1. suddenly, hot steam began to erupt
ناگهان بخار داغ شروع به برون فشانی کرد (بیرون زد).
2. when a child's teeth begin to erupt
هنگامی که دندان های بچه شروع به درآمدن می کنند
3. He avers that chaos will erupt if he loses.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که اگر شکست بخورد هرج و مرج آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]او از هرج و مرج ناامید می شود اگر او از دست می دهد
4. The volcano could erupt at any time.
[ترجمه aram] این اتشفشان میتواند در هر زمانی فوران کند
[ترجمه ترگمان]این آتشفشان در هر زمانی می تواند فوران کند
[ترجمه گوگل]آتشفشان می تواند در هر زمان فوران کند
5. Ash began to erupt from the crater.
[ترجمه ترگمان]اش از دهانه آتشفشان شروع به erupt کرد
[ترجمه گوگل]خاکستر از دهانه فوران کرد
6. Steam and hot water erupt from geysers.
[ترجمه ترگمان]بخار و آب گرم از geysers فوران می کند
[ترجمه گوگل]بخار و آب گرم از فریزر
7. A regional conflict would erupt into violent warfare.
[ترجمه ترگمان]یک درگیری منطقه ای به جنگ های خشونت بار تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]یک درگیری منطقوی به جنگ خشونت آمیز منجر خواهد شد
8. S. -backed redeployment deal before further violence could erupt.
[ترجمه ترگمان]صف آرایی مجدد در وزیرستان جنوبی قبل از بروز خشونت های بیشتر رخ داد
[ترجمه گوگل]پیش از آنکه خشونت بیشتری رخ دهد، معامله مجدد معامله با ثروت انجام شد
9. Lifting a finger made the body erupt in sweat.
[ترجمه ترگمان]همچنان که یک انگشتش را بالا می برد، بدن را در عرق فرو کرد
[ترجمه گوگل]بلند کردن انگشت باعث شد که بدن در عرق فروکش کند
10. Gang violence can erupt for no apparent reason.
[ترجمه ترگمان]خشونت دسته می تواند بی دلیل منفجر شود
[ترجمه گوگل]خشونت خشونت آمیز می تواند به هیچ دلیلی ظاهر نشود
11. Price wars will erupt like the ones in the long-distance market.
[ترجمه ترگمان]جنگ های قیمت مانند آن هایی که در بازار طولانی فاصله دارند بروز خواهد کرد
[ترجمه گوگل]جنگ های قیمت مانند بازار های بلند بازار فوران خواهند کرد
12. Knowing how easily she could erupt, they kept their distance.
[ترجمه ترگمان]با آگاهی از این که چگونه می توانست به آسانی منفجر شود، آن ها فاصله خود را حفظ کردند
[ترجمه گوگل]دانستن اینکه چگونه می توان به راحتی فوران کرد، فاصله آنها را حفظ کرد
13. But every so often, something will erupt out of nowhere, break through our defences and turn the well-ordered furniture upside-down.
[ترجمه ترگمان]اما در هر حال، چیزی از ناکجا شروع می شه، از طریق دفاع ما نفوذ می کنه و اسباب و اثاثیه مرتب رو وارونه می کنه
[ترجمه گوگل]اما هر چند وقت یکبار، چیزی از هیچ جا فوران نخواهد کرد، از طریق دفاع ما از بین میرود و مبلمان مرتفع را به عقب برگرداند
14. A period when a killer volcano threatens to erupt and in the end does not is a non-event to subsequent generations.
[ترجمه ترگمان]یک دوره زمانی که یک آتشفشان کشنده تهدید به فوران می کند و در پایان یک رویداد non برای نسل های بعدی نیست
[ترجمه گوگل]یک دوره زمانی که یک آتشفشان قاتل تهدید می کند تا فوران کند و در نهایت نسل های بعدی نمی باشد
15. Without a strong State, this underclass will erupt into fragmented resistance, indicated in social disorder.
[ترجمه ترگمان]بدون یک دولت قوی، این افراد طبقه پایین در مقاومت تکه تکه خواهند شد، که به اختلال اجتماعی اشاره دارند
[ترجمه گوگل]بدون یک دولت قدرتمند، این زیر رده به مقاومت انقباضی تبدیل می شود که در اختلال اجتماعی قرار دارد