1. Reagan's government took ineffaceable credit for itself for the ten-year economic prosperity in 1990's.
[ترجمه ترگمان]دولت ریگان در دهه ۱۹۹۰ اعتبار خود را برای شکوفایی اقتصادی ده ساله به دست آورد
[ترجمه گوگل]دولت ریگان برای اعتبار ده ساله اقتصادی خود در سال های 1990 اعتبار بی معنی گرفت
2. This is the ineffaceable track of the greatest single avalanche in recorded history.
[ترجمه ترگمان]این بزرگ ترین مسیر سقوط بهمن در تاریخ ثبت شده است
[ترجمه گوگل]این مسیر بی عیب و نقص بزرگترین منفور در تاریخ ثبت شده است
3. There is an ineffaceable mark on my skirt.
[ترجمه ترگمان]یه علامت ineffaceable روی دامن من هست
[ترجمه گوگل]یک علامت بی عیب و نقص در دامن من وجود دارد
4. So the contributions of foreign missionary to the Chinese opening of newspapers are ineffaceable from which the Chinese modem periodicals are originated and developed.
[ترجمه ترگمان]بنابراین مشارکت مبلغ تبلیغی خارجی در گشایش روزنامه ها ineffaceable است که از آن مجلات مودم چینی ساخته و توسعه یافته اند
[ترجمه گوگل]بنابراین مشارکت مبلغ خارجی برای باز کردن روزنامه های چینی ناخوشایند است که دوره های مودم چینی آن ها آغاز می شوند و توسعه می یابند
5. As a marshal of the PLA, Luo Ronghuan made an ineffaceable contribution to the theory and practice in our army's cadre work during his military car eer of36 years.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مارشال PLA، لو Ronghuan سهم قابل توجهی در تئوری و عمل در کادر ارتش ما در طی خودروی نظامی او در of۳۶ years کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مارشال PLA، لو Ronghuan در طول دوره نظامی خود را از 36 سال ساخته شده است سهم ناکارآمدی را به تئوری و تمرین در کادر کادر ارتش ما ساخته شده است
6. Conversely, we can also say that the development of society and culture has left ineffaceable marks on the human body.
[ترجمه ترگمان]بالعکس، ما همچنین می توانیم بگوییم که توسعه جامعه و فرهنگ نشانه های ineffaceable روی بدن انسان باقی گذاشته است
[ترجمه گوگل]برعکس، ما همچنین می توانیم بگوییم توسعه جامعه و فرهنگ نشانه های غیر قابل تحملی بر روی بدن انسان است