1. hoist with one's own petard
توطئه ی کسی را بر ضد خودش به کار بردن،با طناب خودش به دار آویختن
2. Section 28 hoisted Labour on the petard of its own contradictions.
[ترجمه ترگمان]در بخش ۲۸ حزب کارگر را بر ضد تضادهای خود برافراشتند
[ترجمه گوگل]بخش هشتم کار را بر فراز تضادات خود انجام داد
3. The school debate hoisted conservatives on their own petard.
[ترجمه ترگمان]بحث در این مدرسه محافظه کاران را بر دوش خود انداخت
[ترجمه گوگل]بحث مدرسه محافظه کاران را بر روی پارتنر خود جلب کرد
4. One of the earliest explosive devices was the petard, which was a mine used to breach castle walls or gates.
[ترجمه ترگمان]یکی از اولین دستگاه های انفجاری، petard بود که برای شکستن دیوارها یا دروازه های قلعه مورد استفاده قرار می گرفت
[ترجمه گوگل]یکی از اولین دستگاه های انفجاری، آتشفشان بود که یک معدن بود که برای تخریب دیوارها یا دروازه های قلعه مورد استفاده قرار می گرفت
5. The police hoisted the criminal with his own petard.
[ترجمه ترگمان]پلیس با انفجاری خودش آن تبهکار را بالا کشید
[ترجمه گوگل]پلیس جنایتکار را با سربازان خود جاسازی کرد
6. The criminal was hoist with his own petard when he tried to kill his wife. because he accidentally drank the poison that he prepared for his wife.
[ترجمه ترگمان]اون مجرم وقتی سعی کرد زنش رو بکشه، با بمب خودش عمل می کرد چون اون به طور اتفاقی سم رو خورد که برای زنش آماده کرده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او سعی کرد زنش را بکشد، جنایتکار با شاهزادگانش کشته شد زیرا او به طور تصادفی سم را که برای همسرش آماده کرده بود، نوشید
7. Hoist with one's own petard.
[ترجمه ترگمان]با یک انفجار بزرگ خودت را بالا ببر
[ترجمه گوگل]حیاط خود را با یک گلبرگ خود داشته باشید
8. It was indeed a clever plan to entrap his opponent, but in the end he was hoist by his own petard.
[ترجمه ترگمان]در واقع نقشه زیرکانه ای بود که به حریف چنگ بزند، اما در آخر با یک بمب انفجاری خودش را بلند کرد
[ترجمه گوگل]این در واقع یک برنامه هوشمندانه بود که حریف خود را به دست بیاورد، اما در نهایت توسط پرچم خود ارتقا یافت
9. As elsewhere, a too zealous objector is hoist by his own petard.
[ترجمه ترگمان]همچنانکه در جای دیگر، نیروی زیادی به فعالیت مشغول است، آن را با انفجار خودش بالا می برد
[ترجمه گوگل]همانطور که در جای دیگر، یک مخالف بیش از حد پرخاشگر توسط پرچم خود را افزایش می دهد
10. He discovered that he was being hoist with his own petard.
[ترجمه ترگمان]او کشف کرد که او با انفجار خودش از آن بالا کشیده شده است
[ترجمه گوگل]او کشف کرد که او با پرچم خود در حال افزایش است
11. The plan, evidently, is to hoist Pretoria with its own petard.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا نقشه این است که Pretoria را با بمب خودش بالا ببرد
[ترجمه گوگل]طرح، ظاهرا، این است که پرتوریا را با پرچم خود ارتقا دهد
12. However, if the products are too alternative, the property buyers beyond the psychological ability, I am afraid, is hoist with their own petard .
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر محصولات بیش از حد جایگزین باشند، خریداران اموال فراتر از توانایی روانی، من می ترسم که با petard خود بالا رود
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر محصولات بیش از حد جایگزین، خریداران اموال فراتر از توانایی روانی، من می ترسم، با پرچم خود را افزایش می دهد
13. Should the crazed chasers be driving you into a corner, a treasure trunk or a petard may be your last chance for survival.
[ترجمه ترگمان]اگر مهاجم دیوانه شما را به گوشه ای می برد، یک صندوق گنج یا یک بمب انفجاری ممکن است آخرین شانس شما برای زنده ماندن باشد
[ترجمه گوگل]اگر چاقوهای دیوانه شما را به یک گوشه رانندگی می کنند، یک چمدان گنجشک و یا یک پرتقال ممکن است آخرین شانس شما برای زنده ماندن باشد
14. Look for them to be hoisted by their own petard—or impaled on the broadsword of history—sooner or later.
[ترجمه ترگمان]به آن ها نگاه کنید که با بمب انفجاری خود را بالای سرشان حمل کنند - یا به چند نفر از broadsword تاریخ که دیر یا زود به آن ضربه می زنند
[ترجمه گوگل]به دنبال آنها باشید که توسط پرچم خودشان برجای گذاشته شود - یا دیر یا زود بر روی زرنگی از تاریخ تحمیل شود