1. he relaxed his hold on my arm
بازویم را ول کرد (شل تر گرفت).
2. they relaxed the rigid immigration laws
آنان قوانین شدید مهاجرت را ملایم کردند.
3. her face relaxed into a smile
لبخندی به چهره اش آرامش بخشید.
4. the warm drink relaxed him
نوشیدنی گرم او را آرامش داد.
5. Everybody was in a very relaxed and jolly mood.
[ترجمه ترگمان]همه در حال خوشی و نشاط بودند
[ترجمه گوگل]همه در خلق و خوی بسیار آرام و شاد بود
6. He sat in a relaxed pose.
[ترجمه ترگمان]او در یک حالت آرام نشسته بود
[ترجمه گوگل]او در یک حالت آرام نشسته است
7. The hotel had a lovely relaxed atmosphere .
[ترجمه ترگمان]هتل فضای راحت و راحتی داشت
[ترجمه گوگل]هتل دارای فضای آرام آرام بود
8. You need to ensure that a patient feels relaxed enough to discuss things fully.
[ترجمه ترگمان]باید اطمینان حاصل کنید که بیمار به اندازه کافی احساس آرامش می کند که به طور کامل در مورد مسائل بحث کند
[ترجمه گوگل]شما باید اطمینان حاصل کنید که بیمار احساس می کند به اندازه کافی آرام به طور کامل به بحث در مورد چیز
9. She was in a relaxed, confident mood.
[ترجمه ترگمان]او در حالت آرامش و اطمینان بود
[ترجمه گوگل]او در حالت آرام و با اعتماد به نفس بود
10. He looked relaxed and determined as he fended off questions from the world's Press.
[ترجمه ترگمان]او آرام به نظر می رسید و مصمم بود که سوالات مطبوعات جهان را کنار بزند
[ترجمه گوگل]او به آرامی گفت: 'او پرسید:' از مطبوعات جهان چه خبر؟
11. Jill has such a lovely relaxed temperament.
[ترجمه ترگمان]جیل چنین خلق و خوی ملایمی دارد
[ترجمه گوگل]جیل چنین خلق و خوی آرامش را دوست دارد
12. Take a deep breath, and you will feel relaxed.
[ترجمه ترگمان]نفس عمیقی بکشید و احساس راحتی خواهید کرد
[ترجمه گوگل]یک نفس عمیق بکشید و احساس آرامش کنید
13. They have a relaxed mode of life that suits them well.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک حالت آرام از زندگی دارند که مناسب آن ها است
[ترجمه گوگل]آنها یک حالت آرام زندگی دارند که برای آنها مناسب است
14. Gail was lying in the sun looking very relaxed and happy.
[ترجمه ترگمان]گیل در آفتاب دراز کشیده بود و بسیار آرام و خوشحال به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]گیل دروغ می گوید در خورشید بسیار آرام و خوشحال است
15. Self-confidence means being relaxed enough to allow your lover their personal space.
[ترجمه ترگمان]اعتماد به نفس به این معنی است که به اندازه کافی آسوده باشید تا به معشوق خود فضای شخصی خود را بدهید
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس به معنای آن است که به اندازه کافی آرام شود تا عاشق خود را فضای شخصی خود قرار دهد
16. She seemed relaxed and in control of the situation.
[ترجمه ترگمان]به نظر راحت و در کنترل اوضاع بود
[ترجمه گوگل]او به آرامش و کنترل وضعیت رسید
17. Did you feel comfortable and relaxed at the party?
[ترجمه ترگمان]تو توی مهمونی احساس راحتی و آرامش کردی؟
[ترجمه گوگل]آیا در مهمانی راحت و آرام بودی؟
18. I relaxed, letting the salt water buoy me up.
[ترجمه ترگمان]خیالم راحت شد و گذاشتم آب شور مرا از جا بلند کند
[ترجمه گوگل]من آرام شدم، اجازه دادم آب نمک بوس رو بگیرم