کلمه جو
صفحه اصلی

mew


معنی : یاغو، صدای گربه، میو، مرغ نوروزی اروپایی، اصطبل، در اصطبل نگهداری کردن، موی ریختن، میومیو کردن، حبس کردن، پر ریختن
معانی دیگر : (معمولا با: up) در قفس کردن، محبوس کردن، (از نظر) پنهان کردن، قفس (به ویژه قفس قوش)، جای سری، مخفی گاه، بازداشتگاه، زندان، محبس، (صدای گربه) میو، میاو، (جانورشناسی) گاکی (larus canus)، یاعو، مره نوروزی اروپایی، عو­ شدن، درجمع اصطبل

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) یاعو، مرغ نوروزی اروپایی، میومیوکردن، صدای گربه، پر ریختن، موی ریختن، عوض شدن، حبس کردن، دراصطبل نگه داری کردن، (درجمع) اصطبل


مون، میو، یاغو، مرغ نوروزی اروپایی، صدای گربه، اصطبل، در اصطبل نگهداری کردن، میومیو کردن، پر ریختن، حبس کردن، موی ریختن


انگلیسی به انگلیسی

• sound a cat makes; sea gull; cage for hawks; place of confinement or shelter
make or imitate the sound of a cat; shed or cast off (feathers), change; shut up in or conceal
when a cat mews, it makes a soft high-pitched noise.

مترادف و متضاد

یاغو (اسم)
gull, mew

صدای گربه (اسم)
mew, meow, miaow, miaou

میو (اسم)
mew

مرغ نوروزی اروپایی (اسم)
mew

اصطبل (اسم)
stable, mew, stalls

در اصطبل نگهداری کردن (فعل)
mew

موی ریختن (فعل)
molt, moult, mew

میو میو کردن (فعل)
mew, meow, miaow, miaou

حبس کردن (فعل)
arrest, jail, tie up, incarcerate, embay, grate, mew, shut in

پر ریختن (فعل)
exuviate, mew

جملات نمونه

1. They bought a converted mews.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک mews تبدیل کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک مگس تبدیل شده بودند

2. We heard the mew of a cat.
[ترجمه ترگمان]ما صدای یک گربه را شنیدیم
[ترجمه گوگل]ما یک گربه را شنیده ایم

3. The house is in a secluded mews.
[ترجمه ترگمان]خانه در یک کوچه mews
[ترجمه گوگل]خانه در منزل منزوی است

4. They live in St Mary's Mews.
[ترجمه ترگمان]آن ها در کلیسای سنت مری زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در Mews سنت مری زندگی می کنند

5. The few gulls, mewing aimlessly, circle in, alighting.
[ترجمه ترگمان]چند مرغ دریایی، بی هدف، دور می زنند، جمع می شوند، و بعد از آن پیاده می شوند
[ترجمه گوگل]چندین چشمه، بدون هدف، در اطراف، در اطراف دایره

6. I dreamed my little baby was alive mewing for me from somewhere in the room.
[ترجمه ترگمان]خواب دیدم که بچه کوچک من از جایی در اتاق میو میو میو میو می کند
[ترجمه گوگل]من رویای بچه ی کوچکم را از جایی که در اتاق بود، زنده می کردم

7. From somewhere, the kitten mewed.
[ترجمه ترگمان]بچه گربه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه گاه
[ترجمه گوگل]از جایی بچه گربه مودب بود

8. The kitten mewed pitifully.
[ترجمه ترگمان]بچه گربه در حال دلسوزی بود
[ترجمه گوگل]بچه گربه مایه تاسف است

9. Well, really not much more than a single mew, it's so small.
[ترجمه ترگمان]خوب، واقعا خیلی بیشتر از یک اصطبل نیست، خیلی کوچک است
[ترجمه گوگل]خوب، واقعا خیلی بیشتر از یک مونه نیست، خیلی کوچک است

10. The cat mewed at me.
[ترجمه ترگمان]گربه زوزه می کشید
[ترجمه گوگل]گربه به من عادت کرد

11. Six foot high and floodlit, they winked, mewed and yapped when the door bell was rung.
[ترجمه ترگمان]شش پا بلند و در پرتو نور، گاه و بیگاه، گاه که زنگ در نواخته می شد، گاه و بیگاه چشمک می زدند
[ترجمه گوگل]شش پا بالا و تابش دادند، هنگام زنگ زدن درب، آنها چشمک زدند

12. Their address is 6 Gloucester Mews.
[ترجمه ترگمان]آدرس آن ها ۶ Gloucester Mews است
[ترجمه گوگل]آدرس آنها 6 Gloucester Mews است

13. The gulls mewed and the sand shifted and the swan hurtled down and it was easy.
[ترجمه ترگمان]مرغان دریایی زوزه می کشیدند و شن تغییر می کرد و قوی با سرعت پایین می آمد و آسان بود
[ترجمه گوگل]گهواره ها به هم ریخته و شن و ماسه منتقل شده و قوچان درهم فرو ریخت و آسان بود

14. Flight 6 6 5 is now loading for mew york.
[ترجمه ترگمان]پرواز ۶ ۶ ۶ بار در حال بارگیری برای mew است
[ترجمه گوگل]پرواز 6 6 5 در حال بارگیری برای mew york است

15. He's been called the mew genius of British opera.
[ترجمه ترگمان]او را یک نابغه بزرگ اپرای انگلیسی می نامند
[ترجمه گوگل]او به نام نابغه مونرو اپرای بریتانیایی نامیده شده است

A man who had been mewed up for years in a damp cell.

مردی که سالها در یک سلول مرطوب حبس شده بود.



کلمات دیگر: