کلمه جو
صفحه اصلی

goodliness


معنی : خوشگلی
معانی دیگر : زیبایی، قشنگی

انگلیسی به فارسی

خوشبختی، خوشگلی


مترادف و متضاد

خوشگلی (اسم)
beauty, beau-ideal, loveliness, goodliness, comeliness

جملات نمونه

1. Judyy : To believe in the goodliness, which makes our heart filled with brightness then we get charming for this particular personality.
[ترجمه ترگمان]Judyy: برای باور به the، که قلب ما را با روشنایی پر می کند، ما برای این شخصیت خاص جذاب می شویم
[ترجمه گوگل]جودی: برای باور به نجابت، که قلب ما را با روشنایی پر می کند، ما برای این شخصیت خاص جذاب هستیم

2. I'm yearning for all the goodliness . While seeing the good things in this world, I will smile from the bottom of my heart.
[ترجمه ترگمان]من در آرزوی تمام goodliness هستم با دیدن چیزهای خوب در این دنیا، از ته قلبم لبخند می زنم
[ترجمه گوگل]من برای تمام خوبی هایت آرزو دارم در حالی که دیدن چیزهای خوب در این دنیا، از پایین قلبم لبخند می زنم

3. These activities need money, goodliness, and the habit of catering for people.
[ترجمه ترگمان]این فعالیت ها به پول، goodliness و عادت تهیه غذا برای مردم نیاز دارند
[ترجمه گوگل]این فعالیت ها نیاز به پول، سلامت و عادت غذا برای مردم دارند

4. Deduct all of the goodliness things as much as one likes.
[ترجمه ترگمان]همه چیزهای goodliness را به اندازه یک دوست دوست دارم
[ترجمه گوگل]همه ی چیزهایی که دوست داشتید را به همان اندازه که دوست دارید حذف کنید

5. Philosophy seeks eternity and goodliness, but political practice always has deficiency.
[ترجمه ترگمان]فلسفه به دنبال ابدیت و goodliness است، اما رویه سیاسی همیشه دارای فقر است
[ترجمه گوگل]فلسفه به دنبال ابدیت و نجابت است، اما تمرینات سیاسی همیشه کمبود دارد

6. The goodliness world is still there.
[ترجمه ترگمان]دنیای goodliness هنوز آنجاست
[ترجمه گوگل]جهان خیرگی هنوز وجود دارد

7. Then I began to admit the goodliness when we were together with a smile.
[ترجمه ترگمان]بعد شروع کردم به اعتراف به goodliness که با لبخند روی هم نشسته بودیم
[ترجمه گوگل]سپس وقتی که ما با یک لبخند همراه شد، شروع به پذیرفتن سلامتی کردیم

8. Between the brightness and goodliness. Moman pays attention to the former. the other hand man often regards as the latter.
[ترجمه ترگمان]بین the و goodliness Moman به گذشته توجه می کند مرد دیگری نیز غالبا به او سلام می کند
[ترجمه گوگل]بین روشنایی و سلامت مونان به سابق توجه می کند مرد دیگر اغلب به عنوان دومی به آن احترام می گذارد

9. Sometimes, goodliness, sublimity and luck are line of soul, even you own them but you don't polish them you still not deserve them.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها، sublimity و بخت و اقبال بلند روح هستند، حتی تو آن ها را own، اما آن ها را مجبور نمی کنی که آن ها را مجبور کنی که آن ها را polish
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات خیرخواهی، عالی بودن و شانس خط روح هستند، حتی شما آنها را میشناسید، اما شما آنها را له نمیکنید، هنوز هم آنها را سزاوار نیستید

10. Love, goodliness, sensation, annoyance, tribulation, and struggle, all that will happen in my life I will write down .
[ترجمه ترگمان]عشق، احساسات، احساس، خشم، رنج و مبارزه، همه این ها در زندگی من اتفاق خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]عشق، سلامت، احساس، ناراحتی، مصیبت و مبارزه، همه چیزهایی که در زندگی من اتفاق می افتد، خواهم نوشت

11. Take my rest life over to endow you a belief in goodliness forever.
[ترجمه ترگمان]بقیه عمرم را صرف این کرده ام که به شما یک ایمان ابدی بدهم
[ترجمه گوگل]زندگی استراحت من را برای به ارمغان آوردن شما اعتماد به سلامتی برای همیشه

12. In The I Ching, a divination of strong vitality and active force and conforming to the requirements of life and ideals always indicates luck and goodliness .
[ترجمه ترگمان]در چینگ - چینگ، یک الهام از نیروی حیاتی قوی و نیروی فعال و منطبق با الزامات زندگی و ایده آل ها همیشه نشان دهنده شانس و شانس است
[ترجمه گوگل]در 'من چینگ'، تقدیر از نیرومندی قوی و نیروی فعال و مطابق با الزامات زندگی و آرمانها، همیشه شانس و خوشبختی را نشان می دهد

13. How long it can receive from the world the information of goodliness, wish, joy, encouragement and strength.
[ترجمه ترگمان]چه مدت می تواند از جهان اطلاعات goodliness، آرزوها، شادی، تشویق و قدرت را دریافت کند
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد از اطلاعات خیرخواهانه، آرزو، شادی، تشویق و قدرت از جهان دریافت کنید

14. Thus, we were on a bus. I suddenly wake up when she was sweetly leaning on my shoulder, wasn't it the goodliness and happiness?
[ترجمه ترگمان]پس سوار اتوبوس بودیم ناگهان از خواب بلند شدم که او به آرامی روی شانه ام تکیه داده بود، آیا این شادی و شادی نبود؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما در اتوبوس بودیم من ناگهان از خواب بیدار شدم، وقتی که شیرین بر روی شانه من تکیه کرد، آیا خیر و شادی نبود؟


کلمات دیگر: