1. She has always had an inferiority complex about her looks.
[ترجمه ترگمان]او همیشه یک عقده حقارت دارد
[ترجمه گوگل]او همواره یک پیچیدگی نابرابری در مورد ظاهرش داشته است
2. He had an inferiority complex about his looks.
[ترجمه ترگمان]او خود کم بینی شدید در رابطه با ظاهرش قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او پیچیدگی کمتری در مورد او داشت
3. He's always had an inferiority complex about his height.
[ترجمه ترگمان]او همیشه در مورد قد خود یک عقده حقارت داشت
[ترجمه گوگل]او همیشه یک پیچیدگی نابرابر در مورد قد خود داشته است
4. I have an inferiority complex, but it's not a very good one. Steven Wright
[ترجمه ترگمان]من یک عقده حقارت دارم، اما این خیلی خوب نیست استیون رایت
[ترجمه گوگل]من یک کمبودهای کمتری دارم، اما این خیلی خوب نیست استیون رایت
5. The city seems to have a congenital inferiority complex.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این شهر یک عقده حقارت مادرزادی دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد شهر دارای مجتمع ضعف مادرزادی است
6. Psychiatrist: What makes you think you have an inferiority complex?
[ترجمه ترگمان]روان پزشک: چه چیزی باعث می شود فکر کنید که شما یک عقده حقارت دارید؟
[ترجمه گوگل]روانپزشک: چه چیزی باعث می شود شما فکر می کنید پیچیده تر از ناباروری دارید؟
7. Therefore, the inferiority complex has been, always feeling Pei Bushang You!
[ترجمه ترگمان]از این رو، عقده حقارت بوده است، همیشه احساس می کند که از شما حمایت می کند!
[ترجمه گوگل]بنابراین، مجموعه کمالگویی شده است، همیشه احساس پی Bushang شما!
8. Confidence is revelated from heart to outside and inferiority complex is opposition.
[ترجمه ترگمان]اعتماد به بیرون از قلب به بیرون و عقده حقارت، مخالف است
[ترجمه گوگل]اعتماد از قلب به درون بیرون می آید و مجتمع پایین تر مخالفت می کند
9. Since the 1980s, because of the inferiority complex, anxiety, the impetuous, and other cultural mentality, the scholars had a logorrhea when the constructed the national literary theory.
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۹۸۰ به دلیل عقده حقارت، اضطراب، the، و سایر ذهنیت فرهنگی، محققان یک logorrhea داشتند که نظریه ادبی ملی را ساخت
[ترجمه گوگل]از زمان دهه 1980، به علت پیچیدگی نادری، اضطراب، تندروی و دیگر ذهنیت های فرهنگی، دانشمندان وقتی که تئوری ادبی ملی را ساخته بودند، لگورایا داشتند
10. ManyChinese men and women have an inferiority complex, self hate and White worship towards Caucasians.
[ترجمه ترگمان]مردان و زنان ManyChinese خود کم بینی شدید، hate و White نسبت به Caucasians دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردان و زنان چینی دارای یک مجتمع نادری، خودت نفرت و عبادت سفید نسبت به قفقاز هستند
11. Some of them developed a great inferiority complex.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها خود کم بینی شدید ایجاد کرده بودند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها یک مجموعه کم نظیر بزرگ را توسعه دادند
12. This inferiority complex has been institutionalized in the Chinese mind.
[ترجمه ترگمان]این حقارت در ذهن چینی ها نهادینه شده است
[ترجمه گوگل]این مجتمع نادری در ذهن چینی نهادینه شده است
13. He had an inferiority complex about his sexuality.
[ترجمه ترگمان]او یک عقده حقارت آمیز در مورد جنسیت خود داشت
[ترجمه گوگل]او پیچیدگی کمتری در رابطه با جنسیت خود داشت
14. Menagerie, Laura Wingfield suffers severe inferiority complex caused by her physical disability.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه زنجیره ای، لورا وینگ فیلد از عقده حقارت شدیدی که ناشی از ناتوانی فیزیکی او است رنج می برد
[ترجمه گوگل]معشوقه، لورا وینفیلد به دلیل پیچیدگی ناتوانی شدید ناشی از ناتوانی جسمی او، رنج می برد