کلمه جو
صفحه اصلی

lobular


معنی : شبیه نرمه گوش، شبیه قطعه کوچکی از چیزی
معانی دیگر : شبیه نرمه گوش، شبیه قطعه کوچکی از چیزی

انگلیسی به فارسی

شبیه نرمه گوش، شبیه قطعه کوچکی از چیزی


لوبولار، شبیه نرمه گوش، شبیه قطعه کوچکی از چیزی


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a lobule, shaped like a lobule

مترادف و متضاد

شبیه نرمه گوش (صفت)
lobular

شبیه قطعه کوچکی از چیزی (صفت)
lobular

جملات نمونه

1. Despite the striking lobular disorganisation and prominent hepatocellular changes, there was only mild inflammation.
[ترجمه ترگمان]با وجود the برجسته disorganisation و hepatocellular برجسته، تنها التهاب خفیف وجود داشت
[ترجمه گوگل]علیرغم بی نظمی لوبولار و تغییرات قابل توجهی در سلول های خونی، تنها التهاب خفیف وجود داشت

2. What do a carnivorous sponge, a lobular yam and a flat-faced psychedelic frogfish all have in common?
[ترجمه ترگمان]یک اسفنج carnivorous، یک اسفنج lobular و یک روان گردان روان گردان همه چیز مشترک دارند؟
[ترجمه گوگل]اسفنج گوشت خوار، یام لوبولال و یک فندقه روانگردان مسطح با هم مشترک هستند؟

3. Lobular capillary hemangioma usually affects the skin and oral mucosa, and rare the nose.
[ترجمه ترگمان]hemangioma Lobular معمولا بر پوست و مخاط دهان و بینی نادر تاثیر می گذارند
[ترجمه گوگل]همانیگویم مویرگی لوبولی معمولا بر مخاطی پوست و مخاط دهان و نادر بینی تاثیر می گذارد

4. Lobular species in the wild tea cultivation characteristics: special flavor, honey-sweet in the upper flu, slightly bitter, some sweet in the posterior segment of the tongue.
[ترجمه ترگمان]Lobular گونه در ویژگی های کاشت چای وحشی: طعم ویژه، عسل - شیرین در the بالایی، کمی تلخ، برخی شیرینی در بخش عقبی این زبان
[ترجمه گوگل]گونه های لوبولال در ویژگی های کشت چای وحشی: عطر و طعم خاص، عسل شیرین در آنفولانزای فوقانی، کمی تلخ، برخی از شیرین در بخش خلفی زبان

5. Lobular carcinoma in situ is seen here.
[ترجمه ترگمان]عدد carcinoma در محل در این جا دیده می شود
[ترجمه گوگل]در اینجا کارسینوم لوبولار در اینجا دیده می شود

6. And then rolling a thin diamond cut or lobular pattern.
[ترجمه ترگمان]و بعد یک قطعه الماس نازک و یا یک طرح عجیب و غریب را به چرخش در آورد
[ترجمه گوگل]و سپس نورد الماس نازک و یا الگوی لوبول

7. Normal breast with invasive lobular carcinoma ( ILC ) in an enlarged cross – section of the lobule.
[ترجمه ترگمان]پستان عادی با carcinoma lobular تهاجمی (ILC)در یک مقطع عرضی بزرگ از the
[ترجمه گوگل]پستان طبیعی با کارسینوم لوبولار مهاجم (ILC) در یک قسمت بزرگ شده لوبول

8. This product helps in curing mastitis, lobular hyperplasia and tumors, and also helps in plumping your breasts, along with benefitting your cardiovascular system and heart.
[ترجمه ترگمان]این محصول به درمان ورم پستان، lobular hyperplasia و تومور کمک می کند و همچنین به افزایش دادن پستان شما کمک می کند، همراه با استفاده از سیستم قلبی عروقی و قلب
[ترجمه گوگل]این محصول در درمان ورم پستان، هیپرپلازی لوبولار و تومورها کمک می کند و همچنین در تسکین سینه ها و همچنین استفاده از سیستم قلب و عروق و قلب کمک می کند

9. Almost every pick lobular axillary bud can produce collateral.
[ترجمه ترگمان]تقریبا هر انتخاب در نطفه خفه می تواند باعث ایجاد وثیقه شود
[ترجمه گوگل]تقریبا هر جوانه زیر بغل لوبولار می تواند وثیقه ایجاد کند

10. Patchy lobular lucency and air trapping may also be seen, and is characteristic of hypersensitivity pneumonitis, reflecting the presence of bronchiolitis.
[ترجمه ترگمان]patchy lobular lucency و تله گذاری هوا نیز ممکن است دیده شوند و مشخصه of pneumonitis است که منعکس کننده حضور of است
[ترجمه گوگل]پوسیدگی لوبولار و تله هوایی ممکن است دیده شود و مشخصه پنومونیت حساسیت فوقانی است که منعکس کننده وجود برونشیولیت می باشد

11. Need Wood - lobular Rosewood: Rosewood fact, there many kinds, like mahogany, like, calling on the been fooled.
[ترجمه ترگمان]در واقع به وود - lobular وود - رز وود نیاز دارم، انواع مختلفی مثل چوب ماهون، مثل چوب ماهون که گول خوردی
[ترجمه گوگل]Need Wood - لوبولول رزوه: حقیقت درخت گلگون، انواع مختلفی مانند ماهجن، مانند، دعوت شده توسط فریب خورده است

12. Normal breast with lobular carcinoma in situ ( LCIS ) in an enlarged cross – section of the lobule.
[ترجمه ترگمان]پستان عادی با carcinoma lobular در محل (LCIS)در یک مقطع بزرگ از the
[ترجمه گوگل]پستان طبیعی با کارسینوم لوبولار در محل (LCIS) در بخش مقطعی بزرگ لوبول

13. The bronchopneumonia is exudative in type and lobular in distribution.
[ترجمه ترگمان]The در توزیع از نوع و lobular در توزیع استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برونکوپنیومونی در نوع و لوبولار در توزیع اگزوداتیک است

14. There is no discernable normal lobular architecture, though vascular structures are present.
[ترجمه ترگمان]هیچ معماری lobular مشخصی وجود ندارد، هر چند که ساختارهای آوندی وجود دارند
[ترجمه گوگل]هیچ معماری لوبولالی طبیعی قابل تشخیص نیست، هرچند ساختارهای عروقی وجود دارد

15. The positive rate of surrounding mammary adenosis lobular proliferation stage was 3 9 %.
[ترجمه ترگمان]میزان مثبت نرخ رشد غدد پستانی حدود ۹ \/ ۹ درصد بود
[ترجمه گوگل]میزان مثبت در مرحله تکثیر لوبولار آدنوز اطراف شیرینی 9/9٪ بود


کلمات دیگر: