liquify

1. Surface dirt, when liquified by chemical application, soaks into the fabric causing staining.

[ترجمه ترگمان]کثیفی سطحی وقتی که با کاربرد شیمیایی liquified وارد بافت می شود باعث ایجاد رنگ آمیزی می شود
[ترجمه گوگل]خاک های سطحی، هنگامی که با استفاده از مواد شیمیایی مایع می شوند، به پارچه نفوذ می کنند و باعث رنگ آمیزی می شوند

2. This can be seen in the liquified, dead centre of the carbuncle.

[ترجمه ترگمان]این می تواند در مرکز liquified و مرده of دیده شود
[ترجمه گوگل]این را می توان در مرکز مرطوب، مرده carbuncle دیده می شود

3. This method helps to liquify mucus the same as standing in a hot shower would help phlegm to become more liquid.

[ترجمه ترگمان]این روش به liquify خلط کمک می کند همان طور که در حمام گرم ایستاده، به خلط کمک می کند که مایع بیشتری شود
[ترجمه گوگل]این روش کمک می کند تا مایع کردن مو را همانند قرار دادن در دوش داغ کمک کند تا خلط برای تبدیل شدن به مایع تر باشد

4. Duplicate the layer . from filter menu select liquify . Select pucker tool from the tool bar.

[ترجمه ترگمان]لایه را تکثیر کنید از منوی فیلتر liquify انتخاب شد ابزار ترکیبی را از نوار ابزار انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]لایه را کپی کنید از منوی فیلتر انتخاب کنید ابزار pucker را از نوار ابزار انتخاب کنید

5. So while I was still in the Liquify mode, I used the Push tool to extend the length of the nose slightly.

[ترجمه ترگمان]بنابراین در حالی که من هنوز در حالت Liquify بودم، از ابزار فشار برای گسترش کمی بینی استفاده کردم
[ترجمه گوگل]بنابراین، در حالی که من هنوز در حالت Liquify بودم، من از ابزار فشار برای گسترش طول بینی کمی استفاده می کردم

6. Notice the results of the Liquify Filter in the nose and chin.

[ترجمه ترگمان]به نتایج فیلتر Liquify در بینی و چانه توجه کنید
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که نتایج لیکیفیت فیلتر در بینی و چانه

7. Too big nose or chin, too small lips and other similar problems can be easily solved with liquify filter (see image 0.

[ترجمه ترگمان]بینی یا بینی بزرگ، لبه ای کوچک و دیگر مشکلات مشابه را می توان به راحتی با فیلتر liquify حل کرد (تصویر ۰ را ببینید)
[ترجمه گوگل]لب و بینی های خیلی بزرگ و سایر مشکلات مشابه را می توان به راحتی با فیلتر مایع سازی حل کرد (نگاه کنید به تصویر 0

8. Now you can adjust your UVW to match this, or use Photoshop's Transform deformation lattice or liquify to fit this to your UVW pretty quickly.

[ترجمه ترگمان]حالا شما می توانید تنظیمات خود را برای مطابقت با این تنظیم کنید، و یا با استفاده از شبکه تغییر شکل فتوشاپ یا liquify برای متناسب کردن این با سرعت بسیار سریع خود با دوربین خود سازگار شوید
[ترجمه گوگل]حالا شما می توانید UVW خود را برای مطابقت با این تنظیم، و یا استفاده از شبکه تغییر شکل تغییر شکل فتوشاپ و یا مایعات را به این UVW بسیار مناسب به آن مناسب است

9. They have equipment that produces a magical fog designed to liquify your mucus glue and plugs.

[ترجمه ترگمان]آن ها تجهیزاتی دارند که یک مه جادویی تولید می کند که برای تمیز کردن خلط و چسب mucus طراحی شده است
[ترجمه گوگل]آنها تجهیزاتی دارند که یک مه جادویی را طراحی می کنند که برای چسباندن موکوس و شاخه های شما به مایکروویو طراحی شده است

10. But in the event people resist, the robots are programmed to liquify the brain.

[ترجمه ترگمان]اما در صورتی که مردم مقاومت کنند، ربات ها برنامه ریزی می شوند تا مغز را کنترل کنند
[ترجمه گوگل]اما در صورتی که افراد مقاومت کنند، رباتها برنامه ریزی می کنند تا مغز را از بین ببرند

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

جملات نمونه