کلمه جو
صفحه اصلی

grandstand


معنی : حضار، شنوندگان، خود نمایی کردن
معانی دیگر : (در ورزشگاه ها) جایگاه تماشاچیان، جایگاه عمده و سرپوشیده، جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها

انگلیسی به فارسی

جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاه ها، حضار، شنوندگان


grandstand، حضار، شنوندگان، خود نمایی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the rows of seats for spectators at a sports stadium, racetrack, or the like; often, a roofed section of the stands.
مشابه: stand

(2) تعریف: those people who sit in a grandstand, or the spectators generally.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: grandstands, grandstanding, grandstanded
• : تعریف: to act in a pretentious manner so as to call attention to oneself and impress those who are watching; show off.
مشابه: show off
صفت ( adjective )
مشتقات: grandstander (n.)
(1) تعریف: of, in, or as if in a grandstand.

(2) تعریف: (informal) done in a pretentious manner so as to show off.

• seating area for spectators (at athletic events, parades, etc.)
located in a grandstand; having a view which resembles the view seen from a grandstand
do something in order to win applause from the audience (often used about politicians giving speeches)
a grandstand is a covered stand for spectators at sporting events.
main seating area at a sporting event

مترادف و متضاد

حضار (اسم)
attendance, audience, grandstand

شنوندگان (اسم)
grandstand

خود نمایی کردن (فعل)
pose, spark, grandstand, flaunt, dash, show off, posture

show off


Synonyms: be ostentatious, be vain, flaunt it, hot dog, parade, play to the crowd, prance, put on airs, showboat, strut, swagger


جملات نمونه

1. He smote the ball into the grandstand.
[ترجمه ترگمان]با ضربه ای توپ را به جایگاه تماشاچیان کوبید
[ترجمه گوگل]او توپ را به مدال طلا انداخت

2. He swiped the ball into the grandstand.
[ترجمه ترگمان]توپ را به جایگاه تماشاچیان زد
[ترجمه گوگل]او توپ را به میزبان بزرگ کشید

3. A furious player kicked his racket into the grandstand.
[ترجمه ترگمان]یکی از بازیکنان خشمگین سر خود را به جایگاه تماشاچیان رساند
[ترجمه گوگل]یک بازیکن خشمگین رکورد خود را به سمت میزبان ربوده بود

4. The game was played to a packed grandstand.
[ترجمه ترگمان]این بازی برای a بسته بندی شده بود
[ترجمه گوگل]این بازی به یک ایستگاه بزرگ بسته بندی شده تبدیل شد

5. From our hotel room window, we had a grandstand view of the parade.
[ترجمه ترگمان]از پنجره اتاق هتل ما منظره خوبی برای رژه رفتن داشتیم
[ترجمه گوگل]از پنجره اتاق هتل ما، ما یک نمایش بزرگ از رژه داشتیم

6. From her house, we had a grandstand view of the celebrations.
[ترجمه ترگمان]از خانه او، ما یک نمای کلی از این جشن ها داشتیم
[ترجمه گوگل]از خانه اش، ما یک دیدگاه بزرگ از جشن ها داشتیم

7. They were given a grandstand view of how the world's first new man-made fibre for 30 years is manufactured.
[ترجمه ترگمان]به آن ها دیدگاه grandstand درباره نحوه ساخت اولین لایه جدید خلق چین برای ۳۰ سال تولید شده است
[ترجمه گوگل]آنها یک دیدگاه بزرگ در مورد چگونگی ساخت اولین فیبر جدید ساخته شده در جهان برای 30 سال ساخته شده است

8. The pungent oil smoke wafts across the grandstand.
[ترجمه ترگمان]دود تند روغن به جایگاه تماشاچیان مشرف است
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن روغن دود عصبی در سراسر ایستگاه بزرگ است

9. The Grandstand presenter-turned-guru was hardly out of the headlines two years ago.
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش The turned مجری Grandstand به زحمت از اخبار روزنامه ها خارج شد
[ترجمه گوگل]دو سال پیش از سرمقاله های Grandstand ارائه شده بود

10. Some swimming pools have a grandstand for people to watch races.
[ترجمه ترگمان]بعضی از استخرهای شنا a برای تماشای مسابقات دارند
[ترجمه گوگل]برخی از استخرهای شنا، برای تماشای مسابقات، یک ایستگاه بزرگ است

11. The gentry on the grandstand laughed too, though in a much more refined way, of course.
[ترجمه ترگمان]نجبا نیز به خنده افتادند، هر چند که در راه بسیار more بودند
[ترجمه گوگل]با این وجود، راهب ها در مدرسه بزرگ خندیدند، البته، البته بسیار بیشتر

12. Our seats are in the grandstand.
[ترجمه ترگمان]صندلی های ما در جایگاه تماشاچی ها قرار دارند
[ترجمه گوگل]صندلی های ما در مدرسه بزرگ هستند

13. It's shady in the grandstand and more comfortable for you.
[ترجمه ترگمان]اینجا پر سایه است و برای تو راحت تر و راحت تر است
[ترجمه گوگل]این در خانه های بزرگ سایه دار است و برای شما راحت تر است

14. Q. Have you played a lot on the grandstand?
[ترجمه ترگمان]سوال: آیا شما کاره ای زیادی را در the بازی کرده اید؟
[ترجمه گوگل]Q آیا شما در مورد میزبان بزرگ بازی کردید؟

پیشنهاد کاربران

صندلی های سالن


کلمات دیگر: