1. to localize the origin of a legend
زادگاه افسانه ای را معلوم کردن
2. Hot applications helped to localize the infection.
[ترجمه ترگمان]برنامه های داغ به بومی سازی عفونت کمک کرد
[ترجمه گوگل]برنامه های داغ کمک کرده اند به محلی سازی عفونت
3. The authorities tried to localize the epidemic.
[ترجمه ترگمان]مقامات تلاش کردند تا این اپیدمی را شناسایی کنند
[ترجمه گوگل]مقامات سعی کردند اپیدمی را به صورت محلی قرار دهند
4. It's impossible to localize the effect of this political disturbance.
[ترجمه ترگمان]شناسایی تاثیر این آشفتگی سیاسی غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]تاثیر این اختلال سیاسی محلی سازی غیرممکن است
5. A mechanic is trying to localize the fault.
[ترجمه ترگمان]یک مکانیک در تلاش است تا خطا را شناسایی کند
[ترجمه گوگل]یک مکانیک سعی دارد خطا را به صورت محلی قرار دهد
6. Electricians worked through the night to localize the faulty switches.
[ترجمه ترگمان]Electricians در طول شب برای محلی کردن سوئیچ های معیوب، کار می کردند
[ترجمه گوگل]الکتریک ها در طول شب مشغول کار بودند تا سوئیچ های معیوب را محلی سازی کنند
7. The infection seemed to localize in the foot.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که عفونت به پای او نفوذ کرده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این عفونت در پای خود قرار دارد
8. They hoped to localize the fighting.
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوار بودند که جنگ را شناسایی کنند
[ترجمه گوگل]آنها امیدوار بودند که مبارزه را بطور محلی بسازند
9. Croft plans to localize his campaign to each state.
[ترجمه ترگمان]کرافت قصد داشت مبارزات خود را بر روی هر دولت محلی سازد
[ترجمه گوگل]کرافت قصد دارد کمپین خود را به هر کشوری تنظیم کند
10. Can you localize the trouble?
[ترجمه ترگمان]میتونی مشکل رو پیدا کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا مشکل شما را حل می کند؟
11. Experimental results show that this method can localize dipolar sources easily.
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که این روش می تواند به آسانی منابع dipolar را شناسایی کند
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد که این روش می تواند به راحتی منابع دیاگرام را بطور محلی تنظیم کند
12. Experimental results show the proposed algorithm can localize text effectively.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایشی نشان می دهند که الگوریتم پیشنهادی می تواند متن را به طور موثر شناسایی نماید
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد که الگوریتم پیشنهادی می تواند متن را به طور موثری محلی سازی کند
13. Firms must also be careful to localize at the correct pace.
[ترجمه ترگمان]همچنین شرکت ها باید مراقب localize با سرعت صحیح باشند
[ترجمه گوگل]شرکت ها نیز باید مراقب باشند که با سرعت صحیح محلی شوند
14. How to localize the neural electric activities effectively and precisely from the scalp EEG recordings is a critical issue for clinical neurology and cognitive neuroscience.
[ترجمه ترگمان]چگونه فعالیت های الکتریکی عصبی را به طور موثر شناسایی کنیم و دقیقا از سری زمانی EEG سر، یک مساله مهم برای عصب شناسی بالینی و عصب شناسی شناختی است
[ترجمه گوگل]چگونگی مکانیابی فعالیت های الکتریکی عصبی به طور موثر و دقیق از ضبط های EEG سر پوست یک مسئله حیاتی برای نورولوژی بالینی و علوم اعصاب شناختی است