1. He smote the ball into the grandstand.
[ترجمه ترگمان]با ضربه ای توپ را به جایگاه تماشاچیان کوبید
[ترجمه گوگل]او توپ را به مدال طلا انداخت
2. He swiped the ball into the grandstand.
[ترجمه ترگمان]توپ را به جایگاه تماشاچیان زد
[ترجمه گوگل]او توپ را به میزبان بزرگ کشید
3. A furious player kicked his racket into the grandstand.
[ترجمه ترگمان]یکی از بازیکنان خشمگین سر خود را به جایگاه تماشاچیان رساند
[ترجمه گوگل]یک بازیکن خشمگین رکورد خود را به سمت میزبان ربوده بود
4. The game was played to a packed grandstand.
[ترجمه ترگمان]این بازی برای a بسته بندی شده بود
[ترجمه گوگل]این بازی به یک ایستگاه بزرگ بسته بندی شده تبدیل شد
5. From our hotel room window, we had a grandstand view of the parade.
[ترجمه ترگمان]از پنجره اتاق هتل ما منظره خوبی برای رژه رفتن داشتیم
[ترجمه گوگل]از پنجره اتاق هتل ما، ما یک نمایش بزرگ از رژه داشتیم
6. From her house, we had a grandstand view of the celebrations.
[ترجمه ترگمان]از خانه او، ما یک نمای کلی از این جشن ها داشتیم
[ترجمه گوگل]از خانه اش، ما یک دیدگاه بزرگ از جشن ها داشتیم
7. They were given a grandstand view of how the world's first new man-made fibre for 30 years is manufactured.
[ترجمه ترگمان]به آن ها دیدگاه grandstand درباره نحوه ساخت اولین لایه جدید خلق چین برای ۳۰ سال تولید شده است
[ترجمه گوگل]آنها یک دیدگاه بزرگ در مورد چگونگی ساخت اولین فیبر جدید ساخته شده در جهان برای 30 سال ساخته شده است
8. The pungent oil smoke wafts across the grandstand.
[ترجمه ترگمان]دود تند روغن به جایگاه تماشاچیان مشرف است
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن روغن دود عصبی در سراسر ایستگاه بزرگ است
9. The Grandstand presenter-turned-guru was hardly out of the headlines two years ago.
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش The turned مجری Grandstand به زحمت از اخبار روزنامه ها خارج شد
[ترجمه گوگل]دو سال پیش از سرمقاله های Grandstand ارائه شده بود
10. Some swimming pools have a grandstand for people to watch races.
[ترجمه ترگمان]بعضی از استخرهای شنا a برای تماشای مسابقات دارند
[ترجمه گوگل]برخی از استخرهای شنا، برای تماشای مسابقات، یک ایستگاه بزرگ است
11. The gentry on the grandstand laughed too, though in a much more refined way, of course.
[ترجمه ترگمان]نجبا نیز به خنده افتادند، هر چند که در راه بسیار more بودند
[ترجمه گوگل]با این وجود، راهب ها در مدرسه بزرگ خندیدند، البته، البته بسیار بیشتر
12. Our seats are in the grandstand.
[ترجمه ترگمان]صندلی های ما در جایگاه تماشاچی ها قرار دارند
[ترجمه گوگل]صندلی های ما در مدرسه بزرگ هستند
13. It's shady in the grandstand and more comfortable for you.
[ترجمه ترگمان]اینجا پر سایه است و برای تو راحت تر و راحت تر است
[ترجمه گوگل]این در خانه های بزرگ سایه دار است و برای شما راحت تر است
14. Q. Have you played a lot on the grandstand?
[ترجمه ترگمان]سوال: آیا شما کاره ای زیادی را در the بازی کرده اید؟
[ترجمه گوگل]Q آیا شما در مورد میزبان بزرگ بازی کردید؟