کلمه جو
صفحه اصلی

pericranium


معنی : مغز، کله، قسمت خارجی جمجمه، سمحاق
معانی دیگر : (کالبد شناسی) ضریع خارجی جمجمه، پیرا جمجمه، بشوخی کله، فکر

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) قسمت خارجی جمجمه، سمحاق، (بشوخی) کله، مغز،فکر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: pericrania
مشتقات: pericranial (adj.)
• : تعریف: the external periosteum covering the outer surface of the skull.

• membrane that covers the skull

مترادف و متضاد

مغز (اسم)
brain, nucleus, kernel, marrow, pith, pate, encephalon, pericranium, gray matter

کله (اسم)
head, brain, pate, noddle, pash, pericranium

قسمت خارجی جمجمه (اسم)
pericranium

سمحاق (اسم)
pericranium


کلمات دیگر: