کلمه جو
صفحه اصلی

limitrophe


معنی : مجاور، واقع در مرز، مجاور مرزی
معانی دیگر : واقع در مرز، مجاور مرزی

انگلیسی به فارسی

واقع در مرز، مجاور مرزی، مجاور


انگلیسی به انگلیسی

• situated on a border; on or close to a country's border; adjacent

مترادف و متضاد

مجاور (صفت)
nigh, hand-to-hand, abutting, adjacent, adjoining, next, neighbor, contiguous, vicinal, conterminous, limitrophe

واقع در مرز (صفت)
limitrophe

مجاور مرزی (صفت)
limitrophe


کلمات دیگر: