کلمه جو
صفحه اصلی

overplus


معنی : اضافه، مازاد
معانی دیگر : (مقدار یا مبلغ و غیره) باقیمانده، اضافی، زیاد آمده، زیادی، بیش از نیاز، زائد، بیش از احتیاج

انگلیسی به فارسی

اضافه، زائد، بیش از احتیاج


بیش از حد، اضافه، مازاد


انگلیسی به انگلیسی

• surplus; excess

مترادف و متضاد

اضافه (اسم)
augmentation, excess, increase, addition, surplus, overplus, effusion, plussage

مازاد (اسم)
excess, surplus, overplus

جملات نمونه

1. The division falls out even without any overplus.
[ترجمه ترگمان]واحد \"حتی بدون هیچ\" overplus \"نابود میشه\"
[ترجمه گوگل]این تقسیم حتی بدون هیچ گونه انحصاری نیز می افتد

2. To travel through the world it is necessary to have the mouth of hog, the legs of a stag, the eyes of a falcon, the ears of an ass, shoulders of a camel, and the face of an ape, and overplus, a satchel full of money and patience.
[ترجمه ترگمان]برای سفر در دنیا لازم است که دهانه خوک، پاها یک گوزن، چشم یک شاهین، چشم یک شاهین، و صورت یک میمون و یک کیف پر از پول و شکیبایی یک کیف پر از پول باشد
[ترجمه گوگل]برای مسافرت از طریق جهان، لازم است که دهان خوک، پاهای گوزن، چشمهای یک سوسن، گوشهای یک الاغ، شانه شتر و صورت یک مگس، و بیش از حد، یک صندل پر از پول و صبر

3. However, with the fierce competition of construction in the market environment, controlling pile foundation's cost is imperative, especially by reducing overplus capacity.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با رقابت شدید ساخت در محیط بازار، کنترل هزینه ها به خصوص با کاهش ظرفیت overplus ضروری است
[ترجمه گوگل]با این حال، با رقابت شدید ساخت و ساز در محیط بازار، کنترل هزینه های بنیاد شمع ضروری است، به ویژه با کاهش ظرفیت بیش از حد

4. The production capacity of hot rolled wide strip has already meet the need in china, even maybe overplus. The transfer rate of hot rolled wide strip into cold rolled one and coated sheet is small.
[ترجمه ترگمان]ظرفیت تولید نوار عریض rolled قبلا نیاز به چین، حتی شاید overplus را برآورده کرده است نرخ انتقال نوار عریض و عریض به سمت سرد rolled شده و ورقه پوشش شده کوچک است
[ترجمه گوگل]ظرفیت تولید نوار فولادی گرم نورد در حال حاضر نیاز به چین را تامین می کند، حتی شاید بیش از حد سرعت انتقال ورق نورد گرم نورد به ورق سرد و ورق پوشش داده شده کوچک است

5. Chinese industrial structure adjustment is faced with three kinds pressure:international competition, economical overplus, employment stress.
[ترجمه ترگمان]تنظیم ساختار صنعتی چین با سه نوع فشار مواجه است: رقابت بین المللی، overplus اقتصادی، استرس شغلی
[ترجمه گوگل]اصلاح ساختار صنعتی چین با سه نوع رقابت بینالمللی مواجه است، پررنگ اقتصادی، استرس اشتغال

6. Nature must therefore have provided some place for the escape of the overplus.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، طبیعت باید جایی برای فرار از the فراهم کند
[ترجمه گوگل]بنابراین طبیعت باید جایی برای فرار از انفجار فراهم آورد

7. According to an up to the minute outcome about estimation of resource: the overplus energy mainly lives in the northwest and northeast.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نتیجه نهایی تخمینی در مورد تخمین منابع: انرژی overplus عمدتا در شمال غربی و شمال شرقی زندگی می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به نتایج دقیق در مورد تخمین منابع، انرژی بیش از حد عمدتا در شمال غربی و شمال شرقی زندگی می کند

8. We can analyze the difficulty for graduates in obtaining employment in two aspects: the "relative overplus" and the "absolute overplus" of the graduates.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم مشکل فارغ التحصیلان را در کسب شغل در دو جنبه آنالیز کنیم: \"overplus نسبی\" و \"overplus مطلق\" فارغ التحصیلان
[ترجمه گوگل]ما می توانیم دشواری را برای فارغ التحصیلان در دستیابی به اشتغال در دو جنبه از 'overplus نسبی' و 'overplus مطلق' فارغ التحصیلان تجزیه و تحلیل


کلمات دیگر: