حقارت کرد از دیدن این منظره خیلی مطمئن بودم!
[ترجمه گوگل]با نگاهی به لباس های تجاری که IT انتخاب کرده است، احساس خجالت کمتری پیدا می کند IT به شدت اعتماد به نفس در دید IT داشت!