1. One day perchance I shall tell you.
[ترجمه ترگمان]روزی بر حسب اتفاق به شما خواهم گفت
[ترجمه گوگل]یک روز من باید به شما بگویم
2. Leave now, lest perchance he find you.
[ترجمه ترگمان]همین الان برو، تا مبادا کسی تو را پیدا کند
[ترجمه گوگل]بگذار بگذار تا شما را پیدا کند
3. Perchance I was speaking by telephone this afternoon to a building contractor who specialises in this type of work.
[ترجمه ترگمان]Perchance من امروز بعد از ظهر تلفنی با یک پیمان کار ساختمان صحبت کردم که متخصص این نوع کار بود
[ترجمه گوگل]Perchance من این تلفن را بعد از ظهر به پیمانکار ساختمان متصل کردم که متخصص در این نوع کار است
4. One day perchance I shall tell you of it.
[ترجمه ترگمان]روزی بر حسب اتفاق به شما خواهم گفت
[ترجمه گوگل]یک روز من باید از شما بگویم
5. Perchance my studies in Germanic Philology did much to make me aware of racial bonds that time and money have obscured.
[ترجمه ترگمان]مطالعات من در Philology آلمانی بسیار موجب شد که من از اوراق قرضه نژادی مطلع شوم که زمان و پول آن را مبهم کرده است
[ترجمه گوگل]تحصیلات من در Philology یونانی خیلی اهمیت داشت تا من از اوراق قرضه های نژادی آگاه شوم که زمان و پول مبهم شده است
6. Has she, perchance, sold out to the patriarchy?
[ترجمه ترگمان]مگر او به سنت patriarchy فروخته شده است؟
[ترجمه گوگل]آیا او، سرپناه، فروخته شده به پدرسالاری است؟
7. And so to sleep - perchance not to dream at all.
[ترجمه ترگمان]و از این رو به خواب رفت - شاید اصلا رویا نبود
[ترجمه گوگل]و به همین ترتیب برای خوابیدن - به هیچوجه رویای نبینید
8. To sleep: perchance to dream: aye, there's the rub.
[ترجمه ترگمان]خواب؛ شاید هم خواب؛ یک ماساژ است
[ترجمه گوگل]برای خوابیدن، به خواب میروم، مالیدن وجود دارد
9. Ay! perchance had seen the heavens opening, as they opened to the Florentine.
[ترجمه ترگمان]! آی شاید دیده بود که آسمان باز می شود، همان طور که به فلورانس باز شدند
[ترجمه گوگل]آه! در حالی که آنها به فلورانس افتتاح شد، آسمان پر افتخار را دید
10. He would, perchance, have pitied this sick man, of the law's making.
[ترجمه ترگمان]شاید دلش برای این مرد مریض می سوخت
[ترجمه گوگل]او این شخص بیمار را از ساخت قانون محروم کرد
11. " Perchance,'said Mr. Dimmesdale, " he earnestly desired it, but could not. ".
[ترجمه ترگمان]آقای Dimmesdale گفت: \" Perchance، واقعا دلش می خواست، ولی نتوانست \"
[ترجمه گوگل]آقای 'دیمسدیل' گفت: 'پرچن،' او به شدت آن را خواسته، اما نمی تواند '
12. A blind man may perchance hit the mark.
[ترجمه ترگمان]یک مرد کور ممکن است به نشانه ضربه وارد شود
[ترجمه گوگل]ممکن است یک مرد کور بتواند علامت را به اوج برساند
13. A passenger perchance ride on the wagon prevent a fatal accident.
[ترجمه ترگمان]شاید مسافری بود که ممکن بود سوار ارابه شود و از یک حادثه شوم جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]یک مسافر سواری بر روی واگن جلوگیری از حادثه مرگبار است
14. But speak to him mildly ; perchance he may take warning or fear ( Allah ).
[ترجمه ترگمان]اما با ملایمت با او صحبت کنید؛ شاید او ممکن است هشدار یا ترس باشد (خدا)
[ترجمه گوگل]اما با تندرستی صحبت کن او ممکن است هشدار دهنده یا ترس باشد (خدا)