کلمه جو
صفحه اصلی

home range


معنی : اغل، جای محدود برای فعالیت حیوانات، جایگاه حیوانات
معانی دیگر : (زیست بوم شناسی - ناحیه ای که جانور در یک روز یا یک فصل در آن گردش می کند) زیست گستره، گستره ی خانگی، جولانگاه

انگلیسی به فارسی

اغل، جای محدود برای فعالیت حیوانات، جایگاه حیوانات


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the area usu. covered by an animal during the course of a day or season.

مترادف و متضاد

اغل (اسم)
pen, corral, cote, cratch, home range, kraal, pound

جای محدود برای فعالیت حیوانات (اسم)
home range

جایگاه حیوانات (اسم)
home range

جملات نمونه

1. It lives in small troops in defended home ranges that supply its needs.
[ترجمه ترگمان]آن در نیروهای کوچک در دفاع از برده ای خانگی که نیازهای آن را تامین می کنند، زندگی می کند
[ترجمه گوگل]این در سربازان کوچک در محدوده های دفاع از خانه زندگی می کند که نیازهای آن را تامین می کند

2. The adult males move in larger home ranges that are superimposed spatially upon those of the females.
[ترجمه ترگمان]مردان بالغ در محدوده بزرگتری از خانه حرکت می کنند که به صورت فضایی به زنان ماده اضافه می شوند
[ترجمه گوگل]مردان بالغ در محدوده خانه های بزرگتر حرکت می کنند که به صورت مکانی بر روی آنها قرار می گیرند

3. Its knowledge of its home range, however, is not restricted to these tracks, even though it seldom leaves them.
[ترجمه ترگمان]با این حال، آگاهی آن از محدوده خانه اش محدود به این ریل ها نمی شود، با وجود این که به ندرت آن ها را ترک می کند
[ترجمه گوگل]با این وجود، دانش خود را از محدوده خانه خود به این آهنگ ها محدود نمی کند، هرچند که به ندرت آنها را ترک می کند

4. One breeding female tiger had a home range of about 15 square kilometres.
[ترجمه ترگمان]یک ببر زن پرورش ماهی یک محدوده خانگی حدود ۱۵ کیلومتر مربع داشت
[ترجمه گوگل]یک ببر زن بذر دارای دامنه ای حدود 15 کیلومتر مربع بود

5. Their home range once extended from northern Montana into adjacent regions of Canada.
[ترجمه ترگمان]محدوده خانگی آن ها یک بار از مونتانا شمالی به مناطق مجاور کانادا کشیده شده است
[ترجمه گوگل]محدوده خانه آنها از شمال مونتان به مناطق مجاور کانادا گسترش یافت

6. In the home range, the most important habitat of dens is the reed grassland with the selectivity of 9 45%.
[ترجمه ترگمان]در محدوده خانگی، مهم ترین زیستگاه لانه ها، علفزارهای رید با گزینش پذیری ۹ درصد است
[ترجمه گوگل]در محدوده اصلی، مهم ترین زیستگاه حوضه ها، حوضه نود است با انتخاب 9 45٪

7. Result showed that the home range of the wolves in Dalai Lake is 112 square kilometers.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان داد که محدوده خانگی گرگ ها در Dalai ۱۱۲ کیلومتر مربع است
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان داد که محدوده خانه گرگ ها در دریاچه دالای 112 کیلومتر مربع است

8. The research about home range choose of the desert great gerbil in south of Zhungur Desert shows the gerbil choose mainly the site between sand dune to built it nest.
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد محدوده خانه، انتخاب کویر بزرگ کویر را در جنوب صحرای Zhungur نشان می دهد که gerbil عمدتا محل احداث تپه شنی را برای ساخت آن انتخاب می کند
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد محدوده خانه انتخاب از جادوگر بزرگ بیابان در جنوب کویر Zhungur نشان می دهد که جنبنده انتخاب عمدتا سایت بین شن و ماسه به ساخت آن لانه

9. An experiment was conducted to study the home range and habitat utilization of wolves in Dalai Lake Natural Reserve, Hulunbeir, Inner Mongolia during winter in 200
[ترجمه ترگمان]یک آزمایش برای مطالعه محدوده خانگی و استفاده زیستگاه گرگ ها در Reserve دریاچه طبیعی Dalai، Hulunbeir و مغولستان داخلی در طول زمستان در سال ۲۰۰ انجام شد
[ترجمه گوگل]یک آزمایش برای مطالعه محدوده خانه و استفاده از زیستگاه گرگ ها در طبیعت طبیعی دالای دریا، Hulunbeir، Inner Mongolia در زمستان در 200

10. There is no significant difference of home range size between different periods.
[ترجمه ترگمان]تفاوت قابل توجهی در اندازه محدوده خانگی بین دوره های مختلف وجود ندارد
[ترجمه گوگل]تفاوت های معنیداری بین اندازه های محدوده خانه بین دوره های مختلف وجود ندارد

11. For the rest of the year they wander their home ranges or defend their territories against all-comers.
[ترجمه ترگمان]تا آخر سال، آن ها در محدوده خانه خود پرسه می زنند و یا از قلمرو خود در برابر تازه واردها دفاع می کنند
[ترجمه گوگل]برای بقیه سال، آنها در محدوده خانه خود قرار می گیرند و از سرزمین هایشان علیه همه افراد دفاع می کنند

12. Hares that can not avoid areas with huge fields under monoculture compensate by establishing very large home ranges.
[ترجمه ترگمان]خرگوش های صحرایی که نمی توانند از مناطق با زمین های بزرگ تحت کشت تک کشتی با ایجاد محدوده های خانه بسیار بزرگ اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]خرچنگ هایی که نمی توانند از مناطقی که دارای سرچشمه های زیادی هستند تحت شرایط تک کشت قرار بگیرند، با ایجاد دامنه های بسیار بزرگ، جبران می شوند

13. As with the tiger it is the male's warning to rivals to stay off its home range.
[ترجمه ترگمان]همانند ببر، این هشدار مرد نسبت به رقبا برای دور ماندن از محدوده خانه اش است
[ترجمه گوگل]همانطور که با ببر آن هشدار مردانه به رقبا برای از دست دادن محدوده خانه خود است

14. Socially they live in loose communities comprising a set of juxtaposed home ranges utilized by females and their dependent young.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ اجتماعی، آن ها در جوامع آزاد زندگی می کنند که شامل مجموعه ای از مجموعه های خانگی هستند که توسط زنان و جوانان وابسته به آن ها استفاده می شود
[ترجمه گوگل]به طور اجتماعی آنها در جوامع شلوغ زندگی می کنند که شامل مجموعه ای از محدوده خانه های مجاور است که توسط زنان و نوجوانان وابسته آنها مورد استفاده قرار می گیرد

پیشنهاد کاربران

home range ( مهندسی منابع طبیعی - شاخة حیات وحش )
واژه مصوب: گسترة خانگی
تعریف: محدوده ای که جانور در فعالیت های روزمره اش درمی نوردد


کلمات دیگر: