کلمه جو
صفحه اصلی

eternize


معنی : جاودانی کردن، ابدی کردن، شهرت ابدی دادن، جاوید کردن، فناناپذیرکردن
معانی دیگر : مرگ ناپذیر کردن، شهرت همیشگی دادن (eternalize هم می گویند)، جاودان کردن، انوشه کردن، هرگزی کردن، پایا کردن، به جاویدکردن

انگلیسی به فارسی

جاودانی کردن، ابدی کردن، شهرت ابدی دادن، (به) جاوید کردن، فنا‌ناپذیر کردن


ابدیت، جاودانی کردن، ابدی کردن، شهرت ابدی دادن، جاوید کردن، فناناپذیرکردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: eternizes, eternizing, eternized
مشتقات: eternization (n.)
(1) تعریف: to make everlasting; cause to continue forever.

(2) تعریف: to give everlasting fame to; immortalize.

• make famous for ever; cause to continue indefinitely long, immortalise (also eternise)

مترادف و متضاد

جاودانی کردن (فعل)
eternize

ابدی کردن (فعل)
eternize

شهرت ابدی دادن (فعل)
eternize

جاوید کردن (فعل)
eternize, immortalize

فناناپذیر کردن (فعل)
eternize

جملات نمونه

The mortal soul shall be eternized.

روح فانی جاودانه خواهد شد.


My verse shall eternize your name.

شعر من نام تو را برای همیشه مشهور خواهد کرد.



کلمات دیگر: