کلمه جو
صفحه اصلی

fluoride


معنی : فلورید، فلورور
معانی دیگر : (شیمی) فلورید (ترکیبی که دارای فلورین است و برای جلوگیری از کرم خوردگی دندان به کار می رود)

انگلیسی به فارسی

فلوراید، فلورید، فلورور


(شیمی) فلورید، فلورور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical compound that contains fluorine as one of its elements.

• ester of hydrofluoric acid that contains fluorine as one of the two elements (used to prevent tooth decay)
fluoride is a mixture of chemicals that is sometimes added to a water supply or to toothpaste because it is good for people's teeth.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] ترکیبی از فلوئور، بهترین منبع فلوراید برای پیشگیری از پوسیدگی دندان آب آشامیدنی است.

مترادف و متضاد

فلورید (اسم)
fluoride

فلورور (اسم)
fluoride

جملات نمونه

1. It is a proven fact that fluoride strengthens growing teeth.
[ترجمه ترگمان]این یک واقعیت ثابت است که فلویورید دندان های رو به رشد را تقویت می کند
[ترجمه گوگل]این یک واقعیت اثبات شده است که فلوراید دندان های در حال رشد را تقویت می کند

2. Some dentists are convinced that the addition of fluoride in water is ineffective as a prophylactic treatment.
[ترجمه ترگمان]برخی از dentists متقاعد شده اند که افزودن فلورید در آب به عنوان یک روش درمانی بی اثر نیست
[ترجمه گوگل]بعضی از دندانپزشکان متقاعد شده اند که اضافه کردن فلوراید در آب به عنوان یک درمان پیشگیرانه ناکارآمد است

3. A fluoride mouth wash will help to prevent dental decay.
[ترجمه ترگمان]شستشوی دهان فلورید، به جلوگیری از پوسیدگی دندان کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]شستشوی دهان فلوراید به جلوگیری از افتادن دندان کمک می کند

4. Kleinberg says that fluoride, which is in most drinking water and toothpaste, protects against 30 percent of tooth decay.
[ترجمه ترگمان]Kleinberg می گوید که فلورید، که بیشتر آب آشامیدنی و خمیر دندان است، ۳۰ درصد از پوسیدگی دندان را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]کلینبرگ می گوید که فلوراید، که در اکثر آب آشامیدنی و خمیر دندان است، 30 درصد از پوسیدگی دندان را محافظت می کند

5. Look for toothpaste with fluoride which will help to make your teeth more resistant to attack.
[ترجمه ترگمان]به دنبال خمیر دندان با فلوراید دندان بگردید و به این کار کمک کنید که دندان های خود را در برابر حمله مقاوم کنید
[ترجمه گوگل]به دنبال خمیر دندان با فلوراید باشید که به دندان هایتان کمک می کند تا بیشتر به حمله کمک کنند

6. They also claim that fluoride potentially causes birth defects.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین ادعا می کنند که فلورید به طور بالقوه باعث نقص های مادرزادی می شود
[ترجمه گوگل]آنها همچنین ادعا می کنند که فلوراید به طور بالقوه باعث نقص های زایمان می شود

7. Geoffrey Smith Fluoride is now added to drinking water to protect teeth.
[ترجمه ترگمان]جفری اسمیت Fluoride در حال حاضر به نوشیدن آب برای محافظت از دندان ها اضافه شده است
[ترجمه گوگل]جورف اسمیت فلوراید در حال حاضر به آب آشامیدنی برای محافظت از دندان ها اضافه شده است

8. If you need extra fluoride protection, your pharmacist can advise you about fluoride tablets and drops.
[ترجمه ترگمان]اگر شما به حفاظت فلورید بیشتری نیاز دارید، داروساز می تواند به شما در مورد قرص های فلوراید و قطره توصیه کند
[ترجمه گوگل]اگر شما نیاز به حفاظت فلوراید اضافی دارید، داروساز شما می تواند به شما در مورد قرص های فلوراید و قطره ها کمک کند

9. These included: Foodstuffs and beverages rich in fluoride, such as sardines and tea.
[ترجمه ترگمان]این موارد شامل: مواد خوراکی و نوشیدنی ها غنی از فلوراید، مانند ساردین و چای
[ترجمه گوگل]این شامل: غذاها و نوشیدنی های غنی از فلوراید، مانند ساردین ها و چای

10. Fluoride is helpful in fighting tooth decay.
[ترجمه ترگمان]Fluoride در مبارزه با پوسیدگی دندان مفید است
[ترجمه گوگل]فلوراید در مبارزه با پوسیدگی دندان مفید است

11. She brushes her teeth with fluoride, but spits to deter the Evil Eye.
[ترجمه ترگمان]او دندان هایش را با فلوراید به کنار می زند، اما تف می کند تا چشم اهریمنی را بترساند
[ترجمه گوگل]او دندان هایش را فلوراید می کند، اما برای جلوگیری از Evil Eye می کشد

12. In some parts of the country fluoride is added to the water to help prevent tooth decay.
[ترجمه ترگمان]در برخی از بخش های کشور فلورید، به آب اضافه می شود تا از پوسیدگی دندان جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]فلوراید در بعضی نقاط کشور به آب اضافه می شود تا از پیشگیری از پوسیدگی دندان جلوگیری شود

13. The symptoms produced by fluoride poisoning are similar to those produced by herbicides and pesticides in our food, particularly wheat.
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی که از مسمومیت ناشی از فلوراید تولید می شود مشابه آن هایی هستند که در غذاها و آفت کش ها در غذاها و به خصوص گندم تولید می شوند
[ترجمه گوگل]علائم تولید شده توسط مسمومیت فلوراید شبیه به تولید شده توسط علف کش ها و آفت کش ها در غذا، به ویژه گندم است

14. And an excess of fluoride must have a systemic effect elsewhere in the body.
[ترجمه ترگمان]و اضافی فلوراید باید اثر سیستمیک را در جای دیگری در بدن داشته باشد
[ترجمه گوگل]و اضافه شدن فلوراید باید یک اثر سیستمیک در جاهای دیگر بدن داشته باشد

15. Fluoride can be harmful; the key question is, at what concentrations does it become toxic in the body?
[ترجمه ترگمان]Fluoride می تواند مضر باشد؛ سوال کلیدی این است که در چه غلظت سمی در بدن ماده سمی می شود؟
[ترجمه گوگل]فلوراید می تواند مضر باشد سوال اصلی این است که در چه غلظت آن در بدن سمی می شود؟


کلمات دیگر: