کلمه جو
صفحه اصلی

esperanto


معنی : اسپرانتور، زبان بین المللی
معانی دیگر : (زبان ساختگی که امیدوار بودند زبان بین المللی بشود) اسپرانتو

انگلیسی به فارسی

اسپرانتور، ، زبان بین‌المللی


اسپرانتو، اسپرانتور، زبان بین المللی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an invented language based on word roots that are common to many Western languages, designed for international use.

• artificial language intended for international use (invented by dr. ludovic zamenhof in 1887)
esperanto is an invented language which consists of parts of several european languages, and which was designed to help people from different countries communicate easily with each other.

مترادف و متضاد

اسپرانتور (اسم)
esperanto

زبان بین المللی (اسم)
esperanto, lingua franca

جملات نمونه

1. Esperanto See under language: artificial language.
[ترجمه ترگمان]اسپرانتو، تحت زبان: زبان مصنوعی
[ترجمه گوگل]اسپرانتو زیر زبان: زبان مصنوعی

2. You select an Esperanto phrase, then hear the phrase as spoken by a native speaker.
[ترجمه ترگمان]شما یک عبارت اسپرانتو را انتخاب می کنید، سپس عبارت را به عنوان یک گوینده بومی می شنوید
[ترجمه گوگل]شما یک عبارت اسپرانتو را انتخاب می کنید، سپس آن عبارت را به عنوان زبان مادری تلفظ می کنید

3. Why don't you learn Esperanto when you have such a good teacher at your side?
[ترجمه ترگمان]چرا زبان اسپرانتو را وقتی یک معلم خوب در کنارتان هست یاد don؟
[ترجمه گوگل]چرا اسپرانتو را یاد نمی گیرید وقتی چنین معلمی خوبی در کنار شما دارید؟

4. Esperanto also has a highly productive system of constructing new words from old ones.
[ترجمه ترگمان]اسپرانتو، یک سیستم بسیار سازنده برای ساخت کلمات جدید از قدیمی ها نیز دارد
[ترجمه گوگل]اسپرانتو همچنین دارای یک سیستم بسیار سازنده برای ساخت کلمات جدید از قدیمی است

5. Esperanto was invented as an auxiliary language.
[ترجمه ترگمان]اسپرانتو به عنوان یک زبان کمکی ساخته شد
[ترجمه گوگل]اسپرانتو به عنوان زبان کمکی اختراع شد

6. I used to learn more than eight, including Esperanto.
[ترجمه ترگمان]من بیشتر از هشت تن از جمله اسپرانتو به زبان اسپرانتو حرف می زدم
[ترجمه گوگل]من بیش از هشت نفر را یاد گرفتم، از جمله اسپرانتو

7. Prociono is an Esperanto word meaning either the star Procyon or the animal species known as the raccoon.
[ترجمه ترگمان]Prociono یک کلمه اسپرانتو به معنای either یا گونه های حیوانی شناخته شده به نام راکون نام دارد
[ترجمه گوگل]Prociono یک کلمه اسپرانتو است که به معنی ستاره Procyon یا گونه حیوانات شناخته شده به عنوان راکون است

8. He teaches Esperanto at that university.
[ترجمه ترگمان]او زبان اسپرانتو را در آن دانشگاه تدریس می کند
[ترجمه گوگل]او اسپرانتو را در آن دانشگاه می آموزد

9. Esperanto is now a full-fledged language with a worldwide speech community and full linguistic resources.
[ترجمه ترگمان]اسپرانتو در حال حاضر یک زبان کاملا تکامل یافته با یک جامعه گفتاری در سطح جهانی و منابع کامل زبانی است
[ترجمه گوگل]اسپرانتو در حال حاضر یک زبان کامل با انجمن گفتار در سراسر جهان و منابع کامل زبان شناسی است

10. These meetings are carried on entirely in Esperanto.
[ترجمه ترگمان]این جلسات کلا به زبان اسپرانتو انجام می شوند
[ترجمه گوگل]این جلسات به طور کامل در اسپرانتو اجرا می شود

11. But the real liability in Esperanto is its lack of a culture to support it.
[ترجمه ترگمان]اما مسئولیت واقعی زبان اسپرانتو، فقدان فرهنگ برای حمایت از آن است
[ترجمه گوگل]اما مسئولیت واقعی در اسپرانتو فقدان یک فرهنگ برای حمایت از آن است

12. It is, however, in China that Esperanto has had its greatest impact.
[ترجمه ترگمان]اما در چین، اسپرانتو بیش ترین تاثیر را داشته است
[ترجمه گوگل]با این حال، در چین، اسپرانتو تا به حال بیشترین تأثیر را داشته است

13. How long do you think you can master Esperanto?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی چقدر میتونی خودت رو بکشی؟
[ترجمه گوگل]چه مدت فکر میکنی میتوانی اسپرانتو را کار کنی؟

14. Remember, in Esperanto: one letter - one sound. No exceptions.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید، به زبان اسپرانتو حرف بزنید - یک حرف - یک صدا هیچ استثنایی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، در اسپرانتو: یک حرف - یک صدای بدون استثناء


کلمات دیگر: