1. When he was 17 he took an overdose of sleeping pills and nearly died.
[ترجمه ترگمان]وقتی ۱۷ سالش بود، قرص خواب آور مصرف می کرد و نزدیک بود بمیره
[ترجمه گوگل]هنگامی که او 17 ساله بود، مصرف بیش از حد قرص های خواب آور را تقریبا به پایان رساند و تقریبا درگذشت
2. She took an overdose and died two days later.
[ترجمه Nima] او بیش از حدمصرف کرد و دو روز بعد در گذشت
[ترجمه ترگمان]او بیش از حد داغ خورده بود و دو روز بعد فوت کرد
[ترجمه گوگل]او بیش از حد مصرف کرد و دو روز بعد فوت کرد
3. Jimi Hendrix died of a drug overdose .
[ترجمه ترگمان]جیمی هندریکس هم بخاطر اوردوز با مواد کشته شد
[ترجمه گوگل]جیمی هندریکس از مصرف بیش از حد مواد مخدر جان سالم بدر برد
4. She took a massive overdose of sleeping pills.
[ترجمه ترگمان]اون زیاد قرص خواب مصرف می کرد
[ترجمه گوگل]او بیش از حد از قرص های خواب آور گرفتار شد
5. He had his stomach pumped after taking an overdose.
[ترجمه ترگمان]بعد از مصرف بیش از مصرف زیاد شکمش درد می کرد
[ترجمه گوگل]بعد از مصرف بیش از حد دارو، شکم خود را پمپ کرد
6. She took an overdose of paracetamol.
[ترجمه ترگمان] اون اوردوز کرد
[ترجمه گوگل]او مصرف بیش از حد پاراستامول را انجام داد
7. Heroin overdose is a major cause of death among heroin users.
[ترجمه ترگمان]بیش از حد مصرف بیش از حد هروئین موجب مرگ در میان مصرف کنندگان هروئین می شود
[ترجمه گوگل]مصرف بیش از حد هروئین عامل اصلی مرگ در میان مصرف کنندگان هروئین است
8. He took an overdose and was in the hospital for weeks.
[ترجمه ترگمان]اون اوردوز کرده و هفته ها تو بیمارستان بوده
[ترجمه گوگل]او بیش از حد مصرف کرد و چندین هفته در بیمارستان بود
9. She died from a heroin overdose.
[ترجمه ترگمان]اون از مصرف بیش از مصرف هروئین مرده
[ترجمه گوگل]او در اثر مصرف بیش از حد هروئین جان خود را از دست داد
10. He died from an overdose of alcohol and barbiturates.
[ترجمه ترگمان]اون براثر اوردوز به خاطر مصرف الکل و مسکن مرد
[ترجمه گوگل]او در اثر مصرف بیش از حد الکل و باربیتورات جان خود را از دست داد
11. I was suffering from an overdose of culture.
[ترجمه ترگمان]از مصرف زیاد فرهنگ رنج می بردم
[ترجمه گوگل]من از هزینه بیش از حد از فرهنگ رنج می بردم
12. She took an overdose after a row with her boyfriend.
[ترجمه ترگمان]بعد از یه دعوا با دوست پسرش اوردوز کرد
[ترجمه گوگل]او بعد از یک ردیف با دوست پسرش، یک بار مصرف کرد
13. He died from an overdose of barbiturates.
[ترجمه ترگمان]اون براثر مصرف زیاد مسکن مرده
[ترجمه گوگل]او در اثر مصرف بیش از حد باربیتوراتها جان خود را از دست داد
14. She died after taking a massive overdose of drugs.
[ترجمه ترگمان]اون بعد از مصرف زیاد مواد مخدر مرد
[ترجمه گوگل]پس از مصرف بیش از حد مواد مخدر، او فوت کرد