کلمه جو
صفحه اصلی

inexperienced person


معنی : طفل

انگلیسی به فارسی

فرد بی تجربه، طفل


مترادف و متضاد

طفل (اسم)
babe, baby, child, infant, brat, inexperienced person, tyke


کلمات دیگر: