کلمه جو
صفحه اصلی

infernal


معنی : شریر، دوزخی، شیطان صفت، دیو صفت
معانی دیگر : جهنمی، شیطانی، اهریمنی، شریرانه، (عامیانه) لعنتی، ملعون، (اسطوره های یونان و روم) وابسته به جهان مردگان، وابسته به عالم اسفل

انگلیسی به فارسی

دوزخی، دیو صفت، شیطان صفت، شریر


نفس نفس، دوزخی، دیو صفت، شیطان صفت، شریر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: infernally (n.)
(1) تعریف: of or pertaining to hell or the world of the dead.
متضاد: celestial, heavenly, supernal

- Fearing the infernal flames, she repented of her sin.
[ترجمه ترگمان] از ترس آن شعله های جهنمی، از گناه خود پشیمان بود
[ترجمه گوگل] او از ترس آتشسوزی دچار گناه شد

(2) تعریف: (informal) condemnable, as though to hell; damnable.

- Stop that infernal racket!
[ترجمه ترگمان] ! اون راکت جهنمی رو نگه دار
[ترجمه گوگل] راکت دزدی را متوقف کن!

(3) تعریف: wicked or devilish.
مشابه: evil, heinous

- Did these torturers suffer for their infernal crimes?
[ترجمه ترگمان] آیا این torturers به خاطر جنایات جهنمی خود زجر کشیده بودند؟
[ترجمه گوگل] آیا این شکنجه ها برای جنایات دزدی خود رنج می برند؟

• of or pertaining to hell; resembling hell, hellish; fiendish
you use infernal to describe something that is very unpleasant; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

شریر (صفت)
heinous, nefarious, bad, evil, vicious, maleficent, wicked, villainous, flagitious, malefic, infernal, iniquitous, immane

دوزخی (صفت)
hellish, damned, tartarean, tartarian, infernal, plutonian

شیطان صفت (صفت)
devilish, impish, infernal

دیو صفت (صفت)
infernal

damned; underworld


Synonyms: accursed, blamed, blasted, chthonian, confounded, cursed, cussed, damnable, demonic, devilish, diabolical, execrable, fiendish, hellish, lower, malevolent, malicious, monstrous, nether, satanic, subterranean, sulphurous, wicked


Antonyms: heavenly, otherworldly


جملات نمونه

1. infernal fires
آتش های جهنمی

2. infernal schemes
نقشه های شیطانی

3. infernal spirits
ارواح دوزخی

4. my infernal neighbor
همسایه ی پدرسوخته ی من

5. will you stop this infernal noise!
این سر و صدای لعنتی را خاموش می کنی یا نه !

6. I wish the children would stop that infernal noise.
[ترجمه ترگمان]ای کاش بچه ها این سر و صدا را متوقف می کردند
[ترجمه گوگل]من آرزو می کنم که فرزندان این سر و صدای انفرادی را متوقف کنند

7. The post office is shut, which is an infernal bore.
[ترجمه ترگمان]اداره پست بسته شده است
[ترجمه گوگل]اداره پست بسته است، که یک سوراخ فکری است

8. What an infernal noise!
[ترجمه ترگمان]چه سر و صدایی می آید!
[ترجمه گوگل]سر و صدای جسمی چیست؟

9. That infernal telephone hasn't stopped ringing all day!
[ترجمه ترگمان]آن تلفن لعنتی تمام روز را زنگ نزده است!
[ترجمه گوگل]این تلفن دچار تمام روز زنگ زده است!

10. He described a journey through the infernal world.
[ترجمه ترگمان]سفری را در دنیای جهنمی توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او یک سفر را از طریق دنیای نفاق توصیف کرد

11. You infernal scoundrel, how dare you tell me that?
[ترجمه ترگمان]ای مرد رذل، چطور جرات می کنی این را به من بگویی؟
[ترجمه گوگل]شما مظنون تلخ، جایی که به من بگویید؟

12. Level 1 - Summons an Infernal with weak Pulverize and average attack.
[ترجمه ترگمان]سطح ۱ - Summons یک جهنم با pulverize ضعیف و متوسط حمله
[ترجمه گوگل]سطح 1 - فراخوان یک Infernal با ضعیف Pulverize و حمله متوسط

13. We are school drama, the role of the view that every act should be a reason, so make "Infernal Affairs" to explore areas of human nature in black and white ash torment and suffering.
[ترجمه ترگمان]ما درام مدرسه هستیم، نقش این دیدگاه که هر عمل باید یک دلیل باشد، پس \"امور مربوط به جهنم\" را برای کشف مناطق طبیعت انسان در ash سیاه و سفید و درد و رنج تبدیل کنیم
[ترجمه گوگل]ما درام مدرسه ای هستیم، نقش این دیدگاه که هر عمل باید به عنوان یک دلیل باشد، بنابراین 'امور قضایی' را به منظور کشف حوزه های طبیعت بشر در عذاب و درد و رنج های خاکستری سیاه و سفید بررسی کنیم

14. Many of the World War I veterans on the scene suspected that the "infernal machine" that wreaked such destruction had come from the skies, but the delivery system consisted of a horse-drawn wagon.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سربازان قدیمی جنگ جهانی در صحنه مشکوک بودند که \"ماشین جهنمی\" که چنین خرابی را به کار برده بود از آسمان آمده بود، اما سیستم تحویل شامل یک گاری دواسبه بود
[ترجمه گوگل]بسیاری از جانبازان جنگ جهانی اول در صحنه مظنون بودند که ماشین «نفس» که چنین تخریب هایی را به وجود آورد از آسمان بود، اما سیستم تحویل شامل یک واگن کشیده شده بود

15. Level 2 - Summons an Infernal with a mighty Pulverize and powerful attack.
[ترجمه ترگمان]سطح ۲ - Summons یک جهنم با یک حمله قوی و قدرتمند
[ترجمه گوگل]سطح 2 - یک Infernal را با یک حمله قدرتمند Pulverize و قدرتمند دعوت می کند

16. Don't say a syllable about the Infernal Twoness.
[ترجمه ترگمان]حتی یک کلمه هم درباره the Infernal نگو
[ترجمه گوگل]یک هجایی درباره Twoness Infernal را نگویید

infernal fires

آتش‌های جهنمی


infernal spirits

ارواح دوزخی


infernal schemes

نقشه‌های شیطانی


my infernal neighbor

همسایه‌ی پدرسوخته‌ی من


will you stop this infernal noise!

این سروصدای لعنتی را خاموش می‌کنی یا نه!



کلمات دیگر: