کلمه جو
صفحه اصلی

limn


معنی : رنگ امیزی کردن، تذهیب کردن، مصور کردن، اب رنگ زدن
معانی دیگر : (نقاشی یا عکس و غیره) کشیدن، رسم کردن، (با واژه) بیان یا تشریح کردن، شرح دادن، بازنمود کردن، تذهیب کردن کتاب وغیره

انگلیسی به فارسی

مصورکردن، تذهیب کردن (کتاب وغیره)، رنگ آمیزی کردن، آب رنگ زدن


لنمن، تذهیب کردن، رنگ امیزی کردن، اب رنگ زدن، مصور کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: limns, limning, limned
مشتقات: limner (n.)
(1) تعریف: to paint or draw.
مشابه: depict, draw

- The tattoo artist uses a needle to limn designs on the body.
[ترجمه ترگمان] این هنرمند تتو از یک سوزن به طرح های limn در بدن خود استفاده می کند
[ترجمه گوگل] هنرمند خال کوبی با استفاده از یک سوزن برای طراحی لنن در بدن

(2) تعریف: to depict with words; describe.
مشابه: depict, portray

• describe; portray (by painting, drawing, etc.)

مترادف و متضاد

رنگ امیزی کردن (فعل)
fret, lay in, limn

تذهیب کردن (فعل)
limn, gild

مصور کردن (فعل)
illustrate, limn

اب رنگ زدن (فعل)
limn

جملات نمونه

1. The artist limned a good likeness of his wife.
[ترجمه ترگمان]هنرمند در مقابل همسرش نقش خوبی به بازی گرفته بود
[ترجمه گوگل]هنرمند یک تصویر خوب از همسرش را نشان داد

2. The report minutely limned the trade situation.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به خاطر موقعیت شغلی limned بود
[ترجمه گوگل]این گزارش لحظه به لحظه وضعیت تجارت را محدود کرده است

3. The report limned a desperate situation.
[ترجمه ترگمان]گزارش در مقابل یک وضعیت بحرانی قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]این گزارش وضعیت ناامید کننده ای را به وجود آورد

4. In addition of that, an attempt to colt LiMn 2 O with LiCoO 2 in solution has been developed.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، یک تلاش برای colt ۲ O با LiCoO ۲ در محلول توسعه یافته است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تلاش برای کولیت لیمو 2 O با لیتکو 2 در محلول توسعه یافته است

5. I always have the impulsiveness to limn the whole world.
[ترجمه ترگمان]من همیشه انگیزه رو دارم که کل دنیا رو نابود کنم
[ترجمه گوگل]من همیشه تحریک پذیری را برای غلبه بر تمام جهان دارم

6. To limn their portraits, stately, beautiful, and emulate at will.
[ترجمه ترگمان]پرتره های خود را با شکوه، زیبا، زیبا، و در وصیتنامه خود تقلید کنند
[ترجمه گوگل]برای پر کردن پرتره های خود، برجسته، زیبا و به اراده تقلید کنید

7. If you can't limn the character, don't say it's the character.
[ترجمه ترگمان]اگر نمی توانی شخصیتی را تشخیص بدهی، این شخصیت را به کسی نگو
[ترجمه گوگل]اگر نمیتوانید شخصیت را ببندید، حرف نزنید

8. We take a sol-gel-esterification process to get nanometric LiMn 2 O 4 powder which has good electronic and electronic and electrochemical performances with good crystality and surface characteristics.
[ترجمه ترگمان]ما فرآیند sol - gel - esterification را برای بدست آوردن پودر nanometric ۲ O (۴ O)که دارای عملکرد الکترونیکی و الکترونیکی و الکتروشیمیایی خوبی با ویژگی های سطح و ویژگی های سطح هستند، به دست می آوریم
[ترجمه گوگل]ما یک فرآیند استرینگ سازی سل-ژل را به دست می آوریم تا پودر نانومتری لیمون 2 اکس 4 را که دارای خواص الکترونیک و الکترونیکی و الکتروشیمیایی خوب با ویژگی های کریستال و سطح خوب باشد، دریافت کنیم

9. A high wind frayed the sails of clouds until a crescent moon limned each shred with white gold.
[ترجمه ترگمان]بادی بلند، بادبان ها را پوشانده بود، تا هلال ماه بر روی هر قطعه طلای سفید سایه انداخته بود
[ترجمه گوگل]باد بالا باد خیزران ابرها را از بین برد تا زمانی که یک ماه نیم ساعت با هر طلای سفید پوشیده شد

10. The effect of different doping elements on the electrochemical performance of spinel LiMn _ 2 O _ 4 was reviewed.
[ترجمه ترگمان]تاثیر عوامل دوپینگ متفاوت بر عملکرد الکتروشیمیایی نمونه های اسپینل [ ۲ ] O [ ۴ ] مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثر عناصر دوپینگ مختلف بر عملکرد الکتروشیمیایی اسپینل LiMn-2 O-4 مورد بررسی قرار گرفت

Every painting in the room had been limned by the brush of a master.

هر یک از نقاشی‌های اتاق توسط یک استاد کشیده شده بود.


His testimony limned a terrible situation.

گواهی او بیانگر وضع وحشت‌انگیزی بود.



کلمات دیگر: