1. The under storey was planted with hornbeam, hazel, silver birch and holly.
[ترجمه ترگمان]طبقه زیرین با hornbeam و فندق و درخت غان نقره تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]زیرزمینی با ممرز، قرمز، گلدان نقره ای و گلدان کاشته شد
2. The roots of the nearest hornbeam were obviously damaging the brickwork, much of which was crumbling into fine red powder.
[ترجمه ترگمان]ریشه های نزدیک ترین درختان ممرز به وضوح به the صدمه می زدند، چیزی که در پودر قرمز کم رنگ فرو می رفت
[ترجمه گوگل]ریشه های نزدیکترین ممرز آجری آثار آجر را آشکارا آزار می دهد، که بیشتر آن به پودر قرمز ریز تبدیل شده است
3. The woodland also provided oak, hawthorn and hornbeam for building, fuel and the wooden implements found in the adjacent cemetery.
[ترجمه ترگمان]جنگل همچنین چوب بلوط، hawthorn و ممرز را برای ساخت، سوخت و تجهیزات چوبی یافت شده در قبرستان مجاور فراهم کرد
[ترجمه گوگل]جنگل همچنین بلوط، زالزالک و ممرز را برای ساخت و ساز، سوخت و وسایل چوبی که در گورستان مجاور یافت شده بود، ارائه داد
4. Viktor Krum's wand is made of hornbeam (GF).
[ترجمه ترگمان]چوب دستی ویکتور کرام از hornbeam ساخته شده
[ترجمه گوگل]گرز ویکتور کرام از ممرز (GF) ساخته شده است
5. In this paper, the dynamics of pubescent hornbeam populations in karst mountain of Guiyang are analysed by using the method of substitution of space for time.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله پویایی جمعیت ممرز در کوهستان کارستی of با استفاده از روش جایگزینی فضا برای زمان تحلیل می شود
[ترجمه گوگل]در این مقاله، پویایی جمعیت های ممنوعه در محدوده کوه کارتی در گویانگ با استفاده از روش جایگزینی فضا برای زمان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
6. And that evening, when the moon had risen, the young Fisherman climbed up to the top of the mountain, and stood under the branches of the hornbeam.
[ترجمه ترگمان]و آن شب وقتی که ماه بالا آمده بود، ماهی گیر به بالای کوه بالا رفت و زیر شاخه های درختان ممرز ایستاد
[ترجمه گوگل]و آن شب، هنگامی که ماه بالا رفت، ماهیگیر جوان به بالای کوه صعود کرد و زیر شاخه های ممرز ایستاد
7. She padded across the road and towards the bushes the hornbeam trees, and there she stopped.
[ترجمه ترگمان]از جاده گذشت و به طرف بوته ها و درختان ممرز رفت
[ترجمه گوگل]او در سراسر جاده و به سمت بوته درختان قلمه پاشیده شده، و او آنجا متوقف شد
8. Suddenly son seemed to see father smiled, as bright as flowering hornbeam.
[ترجمه ترگمان]ناگهان پسر به نظر رسید که پدر لبخند می زند، مثل گل hornbeam
[ترجمه گوگل]ناگهان، پسر به نظر می رسید پدر را به لبخند زد و به همان شکلی که داشت، ممنون بود