1. A farmyard midden may become waterlogged, its decomposition anaerobic, and substances may be leached out by rain.
[ترجمه ترگمان]ممکن است زمین های صحرایی در حال آب شدن باشد، تجزیه بی هوازی و مواد ممکن است با باران رفع شوند
[ترجمه گوگل]یک مزرعه مزین ممکن است دچار غرق شدن شود، تجزیه آنا بیرونی، و مواد ممکن است از طریق باران بریده شود
2. Subsequent occupation was represented by a large midden with a considerable amount of pottery.
[ترجمه ترگمان]اشغال بعدی توسط تپه ای بزرگ با مقدار قابل توجهی از سفالینه نمایش داده شد
[ترجمه گوگل]مشاغل بعدی توسط یک ردیف بزرگ با مقدار قابل توجهی از سفال نشان داده شد
3. Does the kitchen midden swell with pride when filled with undifferentiated garbage?
[ترجمه ترگمان]آیا این midden که پر از احساسات و احساسات سرشار است، با غرور و غرور، پر از غرور است؟
[ترجمه گوگل]آیا آشپزخانه با غرور و افتخار با زباله های تقسیم نشده پر می شود؟
4. It stank like a midden and the straw underfoot had lain so long it was a black, oozy mess.
[ترجمه ترگمان]بوی کثافت، توده کاه، مدت ها پیش روی آن دراز کشیده بود، کثیف و لزج بود
[ترجمه گوگل]آن را مانند یک پنهان و پهن کرک به مدت طولانی رفته بود، آن را یک ظروف سرباز یا مسافر سیاه و سفید بود
5. Better woo over the midden than over the moor.
[ترجمه ترگمان]بهتر از آن است که woo را over
[ترجمه گوگل]بهتر از آن که از موره عبور کنی بهتر است
6. Waste should be put into the midden.
[ترجمه ترگمان]زباله را باید به تپه ای تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]زباله ها باید به پهلو گذاشته شوند
7. Very few working class houses had indoor lavatories before 1918 and at worst were provided with ash or midden privies.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از خانه های طبقه کارگر در پیش از سال ۱۹۱۸ دستشویی داخلی داشتند و در بدترین حالت، خاکستر یا تپه ای مستراح داشت
[ترجمه گوگل]در سال 1918 چندین اتاق طبقه کارگر دارای روکش های خالی بودند و در بدترین حالت با خاکسترهای خاکستر یا پنهان تهیه می شد
8. He spewed sentences whose dependent clauses piled up into midden heaps of outrage or joy.
[ترجمه ترگمان]او مجازات کرد که بنده ای وابسته آن ها به توده های عظیم خشم یا شادی انباشته شده بود
[ترجمه گوگل]او جملاتی را که مقررات وابسته به انفجار یا شادی مینشیند، تکان داد
9. Bak de koekjes in ca. 18 min. in het midden van de oven goudbruin en gaar.
[ترجمه ترگمان]باک koekjes در Ca ۱۸ دقیقه در روستای het، ون de، goudbruin و gaar
[ترجمه گوگل]باک د ککجس در حدود 18 دقیقه در حال حاضر در حال حاضر،