کلمه جو
صفحه اصلی

etymological


معنی : مربوط به ریشه لغات
معانی دیگر : وابسته به یا بر طبق اصول واجریشه شناسی، واجریشه شناسانه

انگلیسی به فارسی

مربوط به ریشه لغات


ایدئولوژیک، مربوط به ریشه لغات


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to etymology, of or pertaining to the study of the origin and grammatical derivation of words
etymological means concerned with or relating to etymology.

مترادف و متضاد

مربوط به ریشه لغات (صفت)
etymological

جملات نمونه

1. an etymological dictionary of the english language
فرهنگ واجریشه شناسی زبان انگلیسی

2. the junior author of an etymological study
نویسنده ی کهین یک پژوهش در واج ریشه شناسی

3. "Gratification" and "gratitude" have the same etymological root.
[ترجمه ترگمان]\"سپاسگزاری\" و \"سپاسگزاری\" همان ریشه etymological را دارند
[ترجمه گوگل]'رضایت' و 'قدردانی' همان ریشه یونانی را دارند

4. The etymological meaning of the word has long died out.
[ترجمه ترگمان]معنای واقعی کلمه طولانی خاموش شده است
[ترجمه گوگل]معنای عرفانی این کلمه طولانی از بین رفته است

5. Not only did Hensleigh write an etymological dictionary he just happened to be the grandson of Josiah Wedgwood, the guy who founded the fine china company.
[ترجمه ترگمان]او نه تنها یک فرهنگ لغت \"etymological\" نوشت، فقط به عنوان نوه of Wedgwood، فردی که کمپانی زیبای چینی را تاسیس کرد، اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]هانسلی نه تنها یک دیکشنری ریاضی را نوشت، او فقط نوه یوشیا وجوود، مردی بود که شرکت چینی خوب را تاسیس کرد

6. The paper here presents an etymological research of WIFE and HUSBAND in Hmong-Mien languages from the perspective of diachronic linguistics and anthropological linguistics.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک تحقیق etymological از همسر و شوهر در زبان های Hmong - mien از دیدگاه زبان شناسی diachronic و زبان شناسی انسان شناختی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]این مقاله در اینجا یک تحقیق ایدئولوژیک از WIFE و HUSBAND در زبانهای هیومونگ-مین را از منظر زبان شناسی دیاگرام و زبان شناسی انسان شناسی ارائه می دهد

7. I merely drew an etymological distinction.
[ترجمه ترگمان] من فقط یه امتیاز از \"ریشه\" گرفتم
[ترجمه گوگل]من فقط تمایز ایدئولوژیکی را به دست آوردم

8. For example, etymological information and pictorial illustrations are rarely provided in the dictionaries thethe dictionaries.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، etymological اطلاعات و تصاویر تصویری به ندرت در فرهنگ های لغت فرهنگ لغت داده ها ارایه می شوند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اطلاعات ایدئولوژیکی و تصاویر تصویری به ندرت در لغت نامه ها و لغت نامه ها ارائه می شوند

9. There is no question among any of the etymological dictionaries as to the fact that snafu comes from a military slang.
[ترجمه ترگمان]در میان هیچ یک از the etymological هیچ شکی نیست که snafu از یک آرگوی نظامی بیرون می آید
[ترجمه گوگل]در میان هیچ یک از واژه نامه های ریشه شناسی، در مورد این واقعیت که snafu از یک عامیانه نظامی آمده است، هیچ سوالی وجود ندارد

10. The etymological meaning of prince is "takes first place" since the word that came before it was French from Latin, and in Latin had been before that two words primus ceps.
[ترجمه ترگمان]معنای واقعی شاهزاده \"اول\" است، زیرا کلمه ای که پیش از آن شنیده شد، فرانسوی از لاتینی بود، و در زبان لاتین پیش از آن بود که دو کلمه به زبان لاتینی ادا شود
[ترجمه گوگل]معنای عرفانی شاهزاده 'جایگاه اول را دارد' از آنجایی که کلمه ای که قبل از آن از زبان لاتین فرانسوی بود، و در لاتین قبل از آن دو کلمه primus سفیده بود

11. This paper does textual research about partial paronym order to verify the authenticity of etymological relation.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی متون مربوط به دستور paronym جزیی می پردازد تا صحت رابطه etymological را تایید کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تحقیق متنی را در مورد نامگذاری نامناسب جزئی برای تأیید صحت روابط ریاضی انجام میدهد

12. The Puxian dialect is a branch of the Min dialect. A Textual criticism on the Puxian dialect is of value to the etymological research in the other branches of the Min dialect.
[ترجمه ترگمان]گویش Puxian شاخه ای از گویش مین است A Textual در گویش Puxian ارزشی برای تحقیق etymological در شاخه های دیگر گویش مین وجود دارد
[ترجمه گوگل]گویش Puxian شاخه ای از گویش حداقل است نقد متنی در گویش Puxian ارزش تحقیقات ایدئولوژیک در شاخه های دیگر گویش حداقل است

13. This might bespeak a larger appetite on the part of Oliver Hardy and if so there might be an etymological explanation for Ollie's quote.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است اشتهای بیشتری به قسمتی از الیور هاردی داشته باشد، و اگر برای نقل قول از جمله اولی توضیح etymological وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است بخشی از الیور هاردی را بیشتر درک کند و اگر چنین باشد، ممکن است توضیح ایدئولوژیک برای نقل قول اولی نیز وجود داشته باشد

14. This paper does textual research about partial paronym in order to verify the authenticity of etymological relation.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحقیقاتی متنی درباره paronym جزیی به منظور بررسی صحت رابطه etymological انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله تحقیق متنی را درباره لغات جزئی به منظور تأیید صحت روابط ریشه شناختی انجام می دهد

an etymological dictionary of the English language

فرهنگ‌ ریشه‌شناسی زبان انگلیسی



کلمات دیگر: