1. Her terrible fear of dogs is a holdover from her childhood.
[ترجمه ریحانه] شما میتوانید این مسئله را تا هفته آینده به تعویق بیندازید
[ترجمه محمد] ترس و وحشتش از سگ ها بجامانده از دوران کودکی است
[ترجمه ترگمان]ترس وحشتناک سگ ها از دوران کودکی است
[ترجمه گوگل]ترس وحشتناکی از سگ ها دوران کودکی اش است
2. Richard lived in a single-room occupancy, a holdover from the twenties, when Greenwich Village was filled with writers and artists.
[ترجمه ترگمان]ریچارد در یک سکونت تک اتاقه، a از بیست و چند سالگی، زندگی می کرد که دهکده گرینویچ پر از نویسندگان و هنرمندان بود
[ترجمه گوگل]ریچارد در اتاق یک اتاق زندگی میکرد، نگه داشتن آن از دهه ی 20، زمانی که گرینویچ روستای پر از نویسندگان و هنرمندان بود
3. It was a holdover from the days of her marriage that she had difficulty shaking.
[ترجمه ترگمان]از روزه ای ازدواجش با او مشکل بود
[ترجمه گوگل]این روزها از روزهای ازدواج او مانده بود که او دچار تکان خوردن بود
4. The custom is a holdover from China's dynastic days.
[ترجمه ترگمان]این رسم یادگار دوران سلطنتی چین است
[ترجمه گوگل]سفارشی نگه داشتن روزهای سلسله چینی است
5. He is a holdover from the last Administration.
[ترجمه ترگمان]او یک holdover از آخرین اداره است
[ترجمه گوگل]او مانع از آخرین اداره است
6. China's patriarchy is a feudal holdover, scholars say landpower.
[ترجمه ترگمان]متخصصان می گویند که پدرسالاری چین یک holdover فئودال است
[ترجمه گوگل]پدرسالاری چین یک فئودالی است، دانشمندان می گویند قدرت زمین
7. A holdover from the days of central planning, the Chinese consumer price index includes apartment rents but excludes soaring costs for owner-occupied housing.
[ترجمه ترگمان]از نظر برنامه ریزی مرکزی، شاخص قیمت مصرف کننده چینی، اجاره آپارتمان را شامل می شود، اما هزینه های فزاینده مسکن مسکونی را نادیده می گیرد
[ترجمه گوگل]نگهداری از روزهای برنامه ریزی مرکزی، شاخص قیمت مصرف کنندگان چینی شامل اجاره آپارتمان می شود، اما هزینه های رو به افزایش مسکن اشخاص اشغالی را شامل نمی شود
8. Whether it's demons or some holdover from a dysfunctional childhood, he cannot stand to be alone.
[ترجمه ترگمان]فرقی نمی کند که شیاطین یا بعضی از holdover از یک دوران کودکی از دست رفته باشند، او نمی تواند تنها باشد
[ترجمه گوگل]این که آیا این شیاطین و یا بعضی از دوران کودکی ناکارآمد است، نمی تواند ایستادگی کند تا تنها باشد
9. Holdover of housing funds and property maintenance costs of civil air defense construction shoes.
[ترجمه ترگمان]هزینه های مسکن و هزینه های تعمیر و نگهداری املاک و مستغلات کفش های ساخت دفاع هوایی است
[ترجمه گوگل]نگه داشتن صندوق های مسکن و هزینه های تعمیر و نگهداری اموال کفش ساختمانی دفاع هوایی مدنی
10. The ministry is indeed a fief, a holdover from the era when the state controlled all.
[ترجمه ترگمان]این وزارتخانه در واقع تیول است، یک holdover از دوره زمانی که دولت همه چیز را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]این وزارتخانه در حقیقت یک حادثه است، زمانی که دولت تحت کنترل همه مردم بود
11. octa reserves quadword values (the mnemonic is a holdover from 16-bit days).
[ترجمه ترگمان](octa)مقدار quadword (octa)را ذخیره می کند (the یک holdover از ۱۶ روزه است)
[ترجمه گوگل]اکستا مقدار چهارگانه را ذخیره می کند (منگنزی نگهداری از روزهای 16 بیتی است)
12. At first, he seemed like any other union hack, a holdover from the Boyle era.
[ترجمه ترگمان]در آغاز، به نظر می رسید که او مثل هر عضو اتحادیه دیگر که از دوره بویل ساخته شده بود، شباهت داشت
[ترجمه گوگل]در ابتدا، او به نظر می رسید مانند هر هک دیگر اتحادیه، که دور از دوران بویل بود
13. A valuation may on occasions be necessary because of the interaction of holdover relief and other capital gains tax reliefs.
[ترجمه ترگمان]یک ارزیابی ممکن است در موارد ضروری به دلیل برهم کنش of و دیگر سوده ای سرمایه ای به دست آید
[ترجمه گوگل]ارزش گذاری ممکن است در بعضی مواقع ضروری باشد به دلیل تعامل تسهیلات نگهداری و دیگر تسهیالت مالیاتی در برابر سود سرمایه
14. Abe, with his long hair and beard, looks like a holdover from the 1960s.
[ترجمه ترگمان]ایب با موهای بلند و ریش بلندش مثل a از دهه ۱۹۶۰ به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]اب، با موی بلند و ریش خود، به نظر می رسد مانند سالهای 1960 است
15. Some religions shun the cards, and the scientific establishment condemns them as symbols of unreason, a holdover from an unenlightened past.
[ترجمه ترگمان]برخی از مذاهب از این کارت ها اجتناب می کنند، و موسسه علمی آن ها را به عنوان نماد of، a از گذشته unenlightened محکوم می کند
[ترجمه گوگل]بعضی از ادیان کارت ها را خاموش می کنند و ساختمان های علمی آنها را به عنوان نمادهای بی اعتمادی محکوم می کنند، که از گذشته ای غیرقابل پیش بینی است
16. You can hold over the matter till next week.
[ترجمه ترگمان]تو می تونی تا هفته دیگه این موضوع رو نگه داری
[ترجمه گوگل]شما تا هفته آینده می توانید این موضوع را حفظ کنید
17. The blackmailer had a hold over him.
[ترجمه ترگمان]حق السکوت بگیر دش
[ترجمه گوگل]چنبره دستش را روی دستش گذاشت
18. Would you please hold over the rest of the goods?
[ترجمه ترگمان]میشه بقیه کالاها رو نگه داری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید بقیه کالاها را نگه دارید؟
19. I realized that the woman had a hold over my father.
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که آن زن پدر من را نگه داشته است
[ترجمه گوگل]متوجه شدم که زن بر پدرم نگه داشته است
20. Not to hold over this note into the next measure.
[ترجمه ترگمان]این نکته را در معیار بعدی نگه دارید
[ترجمه گوگل]به نگه داشتن این یادداشت به اندازه بعدی نگاه نکنید
21. He no longer had any hold over her.
[ترجمه ترگمان]دیگر تاب تحمل او را نداشت
[ترجمه گوگل]او دیگر هیچ مانعی بر او نداشت
22. Let's hold over discussion of this problem until our next meeting.
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید بحث این مشکل را تا جلسه بعدی ادامه دهیم
[ترجمه گوگل]بیایید تا بحث بعدی درباره این مشکل را تا جلسه بعدیمان نگه داریم
23. He has a tremendous hold over his younger brother.
[ترجمه ترگمان]او برادر کوچک تر خود را محکم گرفته بود
[ترجمه گوگل]او دارای برادر بزرگتر خود است
24. The author has a considerable hold over the reading public.
[ترجمه ترگمان]نویسنده کتاب قابل توجهی را بر روی عموم مردم قرائت کرده است
[ترجمه گوگل]نویسنده دارای اهمیت قابل ملاحظه ای نسبت به عامه مردم است
25. The President said that he would hold over until a new one was selected.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور گفت که تا زمانی که یک فرد جدید انتخاب شود، آن را حفظ خواهد کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور گفت که او تا زمانی که انتخاب جدیدی نخواهد شد، ادامه خواهد داشت
26. She has definitely got something to hold over old rival Adam.
[ترجمه ترگمان]او قطعا چیزی برای حفظ رقیب قدیمی خود دارد
[ترجمه گوگل]او قطعا چیزی برای نگه داشتن رقیب قدیمی آدم داشته است
27. They are indicative of the government's shaky hold over grass-roots politics.
[ترجمه ترگمان]آن ها نشانه ای از موضع لرزان دولت بر روی سیاست ریشه ای هستند
[ترجمه گوگل]آنها نشان می دهند که سیاست های عام المنفعه تضعیف شده است
28. His hold over swimming was never so strong.
[ترجمه ترگمان]مقاومت او بر شنا هیچ گاه آن قدر قوی نبود
[ترجمه گوگل]نگه داشتن او در شنا بیش از هر زمان دیگری قوی نبود
29. Because this Journal is already full we will hold over a full report until the next issue.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این ژورنال تا به حال تکمیل شده است، تا مساله بعدی یک گزارش کامل را در اختیار ما قرار خواهد داد
[ترجمه گوگل]از آنجا که این مجله در حال حاضر پر است، ما تا یک گزارش کامل تا موضوع بعدی نگه می دارد