کلمه جو
صفحه اصلی

esquire


معنی : ارباب، آقا، مالک زمین
معانی دیگر : (e بزرگ - عنوان حاکی از احترام و تشخص که بعد از نام خانوادگی مرد می آید و معمولا به صورت .esq یا .esqr نوشته می شود - در امریکا این عنوان بیشتر توسط وکلای دادگستری مورد استفاده قرار می گیرد) آقا، خانم، (در اصل) داوطلب مقام سلحشوری knighthood که مدتی ملازمت سلحشور ارشدی را کرده و سپر و سلاح او را حمل می کرد، (انگلیس) اشرافی (که مقام او یک درجه از مقام knight پایین تر است)، عنوان اشرافی، اقا، عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز gt;شوالیه lt; بوده

انگلیسی به فارسی

آقا، عنوان روی نامه و امثال آن برای مرده عنوانی که یک درجه پایین‌تر از >شوالیه< بوده، مالک زمین، ارباب


esquire، آقا، مالک زمین، ارباب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (cap.) an unofficial title of respect, usu. placed in its abbreviated form after a full name, esp. a lawyer's name.

- "The package is addressed to Thaddeus Toad, Esquire," announced the butler.
[ترجمه ترگمان] باتلر گفت: \" این بسته به (تادیوس Toad)، اسکوایر (Esquire)، اسکوایر (Esquire)داده شده است \"
[ترجمه گوگل] 'این بسته به Thaddeus Toad، Esquire خطاب شده است،' Butler اعلام کرد
- He wanted his luggage sent here, care of J. Morgan, Esq.
[ترجمه ترگمان] او luggage را که به اینجا فرستاده شده بود، به جی - مورگان، Esq
[ترجمه گوگل] او می خواست که محموله خود را اینجا بفرستد، مراقبت از جورج مورگان، Esq

(2) تعریف: a member of the British gentry, below a knight in rank.

(3) تعریف: in medieval times, a knight-candidate serving as a knight's attendant; squire.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: esquires, esquiring, esquired
• : تعریف: to accompany or escort in public.

• monthly american magazine for men that is published in several languages (covers topics such as fashion, health, finance, etc.)
courtesy title placed after the family name (u.k. - used by anyone considered a gentleman; u.s. - used by lawyers); male member of the english aristocracy; squire
esquire is a formal title that can be used after a man's name if he has no other title, especially on an envelope that is addressed to him.

مترادف و متضاد

ارباب (اسم)
suzerain, squire, master, boss, lord, overlord, monsieur, esquire, seignior, liege, padrone

آقا (اسم)
gaffer, monsieur, don, sir, gentleman, mister, gent, seigneur, esquire, seignior, signor, hidalgo, padrone, sahib

مالک زمین (اسم)
esquire

جملات نمونه

1. Esquire can be abbreviated to Esq.
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، اسکوایر می تواند به طور خلاصه به شما کمک کند
[ترجمه گوگل]Esquire را می توان به Esq تقسیم کرد

2. I riffle through my Esquire, practically ripping the pages out at the seam.
[ترجمه ترگمان]من از طریق Esquire بر riffle، عملا صفحات را از داخل درز به بیرون باز کردم
[ترجمه گوگل]من از طریق Esquire خود رفل می کنم، عملا صفحات را در درز پاره می کنم

3. That year, Esquire magazine sent contributing editor Philip Caputo to Stockton to discover what might have motivated the mass murderer.
[ترجمه ترگمان]آن سال مجله اسکوایر، فیلیپ Caputo را به Stockton فرستاد تا بفهمد چه چیزی ممکن است قاتل دسته جمعی را برانگیخته است
[ترجمه گوگل]در آن سال مجله Esquire فرستادۀ فیلیپ کاپتو را به استاککتون فرستاد تا کشف کند که چه چیزی ممکن است باعث قاتل توده شود

4. Not esquire, sir, lord or anything like that.
[ترجمه ترگمان] نه آجودان، قربان، قربان یا همچین چیزی
[ترجمه گوگل]نه esquire، آقا، ارباب و یا هر چیز دیگری مانند آن

5. As far as we know, no other Esquire contributors can make this claim.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که ما می دانیم، هیچ کمک دیگری نمی تواند این ادعا را انجام دهد
[ترجمه گوگل]تا جایی که می دانیم هیچ مشارکت کننده Esquire دیگر نمی تواند این ادعا را انجام دهد

6. At Doncaster the king was joined by his esquire, Gloucester's associate John Pilkington, who lent him 100 marks.
[ترجمه ترگمان]در Doncaster، دوک از آجودان او، یان پیل کینگ تون، که ۱۰۰ نمره به او قرض داده بود، ملحق شد
[ترجمه گوگل]در دانکستر پادشاه به همراه اسکویر خود، جانلو پینگ کینگتون، معاون گلاسستر، که او را 100 علامت گذاری کرد، پیوست

7. Baynton was an esquire of the body by 152
[ترجمه ترگمان]Baynton یه آجودان به ۱۲۵ ۱۵۲ بود
[ترجمه گوگل]باینتن 152 نفر از بدن او بودند

8. By 1482 he had become an esquire of the king's body and was made captain and governor of Guernsey.
[ترجمه ترگمان]او در ۱۴۸۲ آجودان شاه شده بود و فرمانده و فرمانده of شده بود
[ترجمه گوگل]تا سال 1482 او تبدیل به یک ماموریت از بدن پادشاه شد و کاپیتان و فرماندار گورنسی شد

9. Ranieri once told a reporter from Esquire magazine.
[ترجمه ترگمان]رانیری یک بار به یکی از گزارشگران مجله اسکوایر گفت
[ترجمه گوگل]Ranieri یک بار به یک خبرنگار از مجله Esquire گفت

10. In person, the Esquire columnist and author of four books is hyperactive, edgy and funnier than any stand-up comic.
[ترجمه ترگمان]به طور فردی، ستون نویس و نویسنده چهار کتاب، بیش از هر گونه کمیک -، عصبی و funnier هستند
[ترجمه گوگل]شخصا، مقاله نویس Esquire و نویسنده چهار کتاب فوق العاده، edgy و funnier از هر کمیک ایستادگی کردن است

11. At the Esquire Theater more disturbing things happen.
[ترجمه ترگمان]در تئاتر Esquire اتفاقات نگران کننده بیشتری رخ می داد
[ترجمه گوگل]در تئاتر Esquire چیزهای نگران کننده تر اتفاق می افتد

12. Berkeley, an esquire of the body, was constable of Southampton itself.
[ترجمه ترگمان]برکلی که یکی از آجودان های او بود، خود constable آو Southampton بود
[ترجمه گوگل]برکلی، مأموریت بدن، ساوتهمپتون خودمختار بود

13. There is not among them an esquire, saving the unlettered magistrate.
[ترجمه ترگمان]آجودان جوان را نجات داد و گفت: این هم آجودان ایشان نیست
[ترجمه گوگل]در میان آنها یک اسکویر وجود ندارد، و محکمه محکمه نوشابه را نجات می دهد

14. Mr Carr told Esquire magazine: "Our gadgets have turned us into hi-tech lab rats, mindlessly pressing levers in the hope of receiving a pellet of social or intellectual nourishment.
[ترجمه ترگمان]آقای کار به مجله اسکوایر گفت: \" ابزار ما ما را تبدیل به موش های آزمایشگاهی با تکنولوژی بالا، بدون تفکر و اهرم های فشار در امید دریافت یک گلوله تغذیه اجتماعی یا فکری کرده اند
[ترجمه گوگل]آقای کار به مجله Esquire گفت: 'ابزارهای ما ما را به موش آزمایشگاه های سلام فن آوری تبدیل کرده اند، بدون فشار دادن اهرم ها به امید گرفتن یک گلوله از تغذیه اجتماعی و یا فکری

15. Trends Esquire boasts the best general - interest lifestyle magazine for sophisticated man in China.
[ترجمه ترگمان]گرایش ها اسکوایر به عنوان بهترین مجله سبک زندگی مورد توجه مردان متخصص در چین به خود می بالد
[ترجمه گوگل]Trends Esquire دارای بهترین مجله شیوه زندگی عمومی برای مرد پیچیده در چین است

Rustam Abgineh, Esq.

آقای رستم آبگینه


پیشنهاد کاربران

نجیب زاده


کلمات دیگر: