کلمه جو
صفحه اصلی

hominid


معنی : جنس انسان
معانی دیگر : نوع انسان (از تیره ی آدمان : hominidae و راسته ی نخستیان : primates - شامل همه ی نژادهای بشر در گذشته و امروز)، انسانگونه، گونه ی انسان

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) جنس انسان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any member of the family of two-legged primates that includes all humans and their ancestors.

• (anthropology) member of the family hominidae (family of man)

مترادف و متضاد

جنس انسان (اسم)
hominid

جملات نمونه

1. I remain, firmly in defence of happily promiscuous hominids.
[ترجمه ترگمان]من همچنان در دفاع از hominids بی قید و شرط باقی می مانم
[ترجمه گوگل]من به طور محکم در دفاع از hominids شاد و سرحال

2. The several branches of early hominid were not immune to the changes in climate.
[ترجمه ترگمان]شاخه های متعددی از انسان های اولیه از تغییرات آب و هوایی مصون نبودند
[ترجمه گوگل]چندین شاخه اولیه هومنید به تغییرات آب و هوایی ایمنی ندارند

3. Some biologists, along with Plato, define hominid as "featherless biped. "
[ترجمه ترگمان]برخی از زیست شناسان به همراه افلاطون، را به عنوان \"موجود دوپا\" تعریف می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از متخصصان زیست شناسی، همراه با افلاطون، هومینید را به عنوان 'بدون دوزخ' تعریف می کنند '

4. That a hominid as cerebrally limited as this one might have had control of fire gives pause.
[ترجمه ترگمان]این نوع از انسان as محدود به این چیزی است که ممکن است کنترل آتش را در دست داشته باشد
[ترجمه گوگل]این یک هومنید به اندازه مغرضانه محدود می شود، زیرا این ممکن است کنترل آتش را داشته باشد، مکث می کند

5. As a physical anthropologist, I have studied early hominid bones and reconstructed specimens of our predecessors.
[ترجمه ترگمان]من به عنوان یک انسان شناس فیزیکی، من استخوان های انسان اولیه را مطالعه کرده ام و نمونه هایی از پیشینیان خود را بازسازی کرده ام
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک انسان شناس فیزیکی، من استخوان های اولیه هومینید را مطالعه کرده ام و نمونه هایی از پیشینیانمان را بازسازی کرده ام

6. The early hominid, which antedate the appearence of Australopithecus robustus in the archaeological record, engaged in simple tool behavior.
[ترجمه ترگمان]نوع انسان اولیه، که the Australopithecus robustus در سابقه باستان شناسی است، در رفتار ابزار ساده ای دخیل بوده است
[ترجمه گوگل]Hominid اولیه، که ظاهر Australopithecus robustus را در رکورد باستان شناسی پیش بینی می کند، در رفتار ساده ی ابزار دخیل است

7. "That milk molar was like no other hominid baby tooth I'd ever seen, and I'd seen them all, " White told me. "Gen and I just looked at each other.
[ترجمه ترگمان]وایت به من گفت: \" این مولار شیر مانند هیچ دندان مصنوعی دیگری نبود که تا به حال دیده بودم و من همه آن ها را دیده بودم
[ترجمه گوگل]سفید گفت: 'این مولر شیر مانند هیچ دندان دیگری از انسان منی بود که من تا به حال دیده ام و من همه آنها را دیده ام ' ژنرال و من فقط به یکدیگر نگاه کردیم

8. Hominid their children, not to worry maid abuse, neglect of school discipline.
[ترجمه ترگمان]بچه های خود را تنبیه می کنند و از آزار و اذیت دختران، غفلت از انضباط مدرسه خودداری می کنند
[ترجمه گوگل]کودکان خود را هومنید، نگران نباشید از سوء استفاده از خدمتکار، نادیده گرفتن نظم مدرسه

9. We think about the evolution of bipedalism as one of first events that led hominids down the path to being human.
[ترجمه ترگمان]ما در مورد تکامل of به عنوان یکی از اولین رویدادهایی که در طول مسیر انسان به انسان تبدیل شدند، فکر می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در مورد تکامل دوگانه انگاری به عنوان یکی از اولین رویدادهایی که مننیت را به سوی انسان تبدیل کردیم، فکر می کنیم

10. Both are about modern paleontologists who encounter groups of hominids thought extinct for eons.
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها در مورد paleontologists های مدرن هستند که با گروه هایی از hominids در نظر گرفته شده اند که برای سالیان دراز از بین رفته اند
[ترجمه گوگل]هر دوی اینها در مورد دیرینه شناسان مدرن هستند که با گروه هایی از انسان ها مواجه می شوند که برای مدت ها منقرض شده اند

11. The researchers base their claim on DNA from a finger bone belonging to a hominid that lived in the Altai Mountains of central Asia between about 4000 and 30,000 years ago.
[ترجمه ترگمان]محققین ادعا می کنند که ادعای خود را در مورد DNA از استخوان انگشت متعلق به a که در کوه های آلتای آسیا بین حدود ۴۰۰۰ و ۳۰،۰۰۰ سال پیش زندگی می کردند، باز می کنند
[ترجمه گوگل]محققان بر این ادعا مبتنی بر DNA از یک استخوان انگشت متعلق به یک انسان که در حدود 4000 تا 30 هزار سال پیش در کوههای آلتای آسیای مرکزی زندگی می کردند، پایه گذاری کردند

12. The discovery of Renzidong fauna is of great help for the study of the environmental background to the hominid evolution, and the evolution of zoogeography and paleoclimate of China in the Quaternary.
[ترجمه ترگمان]کشف جانوران Renzidong به مطالعه زمینه محیطی برای تکامل انسان انسان کمک زیادی می کند و تکامل of و paleoclimate چین در چهارتایی متفاوت است
[ترجمه گوگل]کشف فون رنزیدون از کمک بسیار خوبی برای مطالعه پیش زمینه های محیطی برای تکامل انسان ها و تکامل زوجوگرافی و پائول کللیمات چین در کواترنری است

13. In 192 at Chou - k'ou - tien, near Peking, a hominid lower molar of unusual pattern was discovered.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲ در مورد چو - k، در نزدیکی پکن، یک جنس hominid از الگوی غیرمعمول کشف شد
[ترجمه گوگل]در سال 192 در Chou-k'ou-tien، در نزدیکی پکن، مولیر پایین منینید از الگوی غیر معمول کشف شد

14. The bone belongs to a cohort of the famed hominid Lucy, whose species Australopithecus afarensis roamed eastern Africa, and is the first evidence to address the question of how they got around.
[ترجمه ترگمان]استخوان به گروهی از افراد مشهور hominid تعلق دارد که Australopithecus afarensis در شرق افریقا زندگی می کنند و اولین مدرک برای پاسخ به این سوال است که آن ها چطور به اطراف خود رسیده اند
[ترجمه گوگل]استخوان متعلق به یک گروه از مشهور مشهور لوسی است که گونه آن Australopithecus afarensis در شرق آفریقا واقع شده است و اولین شواهدی است که در مورد این مسئله که چگونه آنها در اطراف یافت می شوند

15. Of the thousands of mammal fossils that workers have unearthed along with the hominid remains, many come from large carnivores such as saber-toothed cats, panthers, bears, hyenas and wolves.
[ترجمه ترگمان]از میان هزاران فسیل پستانداران که کارگران در طول عمر انسان کشف کرده اند، بسیاری از حیوانات carnivores مانند گربه های دندان دار، یوزپلنگ، خرس ها، کفتارها و گرگ ها از خاک بیرون آمده اند
[ترجمه گوگل]از هزاران فسیل پستاندارانی که کارکنان در کنار هومینید کشف کرده اند، بسیاری از گوشت خواران بزرگ مانند گربه ها، دودکش ها، خرس ها، گیاهان و گرگ ها می آیند


کلمات دیگر: