کلمه جو
صفحه اصلی

gorgonzola


معنی : نوعی پنیر چرب
معانی دیگر : نوعی پنیر سفید (دارای رگه های آبی متمایل به سبز که از شهر گورگونزولا در ایتالیا صادر می شود)، پنیر گورگونزولا

انگلیسی به فارسی

نوعی پنیر چرب


گورگونولا، نوعی پنیر چرب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a type of cheese, originally from Italy, characterized by its cream color, blue-green veins, and sharp taste.

• type of italian blue cheese; town next to milan (italy) where the blue cheese was first made

مترادف و متضاد

نوعی پنیر چرب (اسم)
gorgonzola

جملات نمونه

1. Place a cube of Gorgonzola atop each serving of polenta and mushrooms and warm under broiler.
[ترجمه ترگمان]یک مکعب of بالای هر یک از serving و قارچ ها را در زیر broiler قرار دهید
[ترجمه گوگل]مکعب Gorgonzola را در بالای هر خدمت از پلوژانا و قارچ قرار دهید و در زیر جوجه های گوشتی قرار دهید

2. A sprinkling of blue cheese or Gorgonzola makes it extra special.
[ترجمه ترگمان]یک قطره پنیر آبی یا Gorgonzola آن را خیلی خاص می کند
[ترجمه گوگل]آبیاری از پنیر آبی یا Gorgonzola باعث می شود آن فوق العاده ویژه

3. Crumble Gorgonzola over salad and sprinkle with spicy pecans.
[ترجمه ترگمان]خوردن سالاد روی سالاد و فلفل تند با سس تند
[ترجمه گوگل]خرچنگ Gorgonzola را بر روی سالاد بپاشید و پسته های تند را بپاشید

4. Hmm, not sure if using a Gorgonzola scented deodorant on my armpits would help us out.
[ترجمه ترگمان]همم، مطمئن نیستم که با استفاده از خوشبو کننده خوشبو کننده زیر بغلش کمکی به ما بکنه
[ترجمه گوگل]هوم، مطمئن نیستم که با استفاده از یک دئودورانت معطر Gorgonzola در بطن من به ما کمک کند

5. Lynette: Hey, is this gorgonzola?
[ترجمه ترگمان]هی، این \"gorgonzola\" - ه؟
[ترجمه گوگل]لینت: هی، این گورگنزولا است؟

6. I think this is gorgonzola.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم این \"gorgonzola\" باشه
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این است gorgonzola

7. Remove the pan from the heat and whisk mascarpone, Gorgonzola, and butter into the polenta.
[ترجمه ترگمان]ماهی تابه را از روی حرارت بردارید و mascarpone، Gorgonzola و کره را به داخل polenta بزنید
[ترجمه گوگل]پان را از گرما بریزید و ماسکرپونو، Gorgonzola و کره را به سمت Polenta بزنید

8. Who isn't a sucker for the classic combination of pears, gorgonzola and walnuts, especially when the walnuts are caramelized.
[ترجمه ترگمان]چه کسی یک sucker برای ترکیب کلاسیک گلابی، gorgonzola و گردو نیست، به خصوص وقتی که گردو خاک می شود
[ترجمه گوگل]چه کسی برای ترکیب کلاسیک گلابی، گورگونولا و گردو نیست، مخصوصا وقتی که گردوها کارامل شده است

9. Food Matches: Beef tenderloin, filet mignon, oven roasted wild game, gorgonzola cheese.
[ترجمه ترگمان]بازی های غذایی: گوشت گاو، ماهی دودی، کباب ماهی سرخ شده، پنیر gorgonzola
[ترجمه گوگل]مسابقات غذایی: فیله گوشت گاو، فیله گوشت گاو، فرنی بازی وحشی، پنیر گرگنزولا


کلمات دیگر: