کلمه جو
صفحه اصلی

homily


معنی : وعظ کردن
معانی دیگر : موعظه (به ویژه در رابطه با کتاب آسمانی)، روضه، سخنرانی کردن، موعظه کردن

انگلیسی به فارسی

وعظ کردن، سخنرانی کردن، موعظه کردن


امیدوارم، وعظ کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: homilies
(1) تعریف: a sermon giving religious instruction.

(2) تعریف: any discourse offering moral advice or admonitions.
مشابه: sermon

- A stay at their grandmother's guaranteed a nightly homily designed to chastise and enlighten them.
[ترجمه ترگمان] یک اقامت در خانه مادربزرگ آن ها یک موعظه شبانه را تضمین کرده بود که برای تادیب آن ها طراحی شده بود و آن ها را روشن می کرد
[ترجمه گوگل] مادری که مادربزرگش باقی مانده است، یک امیلی شبانه ترسیم شده است تا آنها را مجازات کند و آنها را آشکار سازد

• sermon, moralizing discourse, lesson, exhortation
a homily is a speech or a piece of writing in which someone complains about something or tells people how they ought to behave; a formal word.

مترادف و متضاد

وعظ کردن (فعل)
admonish, preach, homily, sermonize

sermon


Synonyms: doctrine, lecture, lesson


جملات نمونه

1. He launched into a homily on family relationships.
[ترجمه ترگمان]او در رابطه با روابط خانوادگی به سخنرانی پرداخت
[ترجمه گوگل]او برای ادای احترام به روابط خانوادگی راه اندازی کرد

2. I don't need a little homily from him about how to lead my life.
[ترجمه ترگمان]من به موعظه کوچکی در مورد اینکه چطور زندگی ام را رهبری کنم نیاز ندارم
[ترجمه گوگل]من به او در مورد اینکه چگونه زندگی ام را هدایت می کنم، کمی از او تقدیر می کنم

3. She delivered a homily on the virtues of family life.
[ترجمه ترگمان] اون یه موعظه در مورد خوبی های زندگی خانوادگی تحویل داده
[ترجمه گوگل]او تحسین بر فضایل زندگی خانوادگی را تحسین کرد

4. And he ended with a homily, trite or profound according to taste.
[ترجمه ترگمان]و سرانجام با یک موعظه ساده، پیش پاافتاده، و یا با توجه به سلیقه، به پایان رسید
[ترجمه گوگل]و با توجه به طعم و مزه آن، به پایان رسید

5. Instead they dispensed a condescending homily.
[ترجمه ترگمان]به جای آن، یک اندرز condescending به عمل آوردند
[ترجمه گوگل]در عوض آنها یک توهین محسوب می شوند

6. In his homily, the Bishop urged the Ministers to follow the example of the two disciples at Emmaus.
[ترجمه ترگمان]اسقف در سخنرانی خود از وزیران خواست که از سرمشق دو حواری در Emmaus پیروی کنند
[ترجمه گوگل]اسقف اعظم خود را از وزیران خواست از مثال دو شاگرد در Emmaus پیروی کند

7. LaRussa spouted his usual homily about winning games.
[ترجمه ترگمان]پس از آن موعظه معمولی خود را در مورد بازی های برد به هم زد
[ترجمه گوگل]LaRussa تقصیر معمول خود را در مورد پیروزی در بازی ها می اندازد

8. A sermon should be a textual homily based on ONE Biblical passage only, preferably selected from the set of the texts arranged according to the liturgical Church Year .
[ترجمه ترگمان]موعظه باید یک موعظه متنی باشد که تنها براساس یک متن کتاب مقدس باشد، ترجیحا از مجموعه ای از متن های که مطابق با سال کلیسای liturgical قرار دارد انتخاب شود
[ترجمه گوگل]یک خطبه باید یک متفکری متنی باشد که تنها براساس یکی از آیات کتاب مقدس است، ترجیحا انتخاب شده از مجموعه ای از متون مطابق با کلیسای سالگرد الهیات

9. In his homily the Pontiff focused on the ills of modern materialism .
[ترجمه ترگمان]پاپ در خطابه خود، پاپ را بر مشکلات مادی گری مدرن متمرکز کرد
[ترجمه گوگل]در کتاب مقدس خود، پرستش بر رنج ماتریالیسم مدرن متمرکز بود

10. During his homily, Pope Benedict addressed the issue of unity, which has been a theme of his visit.
[ترجمه ترگمان]در طول سخنرانی خود، پاپ بندیکت به مساله وحدت اشاره کرد که موضوع بازدید وی بود
[ترجمه گوگل]پاپ بندیکت در طول تمایز خود به موضوع وحدت اشاره کرد که موضوع سفر وی بوده است

11. Understandably, this homily from the Chinese, although vaguely worded, has received widespread coverage in the Indian media.
[ترجمه ترگمان]کاملا واضح است که این سخنرانی از زبان چینی با این حال به طور مبهم، پوشش گسترده ای را در رسانه های هندی به دست آورده است
[ترجمه گوگل]بدیهی است که این تقلید از چینیها، هرچند مبهم به نظر می رسد، پوشش گسترده ای در رسانه های هند دریافت کرده است

12. During his homily, Pope B. addressed the issue of unity, which has been a theme of his visit.
[ترجمه ترگمان]در طول سخنرانی خود پاپ بی به مساله اتحاد پرداخته، که موضوع دیدارش بوده است
[ترجمه گوگل]پاپ ب در طول تمایلی که داشت، مسئله وحدت را مطرح کرد که موضوع سفر وی بود

13. Palm Sunday, recap Fr Mark's homily, short and quite simple but impressed in my head.
[ترجمه ترگمان]روز یکشنبه نخل، سخنرانی پدر در مورد سخنرانی مارک، کوتاه و بسیار ساده اما در ذهنم قرار گرفت
[ترجمه گوگل]صبح جمعه، تقدیم نامه ای از طرف مارک، کوتاه و بسیار ساده اما در سر من تاثیر گذاشت

14. This was no soothing homily from a man who has previously described decisions leading to Britain's involvement in the war as being morally and practically flawed.
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی آرامش بخش برای مردی که قبلا تصمیمات مربوط به مشارکت بریتانیا در جنگ را به عنوان اخلاقی و عملا معیوب توصیف کرده بود، نبود
[ترجمه گوگل]این یک توافق تسکین دهنده از مردی بود که پیشتر توصیف کرده بود تصمیمات منجر به دخالت انگلیس در جنگ به عنوان اخلاقی و عملا ناقص است


کلمات دیگر: